اسدالله خالد؛ وزیر جدید وزارت دفاع ملی در نخستین نطق خود به عنوان وزیر این وزارت، سخنان قابل توجهی را ابراز کرد که از جهات مختلف برای مردم و بهخصوص برای منسوبان اردوی ملی قابل توجه و امیدوارکننده است.
در سالهای پسین گزارشهای تکاندهندهیی از بینظمی در سطح هیات رهبری وزارت دفاع و بیتوجهی به نیازهای اساسی منسوبان اردوی ملی در خطوط جنگ و بدتر از همه برخورد و رفتار سخت زننده با وارثان شهدای اردوی ملی به نشر رسیدند که به عنوان یک خالیگاه ویرانگر در این وزارت، از یک طرف اعتماد مردم و از طرف دیگر اعتماد منسوبان اردو را نسبت به این مرجع مهم به شدت متزلزل کرد.
این تزلزل در واقع فرصتی را برای دشمنان مردم افغانستان پدید آورد که بتواند با روحیه بلندتر و حملات شدیدتر به فعالیتشان ادامه بدهند. البته این همه جولانگریهای دشمنان درست در وضعیتی صورت گرفت که امکانات جنگی آنها به هیچ عنوان با امکانات جنگی نیروهای دولتی قابل مقایسه نبود.
اکنون که آقای خالد ( که به داشتن قاطعیت و سرعت عمل شهرت یافته) زمام امور این وزارت را به دست میگیرد، با توجه به اولین اظهارات وی از آدرس وزیر دفاع ملی، امیدواری در افکار عامه و در بدنه منسوبان این وزارت جان گرفته است که تحقق آن میتواند سرنوشت جنگ جاری را به نفع دولت افغانستان رقم بزند.
آقای خالد در شرایطی در راس این وزارت قرار میگیرد که وضعیت جبهههای جنگ و روحیه رزمی نیروهای اردوی ملی در برابر دشمنان دولت، چندان قابل تعریف نیست. البته این وضعیت ناشی از کمبود امکانات جنگی نیست؛ بل ضعف مدیریتی و فقدان تعهد اخلاقی در سطوح مختلف مدیریت اردو سبب گردیده که دشمنان نظام از موضع قدرت به جولانگری و چانهزنیهای سیاسی بپردازند.
این در حالی است که دشمنان مسلح نظام نه از نظر امکانات جنگی و نه از نظر ارقام با نیروهای امنیتی قابل مقایسه میباشند، اما دلایلی که آنها را در موقعیت تهاجمی قرار داده، فقدان انگیزه جنگی و ضعف مدیریتی در ردههای مختلف مدیریت نیروهای امنیتی و بهخصوص وزارت دفاع ملی میباشد که تا هنوز به این خالیگاه توجه صورت نگرفته است..
آموزههای جنگی در هر شکل و شمایل که باشد این واقعیت را برجسته میسازد که سرنوشت جنگ را در میادین جنگ نه تنها امکانات جنگی، بل روحیه و انگیزه جنگی تعین میکند.
قهرمانی و فداکاری نیروهای امنیتی ما قابل قدر است، اما متاسفانه فقدان مدیریت کارآمد برای تولید انگیزههای جنگی سبب گردیده است که دشمنان کمتوان نظام، ضایعات فراوانی را بر بدنه نیروهای امنیتی ما تحمیل کرده و در نهایت توانمندیهای نظام را برای مدیریت جنگ مورد تردید قرار دهند.
واقعیت این نیست که دشمن قوی است، واقعیت این است که ساختار مدیریت جنگ فرسوده و مدیران امنیتی نظام، فاقد صلاحیت و توانایی رهبریاند که نمیتوانند امکانات قابل توجه و کمیت بلند نیروهای امنیتی را با کیفیت بالا در جهت سرکوب دشمنان نظام به کار گیرند.
البته به این واقعیت نیز باید اذعان کرد که آقای خالد در برابر چالشهای فرساینده قرار دارد که از ساختار ضعیف مدیریتی آن وزارت گرفته تا حضور عوامل نفوذی دشمن و فقدان تعهد کاری مدیران ارشد از جمله موانع و چالشهاییاند که فایق آمدن بر آنها کار پرهزینه و دشوار خواهد بود، اما غیر ممکن نیست.
آقای خالد اگر واقعا با اراده ایجاد تغییر مثبت و معطوف به قدرتمند شدن اردوی ملی آمده، تردیدی نیست که او میتواند عامل این تغییر و تحول قرار گیرد و اردوی در حال دفاع نظام را با وارد کردن یک تکانه جدی در بدنه آن و بازنگری در ساختار، بافتار و رفتار مدیریتی این اداره، به اردوی قدرتمند و تهاجمی تبدیل کرده و بر دلهای مردم خانه سازند.
اردوی ما در فقدان کادر نظامی گرفتار نیست. صدها جنرال و افسران کارآزموده، جنگدیده و مجرب در بدنه این اردو قابل شناسایی میباشند که استفاده بهینه از دانش، تجارب و فهم آنها میتواند وضعیت جنگ را دگرگون کند.
اردوی افغانستان متاسفانه گرفتار یک رخوت فکری است که همین رخوت فکری سبب گردیده وضعیت جنگ به نفع دشمنان وطن در حال تغییر و تحول باشد.
از هین رو هرگاه آقای خالد بتواند این رخوت را به غرور و انگیزه تبدیل کرده و مکافات و مجازات را همراه با شایستهسالاری معیار نگرش و سنجش خود قرار دهد، بدون شک ما شاهد تغییر و تحولهای خیرهکننده در میادین جنگ به نفع مردم و دولت خواهیم بود.
دشمن شکستپذیر است هرگاه ارادهیی برای شکست دشمن به وجود آید. امیدواریم آقای خالد خالق این اراده باشد.
جمال رادمنش