تحلیل

26روایت از «تراژیدی کابل‌بانک»

عبدالقدیر فطرت از ولایت زیبای بدخشان که به‌عنوان معاون اول و سرپرست بانک مرکزی در رژیم مجاهدین به رهبري استاد ربانی کار کرده است، در کتاب خود زیر عنوان « تراژیدي کابل‌بانک» که چند روز قبل به زبان انگلیسی در امریکا چاپ شد تلاش کرده است تا اسرار مهم را در ارتباط به بحران کابل‌بانک افشا کند. من کتاب مذکور را که ۶۵۳۳صفحه در نرم‌افزار کیندل دارد تا آخر به دقت کامل مطالعه کردم و اینک موارد ذیل را به‌عنوان فشرده این کتاب می‌نویسم. هرچند می‌خواهم «خلاصه این کتاب را با تبصره خودم» در هفته آینده به‌صورت تخصصی و مفصل بنویسم؛ با آن هم فشرده اخص کتاب تقدیم خوانندگان محترم:

1- فطرت همانند سایر افغان‌هایی که در چهار دهه پرتلاطم و بحرانی اخیر در افغانستان به دنیا آمده‌اند، به سختی و زحمات فراوان بالاخره به پاکستان مهاجرت می‌کند و آنجا بعد از مشکلات، مشقات و مرارت زیاد فرصت می‌یابد تا دوره لیسانس خود را در رشته اقتصاد بخواند. او با استفاده از یک فرصت تحصیلی عازم کشور امریکا می‌گردد که در آنجا ماستری خود را نیز در رشته اقتصاد به اتمام می‌رساند. او در مسایل تخصصی اقتصاد ظاهرا دانش و مهارت ويژه دارد و در مورد تخصص خود مثال‌های زیاد در کتاب نوشته است.

2- فطرت بزرگ‌ترین عامل بحران کابل بانک را رییس‌جمهور پیشین کشور حامد کرزی عنوان می‌کند. او بالای حامد کرزی اتهام دست داشتن با مافیای اقتصادی و سیاسی می‌زند و او را یکی از ضعیف‌ترین و فاسدترین رهبران در طول تاریخ افغانستان خطاب می‌کند. او می‌گوید کرزی در انتخابات 2009 از اکثر بانک‌های خصوصی برای کمپاین انتخاباتی پول جمع‌آوری کرده بود که در آن لیست نام بانک‌هایی نظیر کابل بانک، عزیزی بانک، افغان یونایتید بانک و… شامل می‌باشد. او می‌گوید کرزی نه تنها قضیه کابل‌بانک را نمی‌خواست حل نماید؛ بل آن را بیشتر بحرانی ساخت. او کرزی را یک رهبر خنثا در تاریخ افغانستان یاد می‌کند. عامل نفوذ سیاسی در کابل‌بانک را یکی از اساسی‌ترین عوامل سقوط آن بانک می‌خواند.

3- فطرت، قسیم فهیم را بی‌سواد، زورگو، جنگ‌سالار و فاسد می‌خواند. او وی را یکی از عوامل بنیادی بدبختی اقتصادی حکومت استاد ربانی و کرزی می‌داند و می‌گوید که قسیم فهیم و افراد زورگوی آن در تطیهر پول، استفاده نامشروع از ذخایر بانک مرکزي و… دست داشتند. او می‌گوید وقتی فهیم در رژیم استاد ربانی رییس امنیت ملی بود برای به دام انداختن او یک دختر زیبا را به دفتر او فرستاده بود تا بتواند علیه او مدارک جمع‌آوری کند و براساس آن وی را از سمتش برکنار کند. او می‌گوید روابطش به‌خاطری با فهیم خراب می‌شود که فهیم در رژیم استاد ربانی هر روز دو یا سه چک گزاف را بدون اجازه رسمی استاد ربانی از بانک مرکزی برداشت می‌کرد که او به عنوان رییس بانک مرکزی به آن اعتراض داشت. فطرت یکی از عامل انفلاسیون هایپر در رژیم مجاهدین را چاپ پول به‌صورت غیر مسوولانه و دخالت فهیم در بانک مرکزی و بازارهای مالی کشور می‌داند. او می‌گوید فهیم از وی در مورد بیرون کردن حسین فهیم از قضیه کابل‌بانک تقاضا کرده بود. در یکی از اوراق کتاب خود او حکایت می‌کند که فهیم برای او گفت که «فطرت تو بانک تاجیک‌ها را به پشتون‌ها دادی که این کار خلاف منافع تاجیک‌هاست.» منظور فهیم تعیین نمودن مسعود غازی به‌عنوان رییس عامل کابل‌بانک به‌جای رییس پیشین تاجیک آن بود.

