«زنان مستقل جذابترند»
من آدم مادیپرستی نیستم. این شعار نیست. باور من است. من ایمان دارم به اینکه فقیرترین آدمها، اشخاصیاند که تمام داراییشان فقط “پول” است. اما وجود “استقلال مالی” برای یک “زن ” را از وجایب زندگی او میدانم. ما زنان باید بدانیم که هیچ آدمی تا امروز نتوانسته روی پاهای دیگری بایستد، چه رسد به آنکه با پاهای دیگری راه برود. ما باید روی پاهای خودمان بایستیم و خودمان زندگی را بسازیم.
در جوامع مردسالاری مانند افغانستان تا زمانی که زنان خود استقلال مالی نداشته باشند و بهقول معروف دستشان در جیب خودشان نباشد، هرگز نمیتوانند در مقابل نابرابری با مردان شکایت کنند. شاید منصفانهتر این باشد که بگوییم “حق شکایت “را هم ندارند.
بهحیث یک زن توانمند کمی با خودتان خلوت و اندیشه کنید. یک مرد زمانی که به خواستگاری دختری میرود بعد از موافقه، هر دو جانب برای شروع “زندگی مشترک” این تنها مرد است که باید مخارج برگزاری جشن ازدواج، تهیه مسکن، لباس و زیورآلات، لوازم و اسباب خانه و حتا شخصیترین وسایل دختر خانم را خریداری نماید و در کنار این همه نظر به عرف ناپسند در جامعه مبلغی نیز به نام “طویانه ” برای خانوده دختر پرداخت نماید.
آیا شما اگر به عوض آن مرد میبودید در مقابل چیزی که با پول بهدست آورده بودید، حس مالکیت نداشتید؟ منطقی است که حس مالکیت در اکثریت مردان نسبت به همسران خود و همچنین نگاه آنها به زن بهعنوان یک “شی” که قابل خریداری است، از همان شروع زندگی به اصطلاح “مشترک “سرچشمه میگیرد.
شما بگویید کجای این تلاش یکجانبه بهمعنای ساختن زندگی “مشترک” است که تنها یک نفر کار و خرج میکند و دیگری فقط نظارهگر است؟
ما بهحیث زنانی که خواهان حقوق مساوی با مردان در این جامعه هستیم، این را به خوبی بدانیم که باید خودمان زندگیمان را بسازیم و نباید منتظر بنشینیم تا روزی مردی از راه برسد و بخواهیم با بودجه او برای فرداهای خود برنامهریزی کنیم.
در گذشته زنان جامعه ما بر این باور بودند که باید برای مقابله با زندگی بسیار قوی بود و مبارزه کرد. اما امروز باور بر این است که برای مقابله با زندگی بیشتر نیاز است “باهوش” بود تا قوی؛ زیرا یک زن اگر فقط قوی باشد و باهوش نباشد همیشه قربانی میدهد و تصورش این است که او آدم توانمندی است، چون میتواند خودش را برای دیگران و خصوصا اعضای خانوادهاش قربانی کند.
یک زن باهوش و قوی این را میداند که باید شرایط زندگی را به گونهیی مدیریت کند که دیگران نیز از حضور پرمهر و منطقی او در زندگی خود لذت ببرند اما او هرگز خودش را فراموش نخواهد کرد و همواره خودش برای خودش اولویت خواهد داشت.
فراموش نکنیم که فقط برای پول کار نکنیم. برای یک زن مستقل بودن کار کنیم. کاری را انتخاب کنیم که به آن عشق میورزیم. وقتی عشق چاشنی هر چیزی شود، معجزه میآفریند. زنان مستقل همواره زندگی شخصیشان را نیز به خوبی مدیریت میکنند.
میخواهم تجربه شخصی خودم را تعریف کنم. زمانی که اولین فرزندم بهدنیا آمد من تا چند سال بهقول معروف خانم خانه بودم. دلیلی برای کار کردن نمیدیدم؛ زیرا همسرم وضعیت اقتصادی خوبی داشت و من هر آن چیزی که میخواستم را داشتم. وقتم کاملا آزاد بود، اما حوصله هیچ کاری را نداشتم. از زندگی لذت نمیبردم. وقتی برای خودم خرید میکردم، لذت نمیبردم. حتی وقتی موهایم را رنگ میکردم، حس قشنگی نداشتم. وقتی برای خودم لباس و زیورالات میخریدم باز هم حس خوبی نداشتم. همیشه میگفتم در آینده فلان کار را میکنم. فلان مسافرت را میروم و فلان کتاب را خواهم خواند.
یا در گذشته و یا در آینده به سر میبردم. زندگی در زمان حال را تجربه نمیکردم. کم کم احساس کردم دیگر شبیه گذشته آدم مفیدی نیستم. حداقل برای خودم. هیچ تلاشی برای ارتقای ظرفیتهای خودم نداشتم. حتی تلاشی برای بهتر شدن کیفیت زندگی شخصی خودم نداشتم.
آن زمان حس کردم چقدر دلتنگ خودم شدهام. فهمیدم که کارکردن فقط پول در آوردن نیست. زمانی که شما کار میکنید در حقیقت از تمامی اندوختههای زندگیتان استفاده و به طبع احساس مفید بودن میکنید. زمانی که کار میکنید ناخودآگاه بیشتر تلاش میکنید تا ظرفیتهایتان را ارتقا بدهید؛ زیرا خیلی بهتر متوجه نقاط ضعف خود میشوید و تلاش میکنید همه نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کنید.
باور کنید حتی یک زن مستقل بهتر میتواند روابط شخصی و خصوصیاش را مدیریت کند؛ زیرا بیشتر از دیگران ارزش “زمان” را میداند و تلاش میکند که فرزندانش را با برنامهریزی و آگاهانه پرورش دهد. یک زن مستقل همیشه معشوقه جذابتری برای یک مرد است؛ زیرا یک زن مستقل هرگز هیچ مردی را بهخاطر پولاش دوست نخواهد داشت و هیچ گاهی برای بهدست آوردن پول بیشتر سرمایهگذاری عاطفی نخواهد کرد. آن مرد میداند که این زن دلبسته اوست نه وابسته او.
یک زن مستقل نیازی ندارد که برای خریداری انگشتری به دستان چروکیده و زحمتکشیدۀ مادرش به پاس قدردانی ازهمه زحماتی که برای او متحمل شده است، نگاهش را به بودجه جیب یک مرد بدوزد. او با وجود تمامی موانع و فشارهای روحی و اجتماعی کار میکند، زحمت میکشد و انگشتر را با پول تلاش خود بهدست میآورد و با غیرت و سربلندی به انگشت دستان پرمحبت مادرش میپوشاند و بوسه میزند. آری یک زن مستقل همیشه جذابتر است.
درود بر بانو زهرا تارشی
تا زمانیکه زنانی چون شما دراین کشور هستند امید به استقلال زنان بیشتر و بیشتر میشود وجود و تفکرات شما باعث افتخار هر انسان آزادی خواه و فرهیخته میباشد.به امید تحقق اهدافتان.پیروز و پاینده باشید