در پی یک عملیات مشترک وزارت دفاع ملی و ریاست عمومی امنیت ملی، بیش از 70تن از اعضای قطعۀ سرخ طالبان در میدان وردک کشته و زخمی شدند.
به اساس اطلاعات اوپراتیفی ریاست عمومی امنیت ملی در یک تشریک مساعی با وزارت دفاع ملی، در پاسخ به تهاجم نظامی طالبان، با ضربات هوایی و حملات زمینی که در ساحات شیرخانه، بمبانی و پنه ولسوالی چک بالای قطعه سرخ گروه طالبان آغاز کردند، 62 تن از اعضای قطعه سرخ گروه طالبان کشته و 11تن دیگر بهشمول عابد جانان؛ معاون والی نامنهاد گروه تروریستی طالبان برای ولایت میدان وردک زخم برداشتهاند.
در جمع کشتهشدگان قوماندانان قطعه سرخ گروه تروریستی طالبان، شفیق، خبید، رحمانی، صفتالله، مسلم، ایمل، میرمحمد و نصرتالله شامل میباشند.
این درحالی است که جلسهیی به بهانه یکصدمین سالگی روابط سیاسی افغانستان و روسیه با اشتراک هیات رهبری طالبان، شماری از رهبران سیاسی بهشمول حامد کرزی؛ رییسجمهور پیشین، محمدحنیف اتمر؛ نامزد انتخابات ریاست جمهوری، عطامحمد نور؛ والی پیشین بلخ، محمدکریم خلیلی؛ رییس شورای عالی صلح، آقای بهاند؛ سفیر افغانستان در روسیه و شمار دیگر، در مسکو برگزار شده است.
در این نشست گفتگوهای پراکندهیی در مورد صلح انجام شده است، ولی طالبان همچنان از موضعشان با سرسختی تمام عقب ننشستهاند.
از حدود یکسال پیش تا کنون روند صلح بهرهبری زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه ایالات متحده امریکا در روند صلح روی دست گرفته شده است که طالبان اندکی از موضع تندروانهشان عقب نشسته و بر گفتگو با امریکا پافشاری کردهاند.
طالبان شرایط سختی را گذاشتهاند. از جمله گفتگو با حکومت افغانستان را منتفی دانسته و از آتشبسی که خواست تمام طرفها بهخصوص خواست آحاد مردم است سر باز زدهاند.
این موقف سخت طالبان در واقع نمایانگر این است که آنان خود را پیروز میدان جنگ پنداشته و خواستهاند که در گفتگوهای صلح به امتیازهای سیاسی بیشتر دست یابند و خواست گروهی خود را بر مردم و دولت افغانستان تحمیل نمایند. به همین خاطر روند صلح با تمام تلاشهای حکومت افغانستان و ایالات متحده امریکا پیشرفتهای چندانی حاصل نکرده است.
توهم پیروزی میدان جنگ طالبان در واقع ناشی از مماشاتی است که حکومت در میدانهای جنگ به امید رسیدن به یک صلح جامع از خود نشان داده، اما واقعیت امر چیزی دیگری است. مردم افغانستان تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرفتن خواستهای تحمیلی طالبان نخواهند بود و آنچه را طالبان بهعنوان شرایط اصلی صلح پافشاری میکنند، در شرایط موجود کشور ما پذیرفتنی و عملی نیست.
از طرف دیگر نیروهای امنیتی کشور، پس از سال 2014 که روند انتقال امنیتی انجام شد و تمام مسوولیتهای آن را به عهده گرفتند، هرچند با قربانیهای زیاد، ولی در موارد متعدد نشان دادهاند که توانایی دفاع از ارزشهای ملی و تمامیت ارضی را دارند و میتوانند حافظ استقلال ملی کشور باشند.
دفاع دندانشکن در برابر تهاجم سخت طالبان توسط قطعۀ سرخ که در واقع قطعه مرگآور طالبان پنداشته میشود، ]این قطعه دارای تجهیزات جنگی مدرن است، آموزشهای مسلکی نظامی را نزد نظامیان پاکستان دیده، هر یک از آنان چون انتحاریان وارد عمل شده و حتا در خط نخست این قطعه نظامیان مجرب پاکستانی وارد جنگ میشوند[ در میدان وردک توسط نیروهای امنیتی مبین این واقعیت است.
دهها کشته در میدان جنگ در نقاط مختلف کشور بنا به ادعای منابع امنیتی کشور بیانگر آن است که نظامیان پاکستان در خط نخست طالبان علیه نیروهای امنیتی و مردم ما میجنگند.
آگاهان بر این باورند که طالبان با نویدهای جدیدی که از کشورهای منطقهیی دریافت کردهاند و سطح رعب و وحشت را در میان مردم به بالاترین حداش رساندهاند، به این زودی به پای میز صلح نخواهند آمد. حالا امکان دارد چهرههایی در میان طالبان باشند که اعتقادی به صلح داشته باشند، ولی چون صلاحیت آن را ندارند، این بحث صلح را دشوارتر کرده است.
برخورد جدی نظامی با طالبان نظیر آنچه بر قطعۀ سرخ آنان در میدان وردک رفته است، پشت حامیان جدید منطقهیی طالبان را خواهد لرزاند و یاس برد میدان جنگ را بر آنان مستولی خواهد کرد.
نیروهای امنیتی حالا به همه ثابت ساخته که به این سطح از قدرتمندی رسیدهاند که از عهدۀ گروه طالبان و گروههای تروریستی همکار آنان برآیند.
در دیگر سو، مردم نیز با تمام توان از نیروهای امنیتی حمایت و پشتیبانی خواهند کرد، اما آنچه در این میان مهم است این است که رهبری حکومت، همزمان که دروازه صلح را باز گذاشته و تمام توان خود را معطوف به رسیدن به صلح کرده، دست نیروهای امنیتی را نیز این گونه باز بگذارند.
نیروهای امنیتی کشور اگر بر اساس یک آجندای جدید نظامی و مبتنی بر توان موجود خود فارغ از غرضهای سیاسی اجازه پیدا کنند که در برابر طالبان بجنگند، میتوانند این گروه را به زودترین فرصت در میدانهای نبرد مضمحل کنند.
در آن صورت خواهد بود که بحث سیاسی صلح پا خواهد گرفت و طالبان با حامیان منطقهیی خود ناگزیر خواهند شد که به خواست ملت افغانستان سر فرود آورند. یعنی صلح در گرو جنگ است و میدان جنگ را نیروهای امنیتی کشور به راحتی تمام میتوانند فتح کنند.
بنابراین ما باید جنگ را ببریم تا به صلح برسیم. در غیر آن، طالبان اصلا چیزی بهنام آجندای صلح در نهاد تشکیلاتی و برنامههای سیاسی خود ندارند.
دکتور کریمی