این کابلِ بینظم و ناق بیروبار
کابل شهر شلوغ و پر از دغدغه، شهری که هوای آن آلوده به امراض و نفوس آن رو به گسترش، شهری که نه کنترلی بر این اوضاع و احوال دارد و نه مسوولان دوراندیشی. هوای آلودۀ این شهر، بیشتر از پنج میلیون ساکن شهر را میآزارد و زندگی را برایشان تنگ ساخته است. شهری که هر روز هوایش از شهروندان قربانی میگیرد.
از سویی، هجوم سیلآسای نیروی کار و جوانان فارغ تحصیل، به یک بحران مبدل شده است؛ زیرا در شهرهای دیگر، نبود کار و ناامنی سبب شده این جوانان به کابل پناه ببرند و یا به مخالفان پیوسته، سلاح بر شانه کنند. در حال حاضر، هزاران جوان از شهرهای اطراف به کابل آمده و دنبال کار هستند. شهر کابل، بر اساس آمارها، پنجمیلیون و چهارصدهزار انسان را در خود جا داده است و انتظار میرود این ارقام افزایش یابد.
افزایش ناامنی در گوشه و کنار کشور، موجب آن شده هزاران خانواده بیجا گشته و به ولایات امن پناه ببرند که در این میان، تعدادی کابل را انتخاب کردند. جنگ سبب ویرانی خانههای زیادی شده و نیز جلوی کار و زندگی مردم را در نقاط ناامن گرفته است. این مساله با شتاب بیشتر در جریان است که در درازمدت برای کابل یک بحران جدی محسوب میشود. به این لحاظ، حکومت باید جلو آن را گرفته و یک مکانیزم مشخص در این رابطه تعریف و تطبیق کند؛ زیرا ادامۀ چنین وضعیت، در درازمدت به یک مشکل خطرناک، مبدل خواهد شد.
از سویی هم، دانشگاههای کشور سالانه هزارن جوان را با مدارک مختلف فارغ میکند و به دلیل نبود زمینههای کار و یا مسایل دیگر، تمایل ندارند که در شهرهای خود زندگی کنند و بر این باورند که زمینههای رشد جز کابل، جای دیگر میسر نیست. بر این اساس، کابل به یک نقطۀ هدف برای این جوانان بدل شده و برای یافتن کار به کابل میآیند.
مشکل اصلی و اساسی این است که همه جز دولت، به کار دیگری فکر نمیکنند و به دنبال وارد شدن در بدنۀ دولت هستند. ضعیفبودن شرکتها و بخش خصوصی، تمرکز همه را به دولت معطوف ساخته و این نیز برای حکومت یک فشار بالقوه شمرده میشود که میبایست در این راستا توجه خاصی نمود.
با این وجود، کسانی که از دهات و قریههای دوردست که هیچ آگاهی از زندگی شهری ندارند و به کابل آمدهاند، سبب چالشهای فراوانی در سیستم شهرداری و حکومتداری در شهر شدهاند. این عامل، در نوع خود یک مشکل بزرگ محسوب میشود؛ چراکه باعث میشود افراد هیچ نوع مسوولیتی را متقبل نشده و همه کار را به دوش شهرداری و حکومت اندازند.
در همین حال، مشکل دیگری که فراراه شهر کابل وجود دارد، افزایش موترها در شهر است که داشتن آن به یک فرهنگ عام مبدل شده است. این معضل، رفتهرفته آبوهوای کابل را در کنار عناصر و موارد دیگر، غیر قابل تنفس و استفاده ساخته است.
براساس وجود این عوامل، حکومت باید برای آینده و حال کابل یک فکر دقیق و سنجیده انجام دهد و کابل را از این معضل بزرگ و خطرناک نجات دهد.