دیپلوماسی فعال منطقهیی علیه تروریزم
محمدحنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی کشور شنبه 21 دلو طی یک سفر رسمی در راس هیاتی عالیرتبه به اوزبیکستان و ترکمنستان رفت.
آقای اتمر در حاشیۀ نخستین نشست کمیسیون مشترک امنیتی، دیدارهای جداگانه با مقامهای امنیتی و سیاسی کشورهای اوزبیکستان و ترکمنستان نیز داشته است.
هرچند این سفر ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و روابط افغانستان با کشورهای آسیای میانه را در برمیگیرد، ولی این روزها بحثهای امنیتی در راس اجندای منطقهیی ما قرار دارد.
شکست داعش در خاورمیانه این گمانهها را تقویت میبخشید که جغرافیای بعدی برای جای پای داعش، افغانستان خواهد بود. از این رو یک نگرانی منطقهیی ایجاد شده که با ناامن شدن افغانستان به خصوص شمال کشور، مرزهای خاورمیانه و به این ترتیب آسیای میانه و فدراتیف روسیه نیز ناامن خواهند شد.
این گمانه بیش از دیگران مایۀ نگرانی افغانها شده است. با ناامنشدن شمال کشور، مردم نیز حق دارند که نگران امنیتشان باشند؛ زیرا در تقریبن دهسال اخیر بهتدریج زونهای جنوب، شرق، غرب و بلاخره شمال کشور یکی پی دیگر ناامن شدند. اما پاسخ نیروی دفاعی ما در برابر تروریزم طالب و داعش دندانشکن بود. نیروی دفاعی ما در کمال ناباوری افکار عمومی در جهان و منطقه توانستند از پس گسترش تروریزم برآیند.
بهقول منابع مسوول، حالا جنگ در افغانستان از حالت دفاعی بیرون شده و نیروی دفاعی کشور در حالت تهاجمی قرار دارند. عملیاتهای اخیر نیروی دفاعی بهخصوص پس از تجهیزشدن نسبی نیروی هوایی کشور و شدت حملات هوایی بر هراسافگنان، نشان داد که تروریزم در افغانستان دیگر در موقیعتی نیست که بتواند برای نظام چالش جدی خلق کند.
از طرف دیگر، تلاشهای سیاسی در بخش امنیت نیز طی یکسال اخیر به نتیجۀ نسبی مطلوب نزدیک میشود. از سرگیری و تشدید حملات هوایی امریکا در نقاط مختلف کشور بهویژه در شمال کشور و ایجاد یک دیدگاه قابل جمع برای مبارزه علیه تروریزم با کشورهای منطقه بهخصوص با جمهوریهای آسیای میانه که با افغانستان مرزهای مشترک دارند، بیانگر این واقعیت است که حکومت افغانستان با تمام چالشهای موجود توانسته یک دیدگاه واحد و قابل جمع برای امنیت منطقه خلق کند.
در روزهای اخیر شاهد حملات شدید هوایی امریکا در نقاط ناامن شمال کشور بودیم. در این حملات که چندین پایگاه آموزشی و جنگی طالبان و گروههای تندرو منطقهیی اوزبیکستانی، آیغورهای چینایی، چچنی، عرب و تاجکستانی منهدم گردید، نهتنها مورد استقبال مردم افغانستان که مورد استقبال کشورهای منطقه نیز قرار گرفت.
مبارزه با تروریزم دستکم در سالهای اخیر در خاورمیانه نشان داده که در عقب آن منافع متضادی هم وجود دارد، در حالیکه هدف یکی بوده است، ولی همین منافع متضاد کشورهای مختلف این مبارزه را دچار اخلالهای جدی کرده و گاهی خود به انتیتز مبدل شده است.
اما دیپلوماسی امنیتی افغانستان ظاهرن نتیجهبخش بوده است که با همه منافع متضادی که در پس مبارزه با تروریزم همیشه وجود داشته، در افغانستان هنوز بهنقطه تعارض جدی نرسیده و اگر تعارضی در کار بوده تا کنون بروز نکرده است.
در حالیکه امریکا عزم خود را برای نابودی تروریزم دستکم طدر افغانستان جزم کرده، کشورهای منطقه بهویژه کشورهای هممرز در آسیای میانه نیز اعلام همکاری کردهاند. هرچند در این امر منافع همه کشورهای منطقه و حتا ایالات متحده امریکا بهمراتب بزرگتر از تعارضهای منفعتیاست که بهوجود بیایند، ولی ایجاد یک دیدگاه واحد در قبال مبارزه با تروریزم در منطقه و جهان بیشتر بهنفع افغانستان است.
تلاشهای رهبری حکومت نشان میدهد که این امر را بهخوبی درک کرده و در این راستا تلاشهای پیگیری را در دستور کار خود قرار داده است. کما اینکه این تلاشها تا حدی زیادی به نتیجه نزدیک میشود.
بخش دیگر سفر آقای اتمر، اجراییسازی برخی از توافقهای اقتصادی، همکاریهای منطقهیی در جهت پروژههای توسعهیی و مبارزه با مواد مخدر است که در محور افغانستان قابل تطبیق میباشد.
توافقهایی که قبلن روی چند پروژه بزرگ با کشورهای آسیای میانه صورت گرفته است، از جمله پروژه تاپی، پروژه خط آهن میان کشورهای آسیای میانه، افغانستان و ایران و سایر همکاریهای توسعهیی منطقهیی؛ جزو آجندای سفر آقای اتمر به کشورهای اوزبیکستان و ترکمنستان بوده است.
صلح و ثبات که بخش دیگر این سفر تعریف شده، بدون تطبیق پروژههای کلان منطقهیی چندان قابل تطبیق به نظر نمیرسد، ولی پروژههای منطقهیی که منافع چندین ملت و منطقه را در پی دارد، موجب این خواهد شد که هر کشور در حد توان و در حدود اختیارات خود برای امنیت پروژههایی که ذینفع هستند تلاش کند.
به این ترتیب صلح و ثبات منطقهیی با تمرکز امنیتی کشورها در جغرافیای مورد نظر، ایجاد اشتغال و رفاه در منطقه و بهبود بخشیدن اوضاع اقتصادی-اجتماعی منطقه، خود به خود آمدنیست و نیاز به تلاشهای مضاف ندارد.
حکومت وحدت ملی در چهار سال از عمرش در سیاست خارجی و بهخصوص در دیپلوماسی منطقهیی توفیق زیادی داشته است که نتایج این موفقیتها در آینده قابل لمس خواهد بود. ایجاد و اجراییسازی پروژههای اقتصادی و توسعهیی که صلح و ثبات را نیز در پی خواهند داشت، با کشورهای آسیای میانه، جنوب آسیا و … از نشانههای موفقیت سیاست منطقهیی حکومت ما محاسبه میشود.
اما تنها پاکستان کشوری است که دست از مداخلات سیاسی و امنیتی خود در امور داخلی ما برنداشته و توقع نیز نمیرود که از مداخلهگری خود در امور داخلی همسایههای خود دست بردارد. ولی امیدوارکننده این است که حالا به جهان این درک رسانده شده که در پشت تمام هراسافگنی و افراطگرایی منطقه و جهان کشوری بهنام پاکستان قرار دارد.
این واقعیت تلخ جهان بهخصوص ایالات متحده امریکا را واداشته است که فشارها بر پاکستان را افزایش دهد. اگر فشارهای جهانی به همین منوال ادامه یابند، دور نخواهد بود که پاکستان نیز اصلاح خواهد شد و سر به صلاح امنیت جهانی و منطقهیی خواهد گذاشت.
سید امین بهراد/ روزنامهنگار