تحلیلی بر یک مناظره
اولین مناظره میان کامالا هریس و دونالد ترامپ شب سهشنبه هفته پیش با دست تکاندنی سرد و فضای پرتنش آغاز شد.
هر دو طرف بهطور آمادهباش وارد این نبرد شدند که میلیونها نفر در سراسر جهان، بهویژه کشورهایی که درگیر جنگ و تحریمهای اقتصادی هستند، آن را تماشا کردند.
سوال اصلی این است که چرا انتخابات آمریکا اینچنین برای دیگر کشورها اهمیت دارد. تاریخ گواه است که تغییر قدرت در آمریکا اغلب به تغییرات عمدهای در سیاست جهانی منجر شده است؛ از جمله حملههای نظامی تحت رهبری جورج بوش در سال۲۰۰۱ که به بهانه «نظم نوین جهانی» به افغانستان و عراق حمله شد.
همچنین در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، خیزشهای مردمی در خاورمیانه و مداخلات نظامی آمریکا در لیبی و سایر کشورها رخ داد.
اما چیزی که ترامپ را متمایز از دیگر رهبران آمریکا میکند، ادعای او مبنی بر عدم اعزام نیروهای نظامی به کشورهای دیگر در دوره ریاستجمهوریاش است. او بارها به دلیل سیاستهای حساس در قبال مسلمانان و مهاجران مورد انتقاد قرار گرفته، اما همچنان این موضوع را بهعنوان یک افتخار مطرح میکند.
این مناظره به یک مشاجره خانوادگی شبیه بود؛ هریس با لحن خشمگین گفت که ترامپ مسوول بدترین بحرانهای سلامت عمومی و اقتصادی آمریکاست و به عادتش در توهین به مردم اشاره کرد. در پاسخ، ترامپ بهمانند مردی که از دروغهای همسرش خشمگین شود گفت: «همه اینها دروغ است. او هیچ برنامهای ندارد و فقط برنامههای بایدن را اقتباس کرده است.»
در زمینه سیاستهای اجتماعی، هریس در بحث سقط جنین به شیوهای احساسی سخن گفت، اما ترامپ با صراحت او را به چالش کشید و گفت که سقط جنین در ماههای پایانی بارداری «قتل» است. این لحن صریح ترامپ باعث شد تا هریس نتواند پاسخ قاطعی بدهد.
در موضوع سیاست خارجی، هریس ترامپ را به دلیل دوستی با دیکتاتورهایی همچون پوتین و کیم جونگ اون محکوم کرد و او را به خیانت به ارزشهای دموکراتیک متهم نمود. ترامپ اما از سیاستهای خود دفاع کرد و گفت که بهجای جنگ، مذاکره را انتخاب کرده و روابطش با رهبران دنیا برای حفظ صلح بوده است.
خوب، پس از مناظره، طرفداران هریس معتقد بودند که او برنده بوده است، اما نتایج نظرسنجیها نشان داد که ترامپ بیشتر از هریس حمایت کسب کرده است. حتی با اعلام حمایت تیلور سوئیفت از هریس پس از مناظره، ترامپ با پشتیبانی غولهای اقتصادی همچون ایلان ماسک که اگر چی شوخی خود را هم کند مستقیم از ترامپ در توییتر حمایت کرد، همچنان دست بالا را داشت.
یکی از نکات کلیدی که ترامپ را در نظرسنجیها موفق کرد، سبک خاص او در مناظره بود. او از تاکتیکهای معمول سیاسی که شامل جلب نظر با وعدهها و برنامههای مشخص است، استفاده نکرد.
مجری بارها سعی کرد تا نشان دهد که هریس برنامهریزی دارد و ترامپ فاقد برنامه است، اما ترامپ پاسخ داد: «من رییسجمهور نیستم که برنامه داشته باشم. برنامهها وقتی خواهند بود که زمان اجرای آنها برسد.»
