اتحاد «دو میلیاردر مخالف» برای مهار سیاستهای جنگطلبانه
منبع: اندپندنت/ ترجمه: دروازیان
روزنامه اندپندنت در گزارشی نوشته است: اتاق فکر تازهتاسیس به هدف ترویج صلح و استفاده از دیپلماسی به جای نیروی نظامی در حال به چالش کشیدن صنایع جنگی است.
اتحاد نامحتمل «جورج سوروس» چپگرا و «چارلز کوچ» راستگرا، بودجه تکنالوژی ضد جنگ را در واشنگتن تامین خواهد کرد. این دو میلیاردر میکوشند با به دست گرفتن صنایع جنگهای بیپایان، برای ختم آن کمک کنند.
به نظر میرسد این دو شخصیت که به دو جناح مخالف تعلق دارند در این موضوع (تغییر جهت چندین دهه سیاست خارجی امریکا) با هم به توافق رسیدهاند.
اخیراً انستیتوت «دولتداری مسوولانه کوینسی» به هدف ترویج صلح و استفاده از دیپلماسی به جای نیروی نظامی -در شهری که معدود نهادها وضعیت موجود را به چالش میکشند- تاسیس شده است.
«تریتا پارسی» یکی از بنیانگذاران انستیتوت کوینکی و معاون اجرایی آن میگوید: سلطه نظامیگری بیپایان، آغازگر جنگ بیپایان است.
او میگوید: «اگر ما جنگ بیپایان نمیخواهیم، باید بهطور اساسی اصول اولیه سیاست خارجی امریکا را بازنگری کنیم.»
آقای پارسی به اندپندنت گفت: «یکی از دکترینهای سیاست خارجی مورد ادعای ایالات متحده برای حفظ امنیت خود و امنیت سیاره زمین ضروری است، ]این کشور[ یک هژمون نظامی جهان است. چنین رویکردی جبراً شما را به سمت نظامیگری میکشاند نه به دیپلماسی.»
رهبران امریکایی سالهاست که ارتش آن کشور را با هزینههای هنگفت در سراسر جهان مستقر کردهاند؛ هرچند بهنظر میرسد چنین رویکردی در حال از دست دادن حمایت مردمی است.
نظرسنجیهای پیدرپی نشانگر خستگی امریکاییها از جنگ است؛ بنابراین برای پایان دادن به این جنگها باید پارادایمهای موجود شناسایی و تغییر یابند.
پیامهای ضد جنگ در سه انتخابات ریاست جمهوری گذشتۀ امریکا -که در سال ۲۰۱۶ پیروزی دونالد ترمپ و در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۰۸ پیروزیهای بارک اوباما را در قبال داشت- نشان داد که سیاستمداران با تشخیص این خستگی از پایان جنگها سخن میگویند؛ اما تاکنون شعارهای نامزدان انتخابات ریاست جمهوری دقیقاً مطابق سیاستهای واقعی آنها نبوده است و بهمحض ورود به دفتر ریاست جمهوری، به نظر میرسد با فشار زیادی برای حفظ وضع موجود مواجه میشوند.
پارسی میگوید: «تغییر این امر نیازمند تلاش چندجانبه است از بسیج عمومی گرفته تا ارائه پیشنهادهای مربوط به گذار از سیاست خارجی کنونی تا انتخاب رهبران جدید متعهد به این اهداف. یکی از فقرههای مهم در آن، ایجاد مرکز فکری در «دیسی» است تا به ترسیم مسیر فکری تغییرات موردنظر کمک کند.»
مبنای سیاست خارجی امریکا برای مدتها خشونتطلبی بوده است. دو حزب کلان دموکرات و جمهوریخواه از اکثر جنگها و مداخلات نظامی پشتیبانی کردهاند.
آژانسهای مختلف دولتی، بیشتر اعضای کنگره، اندیشمندان و اندیشکدهها در واشنگتن بهطور نسبی از اهداف کنونی حمایت و بهندرت از آن عقبنشینی میکنند.
مدتهاست که بیشتر به قدرت سخت و نظامی اتکا میشود نه به قدرت دیپلماسی و نرم؛ هرچند ممکن است دموکراتها و جمهوریخواهان هر یک دیدگاه متفاوتی نسبت به این جهانبینی داشته باشند؛ اما این اختلافها منجر به تغییر عمده در اهداف نشده است؛ بل بیشتر منجر به تغییرات در سطح استراتژیها شده است.
به باور منتقدان لزوماً رهبری امریکا بر جهان، نباید هژمونی نظامی آن کشور باشد.
«الی کلینتون» یکی از بنیانگذاران انستیتوت کوینسی میگوید: این اتاق فکر جدید، پاسخی به یک آزمایش سیاسی ناکام است که پس از پایان جنگ سرد آغاز و بعد از ۱۱سپتامبر شتاب بیشتر گرفته است. پاسخی که در آن، ایالات متحده جنگهای بیپایان را دنبال کرده است؛ جنگهایی با اولویت نظامی و همچنین با کمترین توجه به تلاشهای انسانی و هزینههای مالی آن.
آقای کلینتون به اندپندنت گفته است: «امیدوارم پیامدهای بحث درباره استراتژی بزرگ امریکا موجب پیشرفت در راستای منافع و ارزشهای امریکایی از طریق درگیری با نیروی نظامی، گزینه دوم (دیپلماسی) را گسترش دهد.»
به نظر میرسد بحث سیاست خارجی امریکا وسعت یافته و به بحث و گفتگوی ملی فراگیر درباره منافع و ارزشها در حال شکلگیری است. همچنین با عدم پاسخگویی درباره سیاستهای جنگی شکستخورده در واشنگتن، کسانی که از این رویکرد دفاع میکنند در حال منزوی شدن هستند.
برخی به این باورند که اتحاد و همکاری این دو میلیاردر در یک اتاق فکر برای پیشگامی در تشکیل «اجماع جدید چپ و راست به نفع انزواگرایی» است.
سوروس، حامی دیرینه سیاستهای مترقی و کوچ یکی از کمککنندگان حزب جمهوریخواه است که هرکدام ۵۰۰هزار دالر همراه با چند کمککننده دیگر برای راهاندازی موسسه کوینکی کمک کردهاند.