مقاله

حساب جدایِ افغانان از افراطی‌ها

به‌دنبال فاجعه‌ی اورلاندوی امریکا که ۵۰ کشته و۵۳ زخمی به‌جا گذاشت و کار یک جوان افغان بود، این بار یک جوان هفده ساله پناهنده‌ی افغانستان که جدیدن به آلمان رفته بود، با تبر وچاقو در یک قطار داخل شهری ۴ تن را زخمی ساخت.
گزارش رسانه‌ها می‌رساند وضعیت دو تن از زخمی‌ها وخیم است. این جوان افغان که به تنهایی جزو کاروان‌های پناهندگان وارد آلمان شده بود به طور موقت در سرپرستی یک خانوده آلمانی زندگی می‌کرد.
گفتنی است هنگام حمله این جوان به قطار محلی در نزدیکی شهر وورتزبورگ، واقع در ایالت بایرن در جنوب آلمان، چهار عضو یک خانواده اهل هنگ کنگ به شدت زخمی شدند که وضع دو تن از آنان وخیم گزارش شده است.
گفته می‌شود از اطاق این جوان یک بیرق دست‌ساز گروه اسلامی داعش یافت شده، گمان می‌رود او با شنیدن تبلیغات داعش چنین تحریک شده باشد. اما وزیر داخله ایالت بایرن ارتباط نزدیک جوان مهاجم با داعش را رد کرد.
مساله به این سادگی که یک جوان افغان بر یک قطار شهری حمله کرد و خلاص شد، ختم نخواهد شد. طی سال‌های اخیر آلمان به عنوان یک کشور اروپایی در حدود ۱.۵ میلیون جمعیت پناهنده را پذیرفته است. در این رقم پس از سوریه افغانستان بالا ترین پناهنده را دارد.
حال اگر آلمانی‌ها حساب تر و خشک را با هم یکی کنند، سرنوشت بیش از نیم‌میلیون آوارۀ افغانستان در آلمان و شاید چندین میلیون پناهندۀ دیگر در سایر کشورهای اروپایی چگونه خواهد شد؟
آلمان تنها کشوری بود که تا کنون از افراط در امان مانده بود و دست کم طرف‌دار پذیرفتن بیشتر مهاجران از کشورهای بحران‌زده اسلامی است، ولی حمله یاد شده نشان داد آلمان نیز از سیاست کمک به پناهنده‌های کشورهای اسلامی متضرر شد.
گزارش و دیدگاه‌ها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی حاکی از آن‌ست که نگرش در کشورهای اروپایی و به‌خصوص در آلمان نسبت به پناهنده‌های افغانی تا حال از وضعیت مساعدتری برخوردار بوده ولی معلوم نیست پس از این حمله اوضاع به چه جهتی می‌چرخد، باید منتظر بود.
در یک دیدگاه کلی به میزبانان غربی و آلمانی باید حق داد که با چنین پناهنده‌هایی که امینت ملی شهروندان یک جامعه را با خطرهای جدی مواجه می‌سازند، حساب تصفیه کنند یا حداقل از ورود بیشتر این‌گونه پناهنده‌ها جلوگیری شده و با آنان که پیش‌تر ساکن شده جدی‌تر رفتار شود. اما نمی‌شود حق انسانی سایر پناهنده‌های بی گناه را نیز نادیده گرفت.
آنانی‌که از کشورهای بحران‌زده مثل افغانستان، سوریه، عراق، لیبیا و سایر کشورها ره‌سپار یک زندگی آرام‌تر شدند، نیز حق دارند جان، ناموس و فرزندشان در امان باشد.
این دیدگاه که ممکن در میان پناهنده‌ها افراد زیادی وابسته به داعش و گروه‌های افراط‌گرای اسلامی وجود داشته باشد، به احتمال قوی پس از این حق پناهنده بودن وحفاظت از جان و ناموس را نیز از پناهنده خواهد گرفت.
هرچند سازمان‌های اطلاعاتی و سرویس‌های استخباراتی کشورهای غربی به خوبی مسایل را درک می‌کنند و سیاه را از سفید جدا کرده می‌توانند، ولی شهروندان عادی غربی و مردم در کشورهای اروپایی هستند که با خطر تروریزم مواجه شده و در عین حال درست نمی‌دانند که افراط‌گرایی با چه ساز و کاری وارد غرب شده و هدف از آن چیست؟
در نگاه آنان تمام مهاجران و پناهنده‌ها یکسان خواهند شد و همه مهر تروریسم خواهند خورد.
افراط‌گرایی که امروز در تمام خاورمیانه و کشورهای اسلامی چون عنکبوت تار دوانیده است، خطرهای اصلی و جدی‌تری را متوجه جهان اسلام کرده است.
اگر کشورهای غربی پس از این از ورود مهاجران جلوگیری کنند و با بقیه مسلمانان بومی و پناهنده در کشورهای غربی با احتیاط کامل برخورد کنند، ممکن از ادامه مرگ و خون‌ریزی ناشی از افراط‌گرایی جلوگیری شود، اما آیا کشورهای اسلامی که به سنگرهای ایدئولوژیک افراط‌گرایان مبدل شده چه چاره‌یی با این پدیده ننگین ومنفور خواهند داشت؟
کشور ما بیش از هر کشور دیگری مورد نظر حملات داعش قرار دارد و آسیب‌پذیری ما نیز نسبت به هر کشور دیگری بیشتر است. سروصداهای داعش وسربازگیری در افغانستان تقریبن سه سال پیش بلند شد ولی در آن وقت که رهبری سیاسی به عهده جناب کرزی تعلق داشت هیچ حرکت جدی علیه این پدیده صورت نگرفت. حتا مقام‌های امنیتی و سیاسی کشور از شنیدن و توجه‌کردن به این مساله بزرگ ملی طفره رفتند وخودفریبی کردند.
حمله داعش در دو مورد در ولایت ننگرهار چهرۀ کریه داعش را به همه آشکار ساخت، بیش از این نیاز نیست که مردم ما داعش را بشناسند و یا مثل ابتدای تشکیل طالبان در پاکستان به نیروی دژخیم، به عنوان فرشته‌های نجات فکر کنند.
دولت از روی عمد یا از روی ناگزیری نسبت به پروژه داعش در پاکستان بی‌توجهی به خرج می‌دهد، مردم خود دست به کار شده از انتشار و گسترش این بیماری خطرناک از میان نسل نو و جوان جلوگیری کرده میهن ومردم را از مرگ نجات دهند.
باور ما این است که داعش و افراط‌گرایی پدیده‌یی افغانی نیست و به هیچ‌وجه به افغانستان و مردم این کشور تعلق ندارد. هم‌چنان‌که در سایر کشورهای خاورمیانه داعش یک پدیده فرمایشی و پروژه‌یی است در افغانستان نیز پاکستان در فاز جدید از این پدیده واز اسم می‌خواهد سود ببرد.
در سطح بین‌المللی نیز حساب مردم افغانستان از همه افراط‌گرایان جداست و نباید هیچ‌گاه حساب مردم شریف افغانستان با یک مشت تروریست و دهشت‌افکن یکی محسوب شود.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا