سرمفتش ویژه امریکا: توافق با طالبان نمیتواند منجر بهبرقراری صلح در این کشور شود
راه مدنیت: سربازرس ویژۀ امریکا در امور بازسازی افغانستان در گزارشی تصریح کرد که با وجود فساد اداری و قاچاق مواد مخدر، توافق با گروه طالبان نمیتواند منجر به برقراری صلح در این کشور شود.
در این گزارش تأکید شده که اگر طالبان پس از هرگونه توافق احتمالی با دولت افغانستان به فعالیتهای گذشته خود ادامه دهد جامعه بینالمللی کمکهای خود به این کشور را متوقف خواهند کرد. حتی پس از یک توافق احتمالی صلح در افغانستان مشکلاتی مانند کشت و قاچاق مواد مخدر و فساد اداری در این کشور بهجای خود باقی خواهد خواهد ماند.
ادارۀ سیگار پیش از این نیز گفته بود که ادغام ۶۰هزار نفر از اعضای گروه طالبان در جامعه افغانستان کار دشواری است که حتی پس از توافق احتمالی ممکن است منجر به ادامه جنگ در این کشور شود.
این در حالی است که هنوز چشمانداز روشنی دربارۀ توافق احتمالی صلح با گروه طالبان وجود ندارد؛ زیرا رهبر طالبان در پیام عیدانه خود تأکید کرده بود که تا زمان خروج نیروهای خارجی از این کشور جنگ ادامه خواهد داشت.
احمدسعیدی؛ آگاه مسایل سیاسی به روزنامه راه مدنیت میگوید: گروه طالبان در بسیاری موارد خودشان تصمیمگیرنده نیستند و باید به دستور پاکستانیها عمل کنند که این نشان میدهد آنان اگر به روند صلح هم بپیوندد از کشتار و برنامههای تروریستی دستبردار نیستند. این را همانطوری که سربازرس ویژه امریکا در امور بازسازی افغانستان گفته، شماری از سران سیاسی درون حکومت نیز میدانند.
او تاکید کرد که اگر این گروه به روند صلح بیایند بدون شک که افراد این گروه در ولایات و شاهراهها برای شهروندان کشور مشکلات زیادی ایجاد خواهند کرد. در حقیقت خر همان خر است تنها پالان آنان تبدیل میشود. ما مخالف صلح در افغانستان نیستیم و باید در کشور صلح برقرار شود، اما این برنامه باید بر اساس یک روند معیاری و درست انجام شود که کشور بار دیگر به کام بحران نرود.
آگاهان نظر سربازرس ویژه امریکا در امور بازسازی افغانستان را تایید میکنند و روند فعلی گفتگوهای صلح با گروه طالبان را غی ساختارمند خوانده تاکید دارند که گفتگوهای صلح باید با یک روش درست و ساختاری انجام شود.
آنان نبود یک استراتژی خوب برای ایجاد صلح و گفتگوها با افراد گروه طالبان را یکی از عوامل شکست حکومت در طول سالهای گذشته خوانده گفتهاند: اگر حکومت در همکاری با سیاسیون، احزاب و کشورهای منطقه یک برنامه مناسب با این گروه تدوین میکردند بدون شک این روند به پیشرفتهای خوبی دست پیدا میکرد.
افغانستان در روزگار پیچیده سیاسی و اجتماعیاش به یک مرحله تازه داخل شده است. جنگ ناتمام چهلساله افغانستان را که زمانی یکی از شگوفاترین کشورها در شرق بود را به پناهگاه تروریستان و به یک کشور عقبمانده و فقیرترین بخش جهان مبدل ساخته است. مذاکرات با طالبان که از لحاظ تیوریکی میتواند چهره افغانستان نوین را مبدل کند و خشونتها را کاهش دهد، بلاخره آغاز شده است. گفتگو با طالبان یگانه راه ممکن برای کاهش تنشها و خشونتها در این کشور است.
علی حسنی؛ جامعهشناس و استاد دانشگاه به راه مدنیت میگوید: جنگ در افغانستان با گذشت هر روز پچیدگی بیشتری به خود میگیرد. افغانستان با همکاری کشورهای منطقه و جهان میتوانند درسهایی از روند صلح کلمبیا بیاموزند که این بستگی به امکان گفتگوی دوجانبه میان حکومت افغانستان و گروه طالبان دارد. همزمان آنها می توانند ابعاد دیگر صلح به شمول مذاکرات طالبان با امریکا، سهمگیری اشخاص بیطرف در گفتگوهای مختلف نهادهای غیر دولتی و یا دیگر کشورها پیرامون صلح، امکانسنجی پروسههای وسیعتر ملی -همراه و یا بدون حکومت موقت- که به امید پیدا کردن راه حل سیاسی مطرح میشوند.
این دیدگاهها در حالی بیان میشود که پیش از این زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در روند صلح افغانستان گفته بود، امریکا و گروه طالبان درباره چارچوب کلی صلح به توافق رسیدهاند. پیشنویس این توافق شامل برنامهیی برای خروج نیروهای امریکا، برقراری آتشبس و طرد گروههای بینالمللی تروریستی در خاک افغانستان است.
آقای حسنی میگوید: بدون شک که امریکا در تلاش بیرون شدن از افغانستان است و باید استراتژی خودشان را داشته باشند. مهم این است که با خروج نیروهای خارجی و آتشبس میان حکومت و گروه طالبان سرنوشت افغانستان پساجنگ چی میشود؟ آیا گروه طالبان سلاح به زمین میگذارند یا این روند را یک فرصت دانسته از آن برای تقویت اهدافشان کار میکنند.
افراد گروه طالبان حالا زمان زیادی نیاز دارند که در جامعه خودشان را وفق دهند و دست از انجام برنامههای تروریستی بردارند. این به یک روند اجتماعی شدن طولانی نیاز دارد که باید جدی گرفته شود. در صورتی که این روند جدی گرفته نشود ما در آینده شاهد خرابکاری افراد گروه طالبان خواهیم بود. آنان در ولایات و ولسوالیها دست به انجام کارهای غیر هنجارمند خواهند زد.
آگاهان حضور دو بازیگر دیگر را نیز در این روند مهم میدانند. ایران و پاکستان دو کشوری که در بازسازی و آرایش دوباره گروه طالبان پس از سال 2001 به این گروه کمک کردند.
آقای حسنی باور دارد که این دو کشور نیز باید جدی گرفته شوند و برای صلح افغانستان صادقانه کار کنند. امری که محال است و دستگاه دیپلماسی افغانستان در طول شانزده سال گذشته آن را خوب مدیریت نتوانسته است.
موضوع دیگر، اصول صلح می باشد. اصولی که میبایست اکثریت حامیان هر دو جناح بر سر آن توافق نمایند و چارچوبی فراگیرتر از دستهبندیهای جناحی باشد. این اصول، همان پایبندی مشترک هر دو جناح نسبت به تداوم گفتگوها تا زمانی است که بر سر نحوۀ پایان دادن به منازعه به توافق برسند و طرفهای درگیر از وضعیت جنگی خارج شوند.
بسمالله نادری