واین یونانی؛ آهنگ اودو یورگینس
تاریک شده بود وقتی از خیابانهای اطراف شهر به سوی خانه میرفتم
آن جا رستورانت قدیمیی که نورش هنوز به پیادهرو میدرخشید، قرار داشت
وقت داشتم و سردم بود. به این خاطر به داخل پا گذاشتم
آن جا مردان چشمقهوهیی و موسیاه نشسته بودند
و از جودبوکس، موسیقی بیگانه و جنوبی بالا بود
وقتی دیدندم، یکی از میان برخاست و دعوتم نمود
واین یونانی مانند خون زمین است
بیا و یکی برایت بریز
و اگر غمگین شوم
به خاطریست که هنوز خوابهای وطن را میبینم
باید ببخشایی
واین یونانی و آهنگهای آشنای قدیمی
یکی دیگر هم بریز
زیرا باز دلتنگام
در این شهر همیشه یک بیگانه خواهم ماند
و تنها
و سپس به من از تپههای سبز، باد و دریا گفتند
از خانههای کهنه و زنان جوانی که تنهاستند
و از کودکی که هرگز پدرش را ندیده است
آنها به تکرار بههم گفتند: روزی درمان مییابد
و ذخیرۀ خانه برای خوشبختی کوچک کافیست
و به زودی دیگر کسی
به این که، این جا
چگونه بود، فکر نمیکند
واین یونانی مانند خون زمین است
بیا و برایت بریز
و اگر غگمین شوم
بهخاطریست که هنوز خوابهای وطن را میبینم
باید ببخشایی
واین یونانی و آهنگهای آشنای قدیمی
یکی دیگر هم بریز
زیرا باز دلتنگام
در این شهر همیشه یک بیگانه خواهم ماند
و تنها
بریمن، اپریل ۲۰۱۷
برگردان از آلمانی به فارسی دری: نیلاب موج سلام
برای شنیدن آهنگ میتوانید به این لینک روی بیاورید:
https://www.youtube.com/watch?v=wlyJekuFWFI
بازخوانی این آهنگ به صدای کریستینا شتیورمر:
https://www.youtube.com/watch?v=m03XH9IPYxs&list=RDm03XH9IPYxs#t=31