برای تحلیل عمیقتر با ارجاع به یووال نوح هراری، انتخابات آمریکا نهتنها بر مردم این کشور، بل بر کل جهان تأثیر میگذارد. یووال نوح هراری، تاریخنگار برجسته، در کتابهای خود مانند «۲۱ درس برای قرن ۲۱» به بحرانهایی که دموکراسی در سراسر جهان با آن مواجه است، اشاره میکند.
او معتقد است که دموکراسی در دوران کنونی به نوعی به «نمایش» تبدیل شده و بسیاری از انتخاباتها بیشتر به یک نبرد رسانهای و نه به تحلیلهای عمیق سیاسی یا اقتصادی شباهت دارند.
در آمریکا، این روند بهویژه در دوران ترامپ به اوج خود رسیده است. هراری بیان میکند که در دنیای مدرن، توجه و اطلاعات میتواند از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی دستکاری شود و این دقیقا همان چیزی است که در مناظرهها و مبارزات انتخاباتی آمریکا مشاهده میشود. نامزدها به جای ارائه برنامههای جامع و تحلیلمحور، بیشتر به تاکتیکهای احساسی و حملات شخصی تکیه میکنند. ترامپ با مهارت از این روش بهره برد و توانست با سخنان ساده و بهظاهر مردمی، بدون ارایهٔ جزییات دقیق، حمایت بخش وسیعی از مردم را جلب کند.
از دیدگاه هراری، این نوع از سیاستورزی خطراتی به همراه دارد. او هشدار میدهد که وقتی دموکراسی به ابزاری برای جلب توجه و تفریح تبدیل میشود، خطر از بین رفتن ارزشهای واقعی آن به وجود میآید. آمریکا بهعنوان یکی از بزرگترین دموکراسیهای جهان، همواره الگویی برای دیگر کشورها بوده است، اما با تغییرات اخیر در سیاست داخلی و ظهور چهرههایی مانند ترامپ، این الگو دچار تزلزل شده است.
انتخابات آمریکا به دلیل جایگاه استراتژیک و اقتصادی این کشور، تاثیرات گستردهای بر دیگر نقاط جهان دارد. سیاست خارجی آمریکا نه تنها در تعین روند جنگها و صلحها، بل در جهتگیری اقتصاد جهانی و تنظیمات دیپلماتیک تاثیرگذار است. در خصوص جنگ اوکراین و روسیه و همچنین درگیریهای اسراییل و فلسطین، انتخاب ترامپ یا هر رییسجمهور دیگر آمریکا میتواند تعیینکننده باشد. ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود سیاستهای خاصی در قبال روسیه و خاورمیانه داشت که با سیاستهای سنتی آمریکا تفاوتهایی داشت.
در موضوع افغانستان و حقوق زنان، بازگشت ترامپ به قدرت ممکن است بر سیاستهای آمریکا در قبال طالبان تاثیر بگذارد. رویکرد غیرقابل پیشبینی ترامپ در امور خارجی میتواند به تغییرات غیرمنتظرهای در سیاستهای آمریکا منجر شود. هرچند در دوره اول ریاستجمهوری او، تمایلی به مداخله مستقیم نظامی نداشت، اما باید دید که در صورت بازگشت به کاخ سفید، آیا آین رویداد ها پا بر جا خواهد بود یا خیر.
درنتیجه میتوان گفت که انتخابات آمریکا تاثیرات گستردهای بر دیگر نقاط جهان دارد، بهویژه در مناطقی که درگیر جنگ یا تحریم هستند. رویکرد ترامپ در سیاستهای داخلی و خارجی و نیز رابطه او با دیگر رهبران جهان، میتواند مسیرهای دیپلماسی و نظامی را تغییر دهد. اگرچه برخی از کشورهای جهان ممکن است از انتخاب مجدد او بهعنوان فرصتی برای مذاکرات جدید بهره ببرند، اما چالشهایی که دموکراسی آمریکا با آن روبهروست، مسالهای است که جهان به آن با نگرانی مینگرد.
در نهایت، همانطور که هراری تأکید میکند، دموکراسی در دنیای امروز به توجه و بازنگری جدی نیاز دارد تا از تزلزل و تبدیلشدن به یک نمایش رسانهای جلوگیری شود.
عارفه امینی