4- فطرت هرنوع دست داشتن امریکایی‌ها را در قضیه کابل‌بانک رد می‌کند و از امریکایی‌ها خیلی خرسند به‌نظر می‌رسد و در تمام کتاب از حسن نیت و عملکرد تخصصی آن‌ها ستایش به‌عمل می‌آورد.

5- فطرت داکتر انوارالحق احدی را یک متخصص به تمام عیار اقتصاد سیاسی در افغانستان می‌داند و کارکرد آن را در بانک مرکزی کشور ستایش می‌کند. او می‌گوید داکتر احدی بالای او خیلی اعتماد داشت و به همین دلیل بود که اکثر کارها را داکتر احدی توسط او انجام می‌داد. فطرت می‌گوید که بسیاری از قوانین بانک‌داری را خودش با یک تیم که از بعضی آنان نام نیز می‌گیرد، در زمان احدی تدوین کرده است و آن را یک دست‌آورد بزرگ برای اقتصاد و نظام بانک‌داری افغانستنان تلقی می‌کند. او کریدت تبدیل کردن پول افغانی سابق به پول جدید را به داکتر احدی و کارمندان بانک مرکزی می‌دهد اما از حضور داکتر غنی در پروسه نیز اقرار می‌کند.

6- فطرت از خان افضل هده‌وال؛ معاون اول اسبق بانک مرکزی می‌نالد و وی را یک شخص فاسد، خلاف رشته، مضر اما زیرک می‌خواند. او می‌گوید خان افضل با سیاسیون بی‌شمار ارتباطات داشت و خلاف منافع بانک مرکزی و نظام بانک‌داری کشور فعالیت می‌کرد. او در مورد تحصیلات عالی خان افضل چنین اظهار می‌کند: «خان افضل هده‌وال مشهور بود که سند لیسانس خود را در رشته شریعت و حقوق از پوهنتون اسلامی، اسلام‌آباد بنابر دلایل نامعلوم تکمیل نکرده است و ما در بانک مرکزی اصلن سند تاییدی لیسانس آن را نداشتیم و تا هنوز هم متیقن هستم چنین سند در آرشیف دیپارتمنت منابع بشری بانک مرکزی وجود ندارد.» او می‌گوید در قضیه کابل‌بانک، خان افضل هده‌وال حداقل 500هزار دالر امریکایی به‌صورت آشکار اختلاس کرده است. او همچنان می‌گوید در یک مبادله کابل‌بانک ظاهرن 16.5درصد ربا بالای مبلغ 35میلیون دالر به بانک ملی افغان داده است، اما در اصل بانک ملی بالای کابل‌بانک 12درصد ربا وضع کرده بود. این بدین مفهوم است که درصدی متباقی مبلغ مذکور یعنی 4.5درصد مبلغ 35میلیون دالر به حساب خان افضل هده‌وال و زاخیل‌وال تقسیم شده است. او اضافه می‌کند که اسحق الکو به گفته زاخلیل‌وال آقای هده‌وال را از قضیه بیرون کشید.

7- فطرت می‌گوید همه سهام‌داران کابل‌بانک با اشخاص سیاسی ارتباطات نزدیک داشتند. او می‌گوید درصورتی‌که کابل‌بانک از سال 2004 تا 2010 حدود 18.33بیلیون افغانی معادل 397میلیون دالر ضرر کرده بود، سهام‌داران آن به مصارف گزاف ادامه می‌دادند.

8- فطرت از نفوذ سیاسی در دستگاه قضایی فریاد می‌کند. او دستگاه قضایی را یکی فاسدترین ارگان‌های دولت افغانستان می‌خواند. او لوی څارنوال پیشین رژیم کرزی آقای الکو را متهم به فساد و دست داشتن با مافیای بزرگ اقتصادی و سیاسی می‌نماید و در این مورد حکایت‌های مستند دارد.

9- فطرت از سیاست‌های دومنظوره و زیرکی سیاسی وزیر مالیه پیشین آقای زاخیل‌وال سخن می‌گوید. او زاخیل‌وال را یکی از عوامل نفوذي در نظام بانک‌داری افغانستان می‌خواند. او از دخالت زاخیل‌وال در امر سبک‌دوش کردن آقای دیانی، رییس پیشین پشتنی‌بانک که متهم به فساد گسترده در پشتنی‌بانک بود به عنوان یک چالش بزرگ در امر مبارزه علیه فساد اداری و تطبیق قانون یاد می‌کند. او از مدیریت کردن حساب‌ها توسط آقای زاخیل‌وال در باختر بانک حکایت می‌کند. او می‌گوید زاخیل‌وال بعد از استفاده از حساب تمام ریکارد مبادلات آن حساب‌ها را با استفاده از عوامل نفوذي از سیستم بانک‌داری باختر بانک حذف می‌کند.

10- فطرت همه سهام‌داران کابل‌بانک را فریب‌کار و بدون اهلیت و شایستگی مدیریت بانک خصوصی می‌خواند. او می‌گوید که به آن‌ها نباید مجوز داشتن بانک خصوصی صادر می‌گردید.

11- فطرت ناکامی خود را در امر مدیریت نکردن بانک توسعه افغانستان، رد می‌کند و عدم تطبیق قوانین، فساد در قضا و مافیای سیاسی و اقتصادی را عامل اساسی سقوط آن بانک می‌خواند. او می‌گوید که به بانک توسعه افغانستان نباید مجوز صادر می‌‌شد و می‌گوید که او در پروسه جوازدهی به این بانک دخیل نبوده و فقط در مراسم اعطای مجوز حضور داشت.

12- او آرین‌بانک را یکی از بانک‌های جاسوسی در افغانستان خطاب می‌کند و می‌گوید که دولت ایران با استفاده از سفارت ایران در کابل و آرین‌بانک همواره در تطهیر پول، انجام حواله‌های غیر قانونی برای تمویل برنامه‌های غنی‌سازی اتومی و دیگر برنامه‌های دولت خود استفاده می‌کند. او می‌گوید آقای داودزی، رییس پیشین دفتر حامد کرزی، مسوول پول‌گیری از ایرانی‌ها بود. او پای کرزی را نیز در این قضایا دخیل می‌داند.

13- فطرت از قضیه کمپنی ایپکوEPCO) ) یادآور می‌شود و از حل کردن مؤفق آن توسط وکیل موفق افغان در آلمان به‌نام خانم وحیده وحدت و آقای صافی یاد می‌کند. او پیروزی در این قضیه را یک دست‌آورد بزرگ برای افغانستان می‌خواند و انجام این کار از آقای زلمی رسول؛ وزیر خارجه پیشین حامد کرزی اظهار سپاس می‌نماید.

14- فطرت از عزیز لودین، احمد ضیا مسعود، قسیم فهیم، حسین فهیم، محمود کرزی به‌عنوان فاسدین یادآوری می‌کند و مثال‌های بی‌شمار از فساد آنان را نوشته کرده است.

15- فطرت از قسیم رحیمی، عتیق نوشیر، مسعود غازی، جبارخیل، علوي و اکثر کارمندان بانک مرکزی به‌جز از هده‌وال به‌خوبی یاد می‌کند. او می‌گوید کارمندان بانک مرکزی نخبه‌ترین و پاک‌ترین اشخاص در تمام دولت افغانستان بودند. او سهل‌انگاری، بی‌ظرفیتی یا ناشایستگی کارمندان بانک مرکزی در امر مدیریت نظام بانک‌داری و مالی افغانستان را قطعن رد می‌کند.

16- فطرت از عملکرد داکتر غنی در امر مبارزه علیه فساد اداری استقبال می‌کند. او به‌طور مستقیم و غیر مستقیم از دانش، تخصص و حسن نیت داکتر غنی ستایش به‌عمل می‌آورد. اما می‌گوید یک زمان وقتی کرزی او را می‌خواست رییس بانک مرکزی تعیین کند داکتر غنی گفت که برای وضعیت فعلی داکتر احدی گزینه بهتر است به‌خاطری که بیشتر تجربه دارد، مسن است و دارای سند ماستر در اداره تجارت است. درحالی‌که فطرت دارای سند ماستری در اقتصاد خالص است. او می‌گوید که داکتر غنی گفت چون فطرت هنوز جوان است بعد از چند سال دیگر می‌تواند یک رییس خوب بانک مرکزی شود. او هرچند می‌گوید که، کرزی اصلن خودش نیز نمی‌خواست او را رییس بانک مرکزی تعیین کند.

17- او از اظهارات آتشین خود در پارلمان ستایش می‌کند و می‌گوید آن اظهارت تاریخی بود و آن را به‌خاطر افغانستان باوجودی که تهدیدهای زیاد متوجه آن بود، انجام داد.

18- فطرت بزرگ‌ترین اشتباه خود را ظاهر شدن سه روز قبل از سقوط کابل‌بانک در پریس‌کنفرانس می‌داند. فطرت در این پریس‌کنفرانس اظهار کرد که کابل‌بانک یکی از بهترین بانک‌ها در منطقه است و به‌هیچ عنوان موضوع سقوط آن مطرح نیست. بنابراین مردم نباید نگران باشند. او می‌گوید این کار را به هدایت کرزی انجام داده است.

19- او پشتنی‌بانک و عزیزی بانک را یکی از بانک‌های در مرض خطر عنوان می‌کند. او رییس عزیزی‌بانک را متهم به فساد، ناشایستگی و ملوث به مافیا می‌داند.

20- فطرت می‌گوید به‌خاطری از کشور فرار کرد چرا که برای او دسیسه طرح کرده بودند تا او را از بین ببرند. او از قتل‌های زنجیره‌یی توسط حامد کرزی یاد می‌کند و می‌گوید اگر در کابل باقی می‌ماند او نیز ترور می‌شد.

21- فطرت کرزی را یک انسان پارانایید، خنثا، مافیایی، رهبر ضعیف و فاسد و ضد امریکا و سازمان‌های مانند IMF وغیره یاد می‌کند. او می‌گوید کرزی متعقد به ارزش‌های دموکراسی و قانون اساسی نیست. او وی را یک سیاست‌مدار مصلحت‌گرا خطاب می‌کند.

22- فطرت از شکیبایی داکتر عبدالله در قضیه کابل‌بانک ستایش می‌کند.

23- فطرت می‌گوید یونس قانونی، بسم‌الله خان و لوی درستیز قوای نظامی و دیگر اشخاص بانفوذ و قدرت‌مند بالای او فشار وارد می‌کند که آقای فیروزی را باید رییس کابل‌بانک تعیین کنم.

24- فطرت از پارلمان افغانستان خاطره خوش ندارد. او از ابراهیمی ستایش می‌کند، اما بشردوست را یک شخص پاپولیست یاد می‌کند.

25-  فطرت انتخابات ۲۰۰۹ را انتخابات تقلبی یاد می‌کند و می‌گوید کرزی از بانک‌های خصوصی برای تمویل کمپاین انتخابی سواستفاده‌های گسترده کرد و این بالای همه بانک‌های خصوصی تاثیر منفی داشت. او می‌گوید یکی از علت‌های سیاسی شدن بانک‌های خصوصی همین استفاده‌های نامشروع اشخاص سیاسی بود.

26- از دست‌آوردهای بزرگ خود تاسیس کمیته‌ها، تدوین قوانین، تاسیس اتحادیه بانک‌های افغانستان، تاسیس انستیتوت بانک‌داری و مالی افغانستان، برکناری حدود ۵۰درصد کارمندان اضافی بانک مرکزی، حل‌وفصل قضایای فساد به‌شمول بانک توسعه افغانستان و قضیه ایپکو، پشتنی‌بانک، کابل بانک و… یاد می‌کند.

نوشتن چنین کتاب و افشاگری‌های یک کارمند ارشد نظام بانک‌داری و مالی افغانستان در وضعیت فعلی که انتخابات هم نزدیک است یک قدم موثر است. مردم افغانستان حق دارند تا بدانند که بزرگ‌ترین بانک خصوصی کشور را چه کسی یا گروهی به سقوط مواجه کرد. هرچند آقای فطرت را هرگز نمی‌توان بیرون از این قضیه تصور کنیم، اما در بسیاری موارد جسارت آن درخور ستایش است. پرسش‌های زیاد متوجه خود آقای فطرت است که آن را می‌خواهم در خلاصه تفصیلی با تصبره خودم در نوشته بعدی به نشر برسانم. هرچند داکتر غنی تا حدی زیاد عاملان قضیه کابل را به محاکمه کشانده است، اما هنوز هم اشخاصی وجود دارند که متهم هستند اما آزاد می‌گردند به‌شمول آقای فطرت که در امریکا به‌سر می‌برد. این برای یک ملت فقیر که مردمش نان شب را ندارند، خیلی دردآور است.

ظریف امین‌یار؛ استاد دانشگاه

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا