هزاران روز با «مدنیت»
اگر تجربۀ روزنامهنگاری در افغانستان را داشته باشید، حتمن با حسِ غریبِ شمارههای نشرشده در زیر یا کنار «لوگو»ی نشریهها بیگانه نیستید. همانها را میگویم که گاهی وقتها از صفر شروع میشود و گاهی هم از یک! و هر روز که از عمرش میگذرد، بزرگتر میشود! اما «غریب» بودن حسی که به آن اشاره کردم، از این جهت است که در نزدیک به دو دهۀ اخیر در افغانستان، دهها نشریه بوده که خیلی زود، این شمارهگذاریهایشان متوقف شدند.
از «روزنامهنگاری» در ابتدای این نوشته یاد کردم؛ چون دردش خیلی بیشتر از «روزنامهخوانی» هاست؛ وقتی نشر دسترنجشان با مشکل روبرو میشود. روزنامهخوان راحتتر میتواند صفحۀ دیگری را بیابد و بخواند، اما روزنامهنویس اگر خوششانس باشد، باید کوچ بهجای دیگر را تجربه کند تا تازه از نو شروع کند.
با این مقدمه شروع کردم که بگویم، تارنمای روزنامه راه مدنیت اندک اندک به ایستگاه 7 سالگی رسید. راه مدنیت، حول رعایت قابل قبول استندردهای حرفهیی و معیارهای آزادی رسانه استمرار یافته است (گاهی در قالب هفتهنامه و گاهی هم روزنامه). سبک نوشتاری، رفتاری و کاری راه مدنیت یکی از نمونههای موفق و مطرح در رسانههای چاپی در کشور است که توسط یک تیم با تجربه مدیریت میشود و پیش میرود.
بُعد ارزشمند دیگر مداومت راه مدنیت، گرهخوردن آن با تنوع دیدگاههاست؛ چه بارویکرد فرهنگی-هنری و چه سیاسی- اجتماعی.
از بخشهای دیگر که هرکدام در جای خود، ویژگی و مزیت مدنیت بهحساب میآید که بگذریم، از یکیدو ویژگی آن به اختصار اینجا یاددهانی میکنم.
اگر نشریات چاپی بهویژه روزنامهها و هفتهنامههای کشور را مرور کنیم، شاید تنها نشریهیی که در آن بخش فرهنگ و هنر بهعنوان یک «ارزش» به آن توجه شده باشد، راه مدنیت است.
راه مدنیت، از آغاز فعالیت تا اکنون، بهگونۀ مستمر و مداوم تلاش کرده تا دریچهیی باشد بهسوی روشنایی و آگاهی. تقریبن مطلبهای فرهنگی-هنرییی که در راه مدنیت منتشر میشود، یک طیف باسلایق متفاوت را تشکیل میدهد. اگر چه برابر نهاد کل جغرافیای فرهنگی افغانستان نیست، ولی در مقایسه با رسانههای مشابه، گوناگونی دیدگاههای منتشر شده چشمگیر است.
شاید در نگاه اول این مساله بغرنج بهنظر برسد و بهلحاظ عدم ارسال پیام منسجم و هماهنگ نقص بهشمار آید، اما بررسی عمیقتر و بهخصوص ارزیابی تاثیرات راه مدنیت بر عرصۀ فرهنگی-هنری کشور، آشکار میسازد که این ناهماهنگی و پراکندگی، وحدتی در عین کثرت به آن بخشیده و لباس چندصدایی بر پیکرۀ تداوم آن پوشانده است. این ویژگی برای رسانهیی که میخواهد صدای جامعۀ مدنی باشد نه یک گروه سیاسی و ایدیالوژیک خاص، مزیت است.
گفتن و نوشتن و شمارکردن موارد مثبت و خوبیهای راه مدنیت و دبیرانش کار گزافی خواهد بود، اگر به مهمترین ویژگی آن اشاره نکنیم. نشر روزنامهیی با رویکرد فرهنگی که بودجۀ کافی و هوارداران بیشمار داشته باشد، کار سختی نیست. مهمترین ویژگی راه مدنیت هم از جایی سر بیرون میآورد که شاید نقطۀ ضعف یا منفی بهچشم بیاید. ما با گروهی مواجه هستیم که محصولشان را با بودجهیی محدود تولید میکنند و تولیدشان هم مخالف کم ندارد. مخالفانی با گسترهیی وسیع رقیبان این خانواده (رسانه) را شامل میشود. با آنکه کار با رویکرد فرهنگی، نان چربی به دسترخوان راه مدنیت نمیآورد، اما هنوز و همچنان، هر صبح، سروقت، منتشر میشود و خود را در برابر مخاطب، هم آن هواخواه و هم آن مخالف که هر دو پیگیر هستند، قرار میدهد. تداوم در شرایط دشوار اکنون کشور، همان ویژگی مهم و دستآورد قابل افتخار راه مدنیت و نویسندگانش است؛ آنهم در روزگاری که بدون ورود به گود سیاست و اجتماع خشمگین پیرامونش، هم میتوان نان حقوق بشری خورد و مورد علاقۀ همه بود!
راه مدنیت، دبیران و نویسندگانش اکنون شش سال است که ایستاده در جای خود، کاری را که بلد هستند، با کمترین امکانات دستداشتهشان انجام میدهند، بیآنکه خللی و خدشهیی به محصولشان وارد شود. راه مدنیت شاید همان قطاری باشد که در میان پرتاب سنگ مخالفان و دستهگلِ دوستدارانش بهراهش ادامه میدهد و در همین پیوستگی و حرکت تعریف میشود و برجستهترین خصوصیتش در همین عدد 7 سالگی پنهان است؛ در فصل بیتفاوتی و مبارزان کمجان و عمرهای کوتاه!
نکتۀ دیگر اینکه، مدنیت در گذر سالهای مستمر فعالیت، خوانندگان و مخاطبان ثابت و پایداری نیز پیدا کرده است که سنگریز آسیاب تداوم آن را شکل داده است. داشتن مخاطبان همیشگی، بزرگترین پشتوانۀ یک رسانه است که بهنظر میرسد راه مدنیت از این لحاظ دستش به لحاظ کمی و کیفی پُر است. از اینرو، شش سال نشر راه مدنیت، موفقیتی قابل توجه است و میطلبد دستمریزادی به گردانندگان و نویسندگانش گفت.
اما این رشد، در عین حال اهمیت، توجه بیشتر به نوآوری و برطرفکردنِ کاستیها را نیز گوشزد میکند. مدنیت برای جلوگیری از تهدید «پیری!»، نیازمند ایدههای باطراوت و خلاقیتهای جدید است. عملکرد موفقیتآمیز نسبی آن در گذشته، چراغ راه آینده است، اما کافی نیست! به امید اینکه شاهد صدمین سال نشر راه مدنیت هم باشیم، که ارمغانهای نیکوتری را بهبار خواهد آورد. بههمین امید.
محمدآغا ذکی؛ عکاس و کارشناس هنر و سینما