تحلیل

پیروزی در افغانستان چگونه به نظر می‌رسد؟

پیروزی به مفهوم سنتی آن در جهان، در افغانستان به دست نخواهد آمد. طالبان تقریبا یک منبع نامحدود در میان مردان پشتون دارد. با این حساب، مناطق روستایی در امتداد خط مرزی با پاکستان، به یک کلبۀ صنعت برای طالبان مبدل شده است. این به تمام معنا درست است که شبکۀ حقانی در لباس طالبان، واقعا یک سازمان جنایت‌کار است.

این را هم نمی‌شود پذیرفت که بدون سهم گرفتن امریکا و ناتو، این جنگ پایان نمی‌یابد. اگر این راهبرد جدید که آقای ترمپ برای افغانستان اعلان کرده به درستی اجرایی شود و تمام ماموریت‌ها از نیروهای بین‌المللی به نیروهای امنیتی افغانستان انتقال یابد، می‌تواند برای ختم جنگ موثر باشد.

از دیدگاه یک امریکایی، ما به هدف عمده مان که جنگ با اسلام گراهای فراملی است دست یافته‌ایم، گروهی که از افغانستان به عنوان پایگاه استفاه کرد و حملات شان را بالای امریکا و متحدانش آغاز کردند.

ما در دفاع از حکومت وحدت ملی افغانستان، طالبان را که از القاعده نیز حمایت می‌کرد شکست دادیم. شکست کامل طالبان هیچ گاهی واقعی نبوده است، اما در حال حاضر این موضوع به مثابه آب زیر پل است. استراتیژی جدید ترمپ دو چیز را برجسته می‌کند: اول این‌که باید جنگ از راه گفت‌وگوهای صلح پایان یابد، حتا اگر با این کار به طالبان در بخش‌های از حکومت سهم داده شود. دوم، خودکفایی نیروهای امنیتی افغانستان با جدول زمانی دلخواه که ادارۀ اوباما در نظر گرفته بود، به دست نمی‌آید، امری که باعث شد ما امروز در چنین شرایط باشیم. اما ایجاد پالیسی بر اساس شرایط موجود، هم شدنی و هم یک درک عمومی از وضعیت است.

من کم‌تر خوشبینم که پاکستان بتواند یک نقش سازنده را در امور افغانستان بازی کند. اما خطر آوردن هند به عنوان یک بازیگر عمده در افغانستان، می‌تواند یک پیام واضح را به رهبران در اسلام آباد، به ویژه به سازمان بدنام و بد قول استخبارات این کشور بفرستد.

به طور ویژه تلاش بر این است که نیروی هوایی افغانستان به خودکفایی برسد. منابع به من گفتند که این هدف ( یعنی خودکفا شدن قوای هوایی افغانستان) تا سال دو هزار و بیست و یک انجام می‌شود. این امر واقعی است. اگر قوای هوایی بتواند مواد سوخت و تجهیزات جنگی به سربازان برساند و زمینۀ انتقال خدمات صحی را در سراسر محیط خشن افغانستان مهیا کند، این کار به نیروهای امنیتی افغانستان اعتماد به نفس بالایی می‌دهد و باعث می‌شود که طالبان را شکست بدهد و دستاوردهایی که طالبان از سال دو هزار و دوازده به این سو به دست آورده، از دست بدهد و از سقوط بیشتر مناطق به دست طالبان جلوگیری کند.

ممکن است چهارسال یک زمان طولانی به نظر برسد، اما اعتبار این کار به جنرالان و افسران بازنشسته و فعال امریکایی بر می‌گردد که این استراتیژی را طرح کرده و آنان دریافته‌اند که قوای هوایی افغانستان، امروز تا چی حد ناکارآمد می‌باشد. بعضی اوقات برای حل یک مشکل، باید شناسایی شود که آیا واقعا این مشکل تا چی حد جدی است.

کمک به دولت افغانستان در کاهش فساد بومی یک چالش فوری است، اما به نظر می‌رسد که رهبری کنونی حکومت در کابل تلاش‌های قهرمانانه‌یی به خرچ می‌دهند تا سطح فساد را در کشور پایین بیاروند. شاید افغانستان هیچ گاهی نمونه‌یی از یک کتاب شهری حکومت‌داری نباشد، اما کاهش فساد به سطح شیکاگو و یا پراویدنس و R.I، یک شروع خوب خواهد بود.

عدالت یکی از زمینه‌های دیگر برای پیشرفت واقعی دولت افغانستان است که می‎تواند هرگونه مذاکرات آینده را تقویت کند. یکی از چیزهایی‌ که طالبان در مناطق روستایی افغانستان از آن به خوبی استفاده می‌کنند، عملی کردن درست قانون منحصر به فرد خودشان است که در اجرای آن بسیار هم موفق می‌باشند. هر چند سیستم قضایی آنان بی‌رحمانه و سریع است، اما منصفانه می‌باشد.

این در مقایسه با سیستم رسمی حکومت است که می‌تواند سال‌ها طول بکشد تا یک اختلاف زمین ساده یا قضیه مالکیت دامداری را مورد بحث قرار دهد. و بدتر از همه، برنده بیشتر کسی است که پول بیشتری در جیب‌اش دارد.

اگر نیروهای ناتو زمینه انتقال هلیکوپترها را در یک دادگاه صادق و موثر انجام بدهند و مدارک امنیتی آن را به مناطق دورافتاده ارایه دهند، این کار برای حکومت مرکزی افغانستان، تاثیر نامتقارن در پی خواهد داشت، بنا براین، باید قوای هوایی افغانستان، توانایی انجام این ماموریت را پیدا کند و خود این مسوولیت را به عهده بگیرد.

استراتیژی ادارۀ دونالد ترمپ از جدول زمانی برای خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و چشم اندازهایی که گویا طالبان در میدان‌های جنگ به طور مطلق شکست خواهد خورد، خود داری کرده است، چیزی که در زمان حکومت اوباما ناکام شد.

شورش‌ها می‌توانند به روش‌های مختلفی به پایان برسند. السلوادور و کلمبیا با گفت‌وگوها موفق شدند خشونت‌ها را پایان دهند. زمانی که ریشۀ اصلی خشونت در مالیزیا حذف شد، شورش در این کشور به پایان رسید. با این حال، بعضی اوقات خشونت‌ها زمانی به پایان می‌رسد که شورشیان به طور واقعی برنده شوند. اما راه حل کلیدی و قابل قبول برای پایان دادن به خشونت‌ها در افغانستان این است که طالبان را متقاعد کنند که آنان هرگز، از راه تنها گزینۀ نظامی در کشور پیروز نخواهند شد.

منبع: واشنگتن‌تایمز

نویسنده: گری اندرسون

ترجمه: هادی سحر

http://www.washingtontimes.com/news/2017/aug/28/what-a-win-in-afghanistan-would-look-like

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا