مقاله

شاه فمنست؛ متجددی که قربانی سنت شد

وقتی گوشه‌های ذهنم را می‌کاوم، قدیمی‌ترین تصورِ من از امان‌الله خان برمی‌گردد به عکس دوگانه او و همسرش ملکه ثریای طرزی در آلمان. در آن تصویر، شاه و ملکه با رخت‌های آراسته در کنار هم ایستاده‌اند، می‌نویسم در کنار هم؛ زیرا نخست اینکه هیچگاه زن خاندان سلطنتی به‌سان ثریا وارد صحنه نشده بود و دوما، هرگز همسر شاه افغانستان تا آن زمان در کنار شوهرش عکس نگرفته ‌بود.

رفته رفته، در مکتب و دانشگاه بیشتر با شاه امان‌الله خان غازی آشنا شدم، مردی که او را همواره «قربانی تجدد» می‌خواندند. فهمیدم که داستان از دهه‌های نخستین سده بیستم آغاز می‌شود آنجا که کشورهای اسلامی از جمله ترکیه، ایران، مصر و افغانستان برای ایجاد یک سلسله از اصلاحاتِ بنیادین، آستین بالا زدند. این اصلاحات مواردی چون اعلام جمهوریت آتاترک، لغو قرارداد ۱۹۱۹ رضا شاه با انگلیس و استقلال و استرداد افغانستان را از دولت شاهی متحده بریتانیای کبیر در برمی‌گرفت.

از این میان افغانستان پس از سپری نمودن دوره ۲۱ ساله حکومت استبدادی امیر عبدالرحمن‌خان و حکومت ۱۸ساله پسرش امیر حبیب‌الله خان، در سال ۱۹۱۹ ترسایی، دمی راحت برآورد. جلوس شهزاده امان‌الله، بر تخت سلطنت حاکی از پیروزی گروه اصلاح‌طلب دربار بود. امان‌الله خان پس از قتل مشکوک پدرش در «کلّه‌گوشِ پغمان»، با سه اقدام: اعلام خونخواهی شاه سابق و متهم ساختن نائب‌السطنه در قتل امیر؛ افزایش تن‌خواه (دستمزد) افراد مسلح به پنج روپیه و اعلام استقلال افغانستان در امور داخلی و خارجی، موفق شد تا حمایت عوام، روشنفکران و ارتش را به‌سوی خود جلب و نصرالله خان (نائب‌السلطنه) را وادار به واگذاری حکومت به خویش کند و این‌گونه عصر اصلاحات و ریفورم را در برگ‌های تاریخ افغانستان رقم زند.

اصلاحات دوره امانی شامل دو فاز می‌شد که حدفاصل بین آن دو را، سفر شاه و همراهان به کشورهای همجوار و اروپایی تشکیل می‌دهد. فاز نخست که اصلاحات را از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴.م  دربرمی‌گیرد و فاز دوم که دربرگیرنده اصلاحات از ۱۹۲۸ تا پایان دوره سلطنت امانی (۱۹۲۹.م) می‌باشد.

در مرحله اول اصلاحات زیربنایی و بنیادی، در سه دسته: سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، و اقتصادی-عمرانی صورت گرفت. در بخشِ سیاسی، حصول استقلال افغانستان از بریتانیا، ایجاد و گسترش روابط دیپلماتیک، تهیه و تدوین نخستین قانون اساسی (ایجاد سایر نظام‌نامه‌ها در امور مختلف)، ایجاد اصلاحات در ساختار سیاسی (اعلام دولت شاهی مشروطه و اصل تفکیک قوا)، سازماندهی اردو به‌شکل نوین، باز نمودن فضای سیاسی (آزادسازی زندانیان سیاسی)؛ در بخش اجتماعی و فرهنگی، گسترش مکاتب و آموزش نوین، تصریح حقوق و آزادی زنان، مدرن ساختن قوه قضاییه، گسترش مطبوعات، تطبیق اصل عدم تبعیض بین اتباع، اعزام دانشجویان به خارج از کشور جهت تحصیل، اجباری نمودن خدمت عسکری. در بخش اقتصادی و عمرانی، گسترش تجارت و بازرگانی، تنظیم امور مالی به‌شکل نوین و مدون، ایجاد صنایع جدید، گسترش سیستم‌های ارتباطی جدید و تاسیس بندهای آب در کنار اعمار جاده‌ها؛ از مواردِ مهمی بودند که دستور کار اصلاحات امانی در دوره پیش از سفرش به اروپا را تشکیل می‌دادند.

بعد از سفر شش ماهه غازی امان‌الله خان به اروپا و کشورهای همسایه و دیدن پیشرفت آنان در همه عرصه‌ها، او عزم خود را برای طرح و اجرای اصلاحات جزم‌تر کرد. در مرحله دوم اصلاحات امانی، مواردی چون: مختلط سازی صنوف درسی دختر و پسر، تعیین سن ازدواج از ۱۸ تا ۲۲،  الغای تعدد زوجات بین مامورین دولتی، امتحان‌گیری از روحانیون توسط دولت و اعطای جواز به آنان، ترویج هنرهای زیبا و توسعه مکاتب موسیقی، لغو پیر و مریدی (ارادت به پیرهای طریقت) در بین کارمندان و قوای نظامی، جداسازی امور عمومی از امور مذهبی، تصویب و اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده، تدوین نظام‌نامه نسوان (جهت تعیین حقوق و وظایف اجتماعی زنان)، تاسیس انجمن حمایت از نسوان که هدف آن پشتیبانی و تثبیت زن به‌عنوان «زن» در اجتماع بود و رفع حجاب توسط ملکه ثریا و سایر زنان خاندان سلطنتی، از حساسیت‌برانگیزترین اصلاحات در دورِ دوم بودند که منجر به از بین رفتن «مشروعیت دینی» شاه نزد مردم و راه افتادن سیلی از شورش علیه رژیم، توسط روحانیون، درباریان و عوام گردید. بی‌گمان در کنار سایر مخالفان شاه امان‌الله خان (درباریان، فیودالان اشراف و روحانیان که امتیازات خود را از دست داده بودند) و انگلیس‌ها؛ فقدان برنامه منسجم و اعتدال امان‌الله خان و حکومتش را تا ورطه سقوط به پیش راند. عدم تطبیق برنامه‌های اصلاحی (به‌ویژه در بخش اجتماعی و فرهنگی) مطابق با روحیه دین و سنت‌محورانه افغانستان، عدم اولویت‌بندی و زمان‌بندی در تطبیق اصلاحات، عدم تعادل در سیاست خارجی، تقلید از ریفورم‌های آتاترک در ترکیه، فقدان برنامه منسجم در امور اقتصادی و فقدان برنامه در تجهیز و تقویت ارتش؛ از مهم‌ترین شاخص‌های مربوط به شخص شاه بود که در نهایت امر سبب سقوط حکومت شاهی مشروطه غازی امان‌الله خان شد.

جان کلام اینکه امان‌الله خان، در هر دو دور از اصلاحاتی که روی دست گرفت، مساله مطرح شدن زن، به‌عنوان «زن» و انسان، از مهم‌ترین جُستارها در دستور کار اصلاحات اجتماعی و فرهنگی وی بود. تصویب قانون ازدواج (دربرگیرنده مواردی چون: عدم نکاح صغیره، تعیین سن ازدواج و عدم تعدد ازدواج مگر اینکه مرد با دو شاهد بتواند، دلیل خود را ثابت کند)؛ منع ازدواج اجباری و قانونی‌سازی روند ازدواج و طلاق؛ اعطای حق نمایند‌گی در مجلس، شورا و جرگه برای زنان؛ تاسیس مکاتب دخترانه در سراسر کشور از جمله ایجاد مکتب عصمت در ۱۹۲۱.م، اعزام دانشجویان دختر به خارج از کشور جهت تحصیل (اولین گروه دانشجویان دختر در رشته پزشکی و طب به ترکیه اعزام شدند)؛ تاسیس مکتب ویژه پرستاری و ایجاد درمانگاه زنان؛ تلاش برای خودآگاهی زنان توسط ایجاد نخستین مجله زنان به‌نام نشریه «ارشادالنسوان» از سوی ملکه ثریا در ۱۹۲۱.م میلادی و کشف حجاب؛ از مهم‌ترین کارهای امان‌الله خان برای تحققِ تساوی جنسیتی بود.

او در راستای احقاق حقوق و اعطای آزادی به‌زنان از تمام معاصرین خود جلو‌تر رفت؛ چنانچه در سفر شاه امان‌الله خان به ایران وی چندان مورد استقبال قرار نگرفت، زیرا تا آن زمان شاه ایران قانون کشف حجاب را اجرایی نکرده بود. در حالی که همسر شاه ایران از امان‌الله خان رو گرفت؛ ملکه ثریا همسر شاه امان‌الله خان در کنار همسر و ملبس به رخت‌های اروپایی بود.

آقای فرهنگ در این باره نوشته است: «در ماه جولای ۱۹۲۷م، ملکه ثریا طی مقاله‌یی در نشریه امان افغان، ضرورت رفع حجاب را بیان داشت، به تعقیب آن شاه، زنانِ مامورین ارشد و معارف شهر را در کاخ سلطنتی دعوت نموده، برای آنان از آزادی زنان در سایر کشورها صحبت نمود و اظهار داشت اگر شوهران‌شان به آنان آزادی نمی‌دهند، حق دارند آنان را هدف گلوله قرار دهند….»

با این که عملی کردن این اصلاحات حتا در عصر حاضر، امری دشوار می‌نماید، جسارت امان‌الله خان در آن عصر که مردم به مراتب بیشتر از امروز سنت‌گرا و دین‌محور بودند تحسین‌برانگیز است. امان‌الله خان هرچند نتوانست عینیتِ رویای خودش (آن افغانستان مدرن با مردمان آگاه) را ببیند اما همین که او از متن و بطن جامعه افغانستان و از خاندانی که نسل در نسل غیرت افغانی‌شان باعث می‌شد زنان را نادیده بگیرند، برخواست و در کنار همسرش برای بهبود وضع مملکت تلاش نمود، او را به متجددترین زمامدار مبدل ساخت، به شاهِ فمنست و متجددی که قربانی سنت شد!

نویسنده: سمیه نوروزی

نوشته‌های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا