تذکره برقی توزیع شود! داشتن بهتر از نداشتن است
توزیع شناسنامه برقی از چندین سال بدینسو با موانع متعدد مواجه بوده است که در این مدت متاسفانه نه برای مطالعه این موانع و نه هم برای عبور از این موانع، اقدامهای جدی صورت گرفته است.
هرگاه اقدامهایی هم روی دست گرفته شده، باز هم بهانههای متعددی سبز کرده و در نهایت سبب معطل شدن فرایند توزیع تذکره گردیده است. اما یک مورد بسیار مهم و حیاتی که در این وسط از بستر بحث و جدلهای مخالفان و موافقان شرایط به ثمر نشستن این روند بوده، این است که آیا داشتن تذکره برقی حتا تحت شرایط نامطبوع برای بعضیها مهم است یا نداشتن آن که هیچ گونه آمار و ارقام از میزان نفوس افغانستان و شعاع وجودی افوام ساکن در آن وجود ندارد؟
در جغرافیای سیاسی جهان معاصر، افغانستان تنها کشوری است که سیاستمداران آن در غیبت آمار و ارقام سیاست میکنند. عقل شکفته چنین حکم میکند که هرگونه اقدام و اتخاذ تصامیمی معطوف به توسعه در غیبت آمار و ارقام، بیشتر به یک اقدام خیالی شباهت دارد که در خوشبینانهترین حالت هم که شده نمیتواند متضمن موفقیت فرایند توسعه باشد.
در افغانستان تا حالا سرشماری دقیق از میزان جمعیت آن و بهخصوص میزان نفوس اقوام صورت نگرفته است. از همین رو اداره احصاییه افغانستان که یک اداره عریض و طویل هم است، متاسفانه بهصورت دقیق نمیداند که نفوس افغانستان چند میلیون است؟ نرخ مرگ و میر و زاد ولد در این کشور چگونه است؟
در عصر آمار و شمارش دیجیتالی که اشراف یک کشور بر نرخ مرگومیر و زادوولد و همین گونه دانستن ارقام دقیق جمعیت ساکن در آن از ابتداییترین پیشنیازهای توسعه دانسته میشود، افغانستان متاسفانه با رسیدن به چنین مرحله ابتدایی تکاملی فرایند توسعه بیگانه است که این وضعیت را باید شرم سنگین و عرق آلود بر پیشانی زمامداران سیاسی کشور نوشت.
پس با توجه به این مهم، آغاز فرایند توزیع تذکره برقی که خود نیز یک پروسه طولانی میباشد حتا تحت نامبطوعترین شرایط دستکم یک اقدام تاریخی و حیاتی به منظور رفع پیش نیاز فرایند توسعه در حوزههای مختلف زندگی در این کشور تعبیر میگردد.
تکمیل این فرایند برای نخستین بار در تاریخ کشور، حکومت ما را صاحب آمار و ارقام میسازد، میزان دقیق نفوس از شمارشهای تخیلی عبور کرده و به میزان اصلی میرسد. شعاع وجودی اقوام مشخص میگردد. نرخ مرگومیر و زادوولد معلوم میگردد. بسیاری از جرایم قابل کنترول میشود. اشراف تمامی ادارات دولتی و بهخصوص ادارات امنیتی بر کنترول شهروندان آسان میگردد و در نهایت یکی از پیششرطهای مهم توسعه برداشته میشود.
از این رو، با توجه با اهمیت حیاتی شناسنامه برقی در عرصههای مختلف زندگی و فرایند توسعه، مواردی که از آن بهعنوان موانع در مسیر عملی شدن این پروسه نام گرفته میشود، هرگاه فارغ از احساسات به آن نگریسته شود، چیزی نیست که چرخیدن به دور آن ارزش توقف این پروسۀ حیاتی و ملی را داشته باشد.
به یاد داشته باشیم که عصر ما به تمام معنا متفاوت با تمام قرون و اعصار گذشته است. در جهان معاصر و بازیهای زندگی معاصر، اقلیت و اکثریت نه نظر از کمی؛ بل از نظر کیفی سنجیده میشود. در چنین وضعیتی، هویتهایی که ظرفیت فرهنگی و تولیدات فکری برای بقای حیات نداشته باشند، دیر یا زود در تندباد رخدادیهای ناشی از روند جهانیشدن چهره در نقاب برگهای تاریخ خواهند سپرد.
از همین رو، مشکل و موانعی که در هفتههای اخیر در برابر آغاز روند توزیع تذکره الکترونی به وجود آمده است، هرگاه خارج از دایره گرم احساسات و عواطف و با شاخصههای عقل سلیم نگریسته شود، ثواب آن است که بگذاریم این روند آغاز گردد، اما برای اثبات هویتهای مورد نظر و تحقق هویتهای آرمانی، زمان دراز است و اگر این وجیبه مقدس به نسل بعد از ما سپرده شود، هم چیزی خیلی زیاد از دست نمیرود.