زهرا و مونتهسوری در «خانۀ خورشید»
کودکان ما ثروت زندگی ماست
اشاره: خوشسخن و خوشبرخورد است. در کابل چشم به جهان هستی گشوده. رشته اداره و مدیریت تربیتی را در دانشگاه کابل خوانده و سند ماستری خود را در رشته مدیریت بازرگانی بهدست آورده است. زهرا در این اواخر کودکستان «خانه خورشید» را با طرحی نو بنیان گذاشته است. راه مدنیت بهدنبال معرفی «بانوان موفق» و خلاق، این بار به سراغ زهرا تارشی رفته و گفتگویی را با وی انجام داده است:
کمی از خودتان بگویید!
زهرا تارشی هستم. دوره مکتب را در لیسۀ ملالی تمام کردم. پس از آن در دانشکده روانشناسی دانشگاه کابل در رشته مدیریت تربیتی تحصیل کردم. در زمانی که من دانشجوی رشته مدیریت تربیتی بودم، علاقمندی به این رشتههای نوپا در اجتماع محصلان، بسیار اندک بود. اما باز هم من و جمع محدودی از محصلان مشتاقانه پیگیر تحصیل در این رشته بودیم و خوشبختانه بگویم که صنفی اهل مطالعه بودیم. همچنین دوره ماستری خود را در رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد افغانستان فراگرفتم.
با توجه به اینکه شما در دو رشته سند لیسانس و ماستری دارید، تصور میرود که در سمتهای دولتی باشید، اما حالا شما موسس کودکستانی هستید. چه چیز باعث شد شما به تاسیس کودکستان خورشید فکر کنید؟
پس از ختم دوره لیسانس من در ادارات مختلف دولتی انجام وظیفه کردم. اما همانطوری که گفتم دغدغه من مسایل روانشناسی و آموزشی بوده و است. به این نتیجه رسیدم که جامعه ما نیاز اساسی به کار در زمینههای روانشناسی به ویژه روانشناسی تربیتی و مسایل آموزشی دارد.
نکتۀ دیگری که انگیزه ایجاد کودکستان را به من داد، دو دخترم بودند. دخترانم را به کودکستانهای مختلفی بردم. اما هر کدام مشکلات خودش را داشت. بعضی کودکستانها صرف محلی برای نگهداری کودک بودند و بیشتر شبیه یک زندان برای کودک تداعی میشد. مواد آموزشی متناسب با سن کودک وجود نداشت. برخی کودکستانها با وجود اینکه مواد آموزشی خوبی در دسترس داشتند اما عدم آگاهی از متود آموزشی متناسب سن کودک باعث شده بود که آموزش انجام بگیرد اما یادگیری نه. متاسفانه میدیدم که در اکثریت کودکستانها نکات اولیه بهداشت هم مراعات نمیشود و تغذیه سالم کودکان جدی گرفته نمیشود. چندین بار دخترم را به کودکستانهای معروف شهر بردم اما همه مسایل کنار هم باعث میشد دخترم نتواند با هیچ یک از آنها رابطه عاطفی خوبی برقرار کند.
بنابراین دغدغه تربیت دخترانم مرا واداشت که کودکستان «خانه خورشید» را با معیارهای تربیتی درست و جهانی تاسیس کنم.
شما که دغدغه آموزشی داشتید، چرا در سطح کلانتری یعنی مکتب و دانشگاه ایجاد نکردید که کودکستان ایجاد کردید؟
در افغانستان مکاتب و دانشگاههای دولتی و خصوصی فراوانی ایجاد شده که ممکن است بعضیهایشان از کیفیت خوبی برخوردار باشد، ولی باید به این نکته توجه داشت که دوره کودکی و آموزشهای کودکستانی پایه و سنگبنای اولیه و اساسی است که متاسفانه در کشور ما هیچ توجه نشده است. سالهای اولیه زندگی افراد تعیینکننده میزان رشد و کیفیت فراگیری آنهاست. اگر در دوران کودکی روشهای یادگیری را خوب یاد بگیریم. قطعن در دورههای بعدی زندگی یعنی نوجوانی، جوانی و بزرگسالی میتوانیم بهتر و مستقلانهتر بیاموزیم، فکر کنیم و تصمیم بگیریم.
