مقاله

ثبات ارزش افغانی، نیازمند نگاه بلندمدت

نوسانات اخیر دالر در بازارهای افغانستان سبب بی‌ثباتی اوضاع اقتصادی افغانستان شده است؛ چرا که افغانستان کشوری بسیار مصرفی و به شدت وابسته به واردات می‌باشد. ما اقلام اساسی مثل آرد، برنج، برق، گاز را از کشورهای دیگر وارد می‌کنیم و برای پرداخت بهای این اجناس در اکثر موارد از دالر استفاده می‌شود. در نتیجه با افزایش نرخ دالر به طور اتوماتیک بهای اجناس وارداتی بلند می‌رود و آسیب اصلی این موضوع متوجه طبقه کم‌درآمد و طبقه‌یی است که معاش ثابت دارند و باید با معاش ثابت‌شان اجناس را قیمت‌تر از گذشته خریداری کنند.

در افغانستان نه تنها در معاملات خارجی؛ بل در معاملات داخلی نیز از ارزهای خارجی استفاده می‌شود؛ به طور مثال در بخش‌های شرقی و هم‌جوار با پاکستان استفاده از کلدار پاکستانی در معاملات روزمره بسیار مروج است یا در بخش غربی که هم‌مرز با ایران است از تومان استفاده می‌شود. هرچند به دلیل نوسانات زیاد تومان استفاده از تومان کمتر شده، اما صفر نشده است و در کابل تقریبن تمام معاملات بزرگ داخلی از جمله خرید و فروش موتر و خانه، خرید تکت‌های هوایی و موارد بسیار دیگر از دالر استفاده می‌شود.

به‌خاطر مروج بودن معامله با دالر در افغانستان و استفاده کم از پول ملی هر گونه تغییر در نرخ دالر بر اقتصاد افغانستان به شدت تاثیرگذار است.

در سال 1384 ارزش یک دالر امریکایی معادل با 48 افغانی بود، ولی این نرخ در حال حاضر به 70 افغانی رسیده است.

هرچند پس از خروج نیروهای خارجی و کاهش کمک‌های جامعه جهانی افزایش نرخ دالر قابل پیش‌بینی بود؛ چرا که نیروهای خارجی برای پرداخت مصارف‌شان از دالر استفاده می‌کردند و کمک‌های جامعه جهانی نیز به پیمانه وسیع و به دالر به افغانستان وارد می‌شد کاهش این مصارف و کاهش کمک‌های جامعه جهانی به طور اتوماتیک باعث کاهش عرضه دالر و بلند رفتن نرخ دالر شد، اما رشد ناگهانی اخیر نرخ دالر تنها به دلایل بالا نیست. تنش‌های سیاسی اخیر و نگرانی مردم از آینده افغانستان بر افزایش نرخ دالر تاثیرگذار بوده است.

در کنار کاهش عرضه دالر ما شاهد افزایش تقاضا نیز هستیم، جدا از تقاضای واقعی به دالر به طور مثال دالر مورد نیاز واردکنندگان اجناس، دالر مورد نیاز مسافران که به خارج از افغانستان سفر دارند یا دانشجویان افغان که مقیم خارج از افغانستان هستند، هم‌زمان تقاضای احتیاطی به دالر نیز افزایش یافته است، بخشی از این تقاضا مربوط به کسانی می‌شود که در آینده نیاز به دالر دارند و با نگرانی نسبت به افزایش بیشتر قیمت، تقاضای خود را پیش انداخته و اقدام به تهیه دالر می‌کنند.

بخش دیگری از تقاضای احتیاطی دالر مربوط به محتکران دالر است که از هیجان بازار ارز استفاده کرده و به امید افزایش قیمت دالر در آینده دالر را خریده و ذخیره می‌کنند تا در آینده آن را به قیمت بیشتر به فروش برسانند و از این درک سود حاصل کنند.

به هر روی افزایش نرخ دالر سبب بی‌ثباتی اوضاع اقتصادی کشور شده است و برای  رفع این معضل دولت و بانک مرکزی باید اقدامات جدی انجام دهند.

این اقدامات را می‌توان در دو بازه اقدامات کوتاه‌مدت و بلندمدت دسته‌بندی نمود. با توجه به ضعف‌های بنیادین اقتصاد ضعیف ما ابزارهای مهم بانک مرکزی برای تاثیرگذاری بر ارزش پول ملی نمی‌توانند تجارب اقتصادهای با ثبات را در عمل پیاده بسازند، سیاست بازار باز به دلیل نبود بازار سرمایه کارآمد و یا نرخ حداقل ذخیره قانونی که درصد قرضه‌دهی را بالا و یا پایین می‌برد یا تغییرات در نرخ سود به دلیل انجام حداکثری معاملات به صورت نقد و نه از طریق سیستم بانکی نمی‌تواند تاثیر زیادی بر تغییر ارزش پول ملی داشته باشد.

شیوه معمول که د افغانستان بانک برای حفظ ثبات پول ملی استفاده می‌کند لیلام دالر در بازار است که تا حدودی توانسته تاثیرگذار باشد اما این شیوه در صورتی که مورد نظارت درست قرار نگیرد نیز می‌تواند ناکارآمد باشد؛ زیرا که بعضی از محتکران، دالر لیلام‌شده را خریده و ذخیره کرده تا به قیمت بلندتر بفروشند. از این رو د افغانستان بانک باید در هنگام لیلام دالر نظارت جدی و اصولی داشته باشد.

با وصف محدودیت‌های ابزاری د افغانستان بانک این نهاد می‌تواند معاملات دالری را از نگاه حقوقی با جرایم سنگین مالی مواجه بسازد و نهادهای عدلی و قضایی را در این مورد زیر فشار قرار دهد. اما آنچه عملن از دافغانستان بانک به عنوان سیاست‌گذار امور پولی و از وزارت مالیه به عنوان مجری اصلی و تدوین‌کننده امور مالی انتظار می‌رود طرح بسته منسجم اقدامات بلندمدت برای ثبات اقتصادی کشور است که می‌تواند شامل اقداماتی از جمله فرهنگ‌سازی استفاده از پول ملی و زمینه‌سازی برای افزایش صادرات اقلام استراتژیک و دارای مزیت ما به بازارهای جهانی است، ما هر چه صادرات بیشتری داشته باشیم، اسعار را به درصد بلندتری به بدنه اقتصادی کشور تزریق می‌کنیم که تاثیر به‌سزایی در افزایش ارزش پول ملی کشور خواهد داشت.

به باور نویسنده، دولت باید هرچه زودتر یک نگاه بلندمدت و با ثبات را در جهت استفاده از ابزارهای بلند مدت حفظ ارزش افغانی طرح و عملی نماید و از دیدگاه روزمره و کوتاه‌مدت برای حفظ ارزش افغانی عبور نماید.

نویسنده: هایده فقیری؛ استاد دانشگاه

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا