از کابل تا اسلامآباد؛ روایتهایی از فساد و رسوایی
دیپلوماتها معمولا بهخاطر کار در محیطهای متفاوت و تعامل با فرهنگها و جوامع مختلف، خاطرات و چشمدیدهای خویش را مینویسند؛ اما این کار در افغانستان کمتر جا افتاده است و کتابهای خاطرات، انگشتشمارند.
در این اواخر، کتاب «از کابل تا اسلامآباد» خاطرات یک دیپلومات جوان؛ سید اکرم بارز در ۳۴۰صفحه نگاشته شده که انتشارات امیری در کابل آن را چاپ کرده است.
دربارۀ تیوریها و نظریههای روابط بینالملل و دیپلوماسی، کتابهایی نوشته شدهاند؛ اما در مورد کاربست دیپلوماسی در عمل، فرصتها و دشواریها، مخصوصا در کانتیکست افغانستان، مقالات و آثار تجربی کمتری نوشته شده تا تیوری و کارکرد عملی دیپلوماسی به هم گره زده شود.
چهل صفحۀ این کتاب به ضرورت و اهمیت خاطرهنگاری سیاسی و دیپلوماتیک در بازخوانی جریانها و تحولهای سیاسی و دیپلوماتیک، چگونگی نگارش خاطرات، زندگینامه نویسنده، فرازوفرودها و چشمدیدها از زادگاهش تالقان، وضعیت تخار در تسلط دور اول طالبان، محیط اجتماعی و فرهنگی تخار، فضای جدید پس از طالبان در این ولایت، علاقمندی به کتاب و روزنامهخوانی، تحصیلات دانشگاهی، فضای مسلط در دانشکده حقوق دانشگاه البیرونی و دانشگاه کابل نیز روایتهایی از فضای استبدادی و دانشجوآزاری مسلط در این دو دانشگاه میباشد.
نویسندۀ کتاب از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه البیرونی لیسانس دارد و ماستریاش را در رشتۀ روابط بینالملل از دانشگاه کابل بهدست آورده و از سال۱۳۹۲ تا۱۴۰۰ در وزارت امور خارجه مشغول بوده است.
دشواریهای استخدام در وزارت امور خارجه، تجارب و خاطرات پنجسال کار در این وزارت؛ از جمله ریاستهای تشریفات و همکاریهای منطقهای، سهسال کار در کادر دیپلوماتیک سفارت افغانستان در پاکستان، وضعیت نابسامان وزارت امور خارجه در دوران جمهوریت، خویشخوریها و باندبازیها، نواقص نظام کاری، چگونگی کارکرد دیپلوماسی منطقهای بهویژه «پروسۀ قلب آسیا» و در عین حال ضعفها و معایب سیاست و دیپلوماسی در قبال پاکستان و رویکردهای احساساتی و ناسنجیده در روابط با این کشور، بخشهای مهم این کتاب را احتوا میکند.
در بیستسال گذشته، شبکههای قدرت، وزارت امور خارجه و کرسیهای کلیدی دیپلوماتیک را میان خود تقسیم کرده بودند. در این کتاب، نگاهی هم به این شبکههای قدرت انداخته شده و نقش آنها در تضعیف کارکردهای دستگاه دیپلوماسی، مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است.
در این کتاب، نامهای زیاد وابسته به ارباب قدرت نیز دیده میشود که در دستگاه دیپلوماسی کشور بهصورت غیر طبیعی در دورههای مختلف از زمان وزارت ضرار احمد عثمانی تا صلاحالدین ربانی و محمدحنیف اتمر رشد کردند.
در دو دهه اخیر، رسانهها پیوسته از تعیینات سلیقهای و تعیین آقازادهها و وکیلزادهها در این نهاد خبر داده بودند؛ اما نخستینبار است که یک کارمند آن وزارت در این مورد مینویسد و بهصورت آشکار و تفصیلی به اسامی و تعیینات غیر قانونی و نفوذ زورمندان جهادی و همینطور تکنوکراتها در سطوح مختلف دستگاه دیپلوماسی، از ناکارآیی و رسواییهای آن پرده برداشته است.
نویسنده با روایت مقرریاش در داخل وزارت و مقرری دیپلوماتیک در سفارت افغانستان در پاکستان، از سرگردانیهایی که دچار آن شده بوده هم یاد کرده است.
به باور نویسنده، وزارت امور خارجه و سفارتهای افغانستان خصوصا در سالهای اخیر در وضعیتی بهشدت آشفته و نابسامان قرار داشتهاند که از یکسو موجب روزمرگی، استفادهجویی، بیبرنامگی و فلجسازی نمایندگیهای سیاسی شده و از طرف دیگر کارمندان و دیپلوماتهای شایسته را سخت در مضیقه قرار داده بوده است. در عین حال محمداشرف غنی رییسجمهور سابق، پروسۀ اصلاحات را در وزارت امور خارجه آغاز نمود که به تفصیل نگاهی هم به این اصلاحات انداخته شده و با بررسی ابعاد مختلف آن، نمونههایی از سلیقهگرایی و تعیینات غیر مسلکی و غیر قانونی در سطوح بلند از سفیران تا معینان وزارت امور خارجه را برشمرده است.
نویسنده که کارنامه دیپلوماتیک در پاکستان دارد، مینگارد که سفارت افغانستان در پاکستان در سهسال اخیر جمهوریت که سالهای مهم و حساسی برای کشور بود، توسط شخصی اداره میشده که سابقه کاریاش کرکتبورد بوده است.
در عین حال، چالشها و ضعفهای نهادی، سیاسی و دیپلوماتیک در قبال روابط با پاکستان به بحث و بررسی گرفته شده است. نویسنده در ضمن مختصری از برداشتها و خاطرات خویش را از سیاست، اجتماع، فرهنگ، رسوم و عنعنات پاکستان هم نوشته است.
در بخشی دیگر، نویسنده به توضیح واژهها، مفاهیم و اصطلاحات رایج در ادبیات دیپلوماتیک افغانستان پرداخته است.
بدون شک این کتاب میتواند برای دانشجویان و پژوهشگران حوزۀ سیاست خارجی، مطالعات دیپلوماتیک و روابط افغانستان و پاکستان، کتاب ارزشمندی پنداشته شود.
سلیم ثابت