به عبارت دیگر ساختار شخصیت کودک قبل از دوره ابتدایی مکتب شکل میگیرد و این ساختار بر رفتار، نگرشها، ارتباط او با خود و دیگران، بر سرنوشت تحصیل و زندگی بزرگسالی او تأثیر عمدهیی دارد.
از اینرو من با مشورت با دوستان و کارشناسان مسایل آموزش و تربیت کودستان خانه خورشید را با روشی که در کشور ما با تاسف از آن هیچ نام برده نمیشود، نهاد گذاشتیم. این روش جدید روش جهانی مونتهسوری است که کودستان خورشید نیز از اصول همین روش پیروی میکند.
نکتۀ را باید یادآوری کنم که پیش از تاسیس کودکستان مدت زیادی را صرف مطالعه روش آموزشی مونتهسوری کردم و در هشت ماهی که از تاسیس کودکستان خانه خورشید میگذرد، آموزگاران و معلمانی دیگری را هم با روش مونتهسوری به کمک متخصصان آماده کردیم.
همانطور که گفتید مونتهسوری در افغانستان بسیار تازگی دارد، میشود در مورد مونتهسوری و روش تربیتی او صحبت کنید؟
روش آموزشی و تربیتی برگرفته از نام مبتکر آن خانم ماریا مونتهسوری است. ماریا مونتهسوری زن ایتالیایی که بین سالهای ۱۸۷۰–۱۹۵۲ میلادی زندگی کرد. او بهرغم ممنوعیت ورود زنان در رشتههای غیر از معلمی و باوجود مخالفت پدر، با جسارت و سماجت زیاد وارد دانشکده طب شد و به عنوان نخستین پزشک زن در ایتالیا فارغ شد. چون شفاخانهها و مراکز درمانی حاضر به استخدام او نبودند، ناچار سرپرستی یکی از مراکز کودکان معلول و کودکانی با بیماری عقبافتادگی ذهنی را پذیرفت.
او در حین کار در آن مرکز متوجه برنامههای آموزشی و تربیتی کودکان شد و دریافت که فرصت آزاد برای تجربه کردن به آنان داده نمیشود و به این کودکان صرف دیکته میشود. او روش دیگری در آموزش کودکان معلول به کار گرفت و همزمان به دانشگاه بازگشت و در رشته تعلیم و تربیت و جامعهشناسی تحصیل و با الگوها و روشهای آموزشی آشنا شد. سرانجام او الگوهای موجود را کنار گذاشت و الگوی جدیدی را در تربیت و آموزش کودکان ارایه کرد.
ماریا مونتهسوری کودکان معلول را با روشی که خودش مبدع آن بود آموزش داد و در امتحانات سراسری فرستاد. بدون اینکه بگوید که این کودکان ناتوانانیهایی در یادگیری داشتند. شاگردان او اغلب موفق شدند و در بسیاری موارد حتا نمرههای بالاتری از معیار آزمونهای کشوری گرفت. سرانجام او از نتیجه کارش شگفتزده شد و به این فکر کرد که اگر کودکان سالم و معمولی را با روش خودش آموزش دهد چه خواهد شد.
ماریا مونتهسوری شروع به تاسیس مراکز آموزشی با روش خودش کرد که نتایج بسیار موفقی در پی داشت و دیدگاههایش در سراسر ایتالیا و پس از آن در سراسر جهان مورد استقبال و گسترش یافت. او در دوران فاشیستی موسولینی و پس از جنگ جهانی دوم به کشورهای مختلف سفر کرد و روش آموزشی خودش را به دیگران یاد داد. از جمله او به دعوت گاندی، رهبر هند بیشتر از 20 سال در هند زندگی کرد و هزاران معلم روش آموزشی مونتهسوری را مستقیم آموزش داد.
ماریا مونته سوری با مشاهده رفتار کودکان پی برد که کودک بیش از اینکه به نتیجه کار توجه یا علاقه نشان بدهد، به شیوه و فرایند انجام کار توجه و علاقه دارد. ویژگی دیگر کودک علاقه به انجام کارهایی است که با رضایت باشد تا برایش درونی شود.
بنابراین روش مونتهسوری روشی کاملن مبتنی بر آزادی عمل و انتخاب فعالیتهای مورد علاقه در هنگام یادگیری است. به این معنا که کودکان دوست دارند همه چیز را بهصورت عملی بیاموزند. به بیان دیگر اطفال دوست دارند که هم در فرایند انجام عمل دخیل باشند و هم دوست دارند که نتیجه عمل را ببینند.
به طورمثال کودکان دوست دارند ارقام ریاضی، اشکال هندسی، شیوههای صحبت کردن و سایر نکات را به گونهیی عملی تجربه کنند و بیاموزند. شما زمانی که میگویید 4=2+2 این برای کودک صرف یک عبارت است و کودک نمیتواند درک کند. آنها دوست دارند به گونۀ عملی بدانند که 2+2 چگونه 4 میشود. بنابراین با راهنمایی، کودکان میتوانند با اشیای گوناگون این عبارت ریاضی را تجربه کنند و بدانند.
به طور خلاصه، اصول اساسی آموزشی نظام مونتهسوری عبارتند از 3 اصل: 1. کودکان را به عنوان شخصیت حقیقی مستقل بشناسیم. 2. روند رشد کودک را باید کاملن بشناسیم و درک کنیم. 3. بازی کودک، کار و فرایند یادگیری کودک است.
همچنین در زندگی عملی کودک میآموزد چگونه از عهده کارهای شخصی و فعالیتهای روزمره زندگی خود برآید. چگونه بند بوتهایش را ببندد. کرتیاش را بپوشد و بدون کمک دیگران به تشناب برود. دکمه یا زنجیرک پیراهنش را ببندد. همچنین کودکان مراحل حسی متفاوتی را میگذرانند که در طی آن مراحل، آمادگی بسیاری برای دریافت مهارتهای ویژه یادگیری دارند. انکشاف این حسها در سنین ۲-۶سالگی از بیشترین اهمیت برخوردار است. در این سالها کودک تمایل دارد از حواس پنجگانه خود استفاده کرده و آنها را کامل کند. به همین خاطر مواد آموزشی کودکان در روش مونتهسوری به گونهیی طراحی میشوند که کودک به وسیلۀ آنها، دیدن، لمس کردن، حس کردن، شنیدن و حرکت را بیاموزند و خوشبختانه خانه خورشید این مواد آموزشی را دارا میباشد.
در قسمت مهارتهای کلامی چنانچه زبان مسالۀ حیاتی بشر است، کودکان نظر به استعدادشان به کشف یا جستجو میپردازند. کودکان تشویق میشوند افکار خود را به شکل شفاهی بیان کنند. آنها میآموزند حرفها را با نشانهگذاری از هم تمیز دهند و به همین شیوه در خواندن، هجا کردن قواعد و مهارتهای خوشنویسی پیشرفت میکنند. نوشتن را در صورتی میآموزند که خستهکننده نباشد. نتیجۀ این کار خواندن است. کودکان هرگز روزی را که نمیتوانستند بخوانند و بنویسند، به خاطر نمیآورند.
در صنفهای آموزشی ریاضی کودکان یاد میگیرند چیزهای پیش رویشان را بشمارند تا بعدها بتوانند اشیای سخت و جامد مانند مهرههای رنگی را شمار کنند. مثلن برای آموزش اعداد از ۱۰- ۲۰ گروه مهرههای طلایی دهتایی و برای نمایش ۹-۱ مهرههای تکی وجود دارد. بدین ترتیب عدد ۱۱ را با یک مهرۀ طلایی ۱۰تایی و یک مهرۀ تکی نشان میدهند. این نکته برای بسیاری از کودکانی که توان ذهنی کم داشته یا دچار اختلالات رشدی هستند، میتواند مفید باشد.
کودک همچنین با تجربه حواس خود دنیای طبیعی پیرامون خود را کشف میکند. کشف دنیای پیرامون بهترین پاداش برای یک کودک دانسته میشود. شناخت جغرافیا، گیاهان، جانوران، قوانین فیزیک و زمان مهمترین موضوعات دنیای طبیعی است.
در بخش موضوعهای فرهنگی کودکان دربارۀ کشورهای دیگر میآموزند. همچنین حیوانات و چگونگی زیست آنها را بررسی میکنند. پوشش، مراسمها، مکانهای تاریخی، موسیقی و سایر علوم از موضوعهای یادگیری است.
آیا کودکستان «خانه خورشید» حمایت مالی میشود؟
نخیر، کودکستان ما از طرف هیچ فرد و نهادی حمایت نشده و نمیشود، بل با پول ابتدایی خودم ایجاد شده و با هزینهیی که شاگردان ما میپردازند ادامه خواهد پیدا کرد.
استقبال شهروندان از این کودکستان چگونه است؟
کار رسمی ما از تاریخ 15حمل شروع شد اما ما به مدت 8ماه روی طرح این کودکستان کار کردیم و همچنین استادان خود را آموزش دادیم. شهروندان کابل از کار ما خیلی خوب استقبال کردند، بهخاطری که بیشترشان واقعن نیاز به کودکستانهای معیاری با اصول بینالمللی داشتند و خانه خورشید تا اندازۀ زیاد خواستهها و نیازهایشان را توانسته برآورده بسازد.
کودکستان شما در زمینه آموزش والدین هم کار کرده است؟
بلی. خوشبختانه ما همکاری استاد روحالله رضوانی ماستر روانشناسی کلینیکی را با خود داریم. وی بهحیث مشاور و روانشناس کودکستان خانه خورشید به طور هفتهوار برای والدین کودکان جلسات اختصاصی تشکیل میدهد. در طی این جلسات به والدین گرامی آموزش داده میشود که چگونه میتوانند نقش موثرتری در پرورش و رشد کودک خود داشته باشند.
برنامههای آینده شما چیست؟
تلاش تیم ما این است که روش مونتهسوری را در خانههای مردم انتقال دهیم و فامیلهای که به دلایل مختلف نمیتوانند اطفالشان را به کودکستان بفرستند بتوانند به روش مونتهسوری فرزندانشان را در خانه با وسایل بسیار ساده و ابتدایی که در تمام خانهها موجود است آموزش دهند. از آنجا که متاسفانه ما مربیان آموزشدیده مونتهسوری را در افغانستان نداریم برنامههایی روی دست داریم که تعدادی از اشخاص علاقهمند و مستعد را آموزش بدهیم تا بتوانند در سایر کودکستانهای کشور با استفاده از این روش آموزش معیاری داشته باشند.
موجودیت کودکستانهای معیاری همانند کودکستان شما چقدر میتواند در رشد کودکان کمک کند؟
همانطور که قبلن هم اشاره کردم دوره کودکستان دورهیی است که پایه و اساس دوره مکتب میباشد. چنانچه کودکی در دوره کودکستان با روشهای آموزشی معتبر جهانی رشد کرده باشد در دوره مکتب قدرت و سرعت یادگیری او نیز بالا میباشد. متاسفانه همین اکنون بسیاری از کودکستانهای ما رسالت یک مکتب را انجام میدهند و آموزش پیش از وقت نه تنها نتیجه مثبتی ندارد؛ بل تصور کنید کودکی که تمام مضامین صنف اول را در کودکستان خوانده چه انگیزهیی برای نشستن در صنفی دارد که قبل از زمان همه چیز را آموخته است. این خود باعث افت تحصیلی و بیانگیزهشدن کودک میشود. به باور من مهمترین چیزی که کودکستان باید به کودک آموزش دهد نظم است و این شامل نظم فیزیکی و رفتاری میشود. من باور دارم که روش مونتهسوری چنانچه در کشورهای مختلف جهان نتیجه مثبت و حایز اهمیتی داشته در کشور ما نیز میتواند تغییرات مثبتی در روند آموزش ایجاد نماید.
پیام کودکستان «خانه خورشید» چیست؟
پیام خانه خورشید به والدین گرامی این است که به بازیهای کودکان ارج دهیم. باور داشته باشیم که خیلی از درسهای زندگی را کودکان خود میتوانند توسط همین بازیهای هدفمند بیاموزند و در کاری که کودک خود توانایی انجام آن را دارد به او کمک نکنیم. اجازه بدهیم کودکان خود تجربه کنند.
و من بهحیث یک مادر میخواهم بگویم که مادرشدن آسان است، اما مادرماندن دشوار است. همه ما مادران باید سطح مطالعاتمان را در زمینه تربیت درست فرزندمان بالاتر ببریم. کودکان ما ثروت زندگی ما هستند و ما باید سرمایهگذاری آموزشی بالای فرزندانمان را جدیتر بگیریم.
تهیهکننده: تمنا بهار
ویرایش: رضا رضایی