دو رهبر، دو میراث!
جمعه گذشته مراسم تجلیل از بیستودومین سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری؛ رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان توسط حاجی محمد محقق؛ معاون ریاست اجراییه در مصلای شهید مزاری برگزار گردید.
پیامی که از طرف رییسجمهور محمداشرف غنی به همین مناسبت خوانده شد، از جهاتی بیسابقه بود و نکات قابل تاملی را در بر داشت که تا حالا از آدرس نزدیکترین همراهان مزاری به آن اشاره نشده است.
در پیام رییسجمهور آمده بود: «شهید مزاری از معدود رهبرانی است که میراث مادی به یادگار نگذاشته است؛ بل اندیشهها و مفکوره ملی وی به حیث میراث معنوی برای نسلها و عصرها به یادگار خواهد ماند.»
این سخن رییسجمهور مفهوم بسیار بلندی را احتوا میکند که از یکسو برتابنده یک واقعیت میباشد و از سوی دیگر به افکار و اندیشههای زراندوز کسانی تلنگر میزند که با استفاده از نام و نمایش وابستگی و دلبستگی به مزاری، به قدرت و ثروت دست یافتهاند.
لبۀ تیز سخنان آقای رییسجمهور قبل از همه کس به سوی آقای خلیلی نشانه میرود که پس از شهادت مزاری بر جایگاه او نشست، اما دیری نگذشت که به ثروت افسانهیی دست یافت. در چشمانداز دوم، سخنان رییسجمهور متوجه آقای محقق میشود که از آدرس شهید مزاری سخن میگوید و به دنبال جایگاه برتر در میان هواداران مزاری میگردد.
با اعتقاد به این واقعیت که هر موجود زنده محکوم به فناست، میراث معنوی آدمیزاد نه ثروت و مکنت؛ بل اندیشه و نحو نگرش او به هستی و پدیدههای پیرامونی آن میباشد که میزان ماندگاری او را در خاطرات جمعی تعیین میکند.
در جغرافیای زندگی بشری فراوانند رهبران و قدرتمندانی که پس از قدرت و یا در اوج قدرت در کام هیولای مرگ رفتهاند، اما میراث برجا مانده از آنها، یا نفرت تلخ و یا ثروت اخاذیشده بوده که در هر دو صورت، اسم و رسمشان در فهرست تبهکاران نشسته است.
آنانی که اما از خود اندیشه و معنویت به میراث میگذارند، مرگ پایان زندگی آنان نیست. هرچند از نظر فزیکی از جامعه رخت برمیبندند، اما از نظر اندیشه و راه و رسم زندگی، سدههای متوالی پس از مرگشان نیز زندهاند و در نحو نگرش و ساختار فکری و رفتاری جامعه اثر میگذارند. این گونه رفتگان ماندگارند که ماندگاری آنان از قدرت معنویت و اندیشههای سیاسی- اجتماعی آنان قابل سنجش میباشد.
حالا فرض را بر این میگیریم که روزی دیر یا نزدیک آقای خلیلی چشم از جهان فرو ببندد و او که سالهای متوالی بر جایگاه و پایگاه آقای مزاری نشسته بود، از این مرحوم مغفور جنتمکان چه میراثی برجای خواهد ماند؟ آیا چیزی را به یادگار خواهد گذاشت که با استفاده از آن بتوان، چراغی را در اعماق تاریکی برافروخت و گره از گرهافتادگیهای ناگشوده گشود؟ آیا از آقای محقق چیزی به یادگار خواهد ماند که بتواند محور تجمع هزارهها قرار گرفته و عنوان سمینارهای علمی و تحقیقی قرار گیرد؟
محمد محقق هنوز هم فرصت نسبی را در اختیار دارد که با استفاده از آن بتواند پس از رفتنش اندک میراث معنوی نیز بر جا بگذارد، اما وضعیت آقای خلیلی به گونۀ دیگر است و دیگر فرصت چندانی باقی نمانده که پس از رفتناش میراث معنوی بر جا گذارد.
از آقای خلیلی نیمهشهرکی برجا میماند که با برادرش یکجا احداث کرده است. علاوه بر آن مبالغ هنگفتی برجا خواهد ماند که احتمالن سبب نزاع فرزندانش خواهد شد. همین گونه خاطرات تلخ و سنگینی برجا خواهد گذاشت که با مرور آن لعن و طعن بسیاری را برخواهد انگیخت.
از همین رو، سخن رییسجمهور را قبل از همه باید تلنگر تلخی به آدرس رهبران فعلی حزب وحدت تعبیر کرد که پس از رخت بربستنشان از زندگی، میراث فکری و معنوی برجا نخواهند گذاشت.
نویسنده: عوضعلی قیام