آموزش مهارت تصمیمگیری به کودکان
کودکانی نمیدانند چگونه تصمیم بگیرند ممکن است بار تجربیات تلخی را یک عمر به دوش بکشند
تهیه و گردآوری: نجمه رسا
اشاره: روزنامه راه مدنیت با توجه به اهمیت موضوع آموزش و پرورش کودکان، که آیندهسازان این سرزمین استند، در هر شماره مطالب آموزش مهارت زندگی برای کودکان خواهد داشت.
در فرهنگ عامه رسم است که بیشتر مواقع والدین و کلانسالها برای فرزندان تصمیم میگیرند. ممکن است این کار در کوتاهمدت به سود کودک باشد باید به این نیز فکر کنیم که زندگی بالا و پایین زیادی دارد و خیلی از مواقع ممکن است لازم باشد کودک سریع تصمیم بگیرد و ما در آنجا حضور نداشته باشیم تا به او بگوییم چه کند. در این زمانها، کودکانی که یاد نگرفته باشند چگونه فکر کنند و تصمیم بگیرند ممکن است با خطرهای کوچک و بزرگ روبرو و بار تجربیات تلخی را یک عمر به دوش بکشند.
دکتر جیم تیلور (Jim Taylor) استاد دانشگاه کالیفرنیا، در مقالهیی که خواهید خواند شرح میدهد که هرگاه با گروهی از جوانان صحبت میکنم، همیشه سوال میکنم که چند نفر از آنها در زندگی دست به کارهای بدون فکر زدهاند؟
تقریبا همگی با خوشحالی دست بلند میکنند! جالبتر اینکه وقتی میگویم که آیا ممکن است در آینده هم کارهای احمقانه انجام بدهند؟ باز هم با شور و هیجان جواب مثبت میدهند! از کودکان نیز سوال کردهام که چرا کارهای احمقانه انجام دادهاند؟ برخی از جوابها اینها است:
– نمیتوانستم یک تصمیم درست بگیرم.
– آن موقع به نظرم ، اینطور بیشتر خوش بودم.
– بیحوصله بودم.
– زیر فشار بودم.
– چیزی درباره نتیجۀ تصمیمم نمیفهمیدم.
– از پدر و مادرم پرسیدم.
درحقیقت انجام کارهای اشتباه، بخشی از وظایف کودکان شماست، اما مشکل آنجا بهوجود میآید که تصمیمات اشتباه ادامه پیدا کنند. زمانی که والدین یک کودک اجازه ندهند تا او مسوولیت تصمیمات اشتباه خود را به عهده بگیرد، درواقع به جای نجات او باعث میشوند تا کودک بیشتر دچار مشکل شود. تا زمانی که کودک یاد نگیرد که مسوولیت تصمیمات غلط خود را بپذیرد، همواره بدون ترس از عواقب انتخابهای خود، به انجام کارهای اشتباه ادامه خواهد داد.
تشویق فرزندتان به تصمیمگیری، فقط این نیست که به او بگوییم: «خودت تصمیم بگیر.» شما باید تصمیمگیری دربارهی مسایل مختلف را بهصورت قدمبهقدم و بر اساس سن و بلوغ فکری فرزندان به آنها واگذار کنید. اگر این کار را نکنید ممکن است فرزندتان به خطر بیفتد؛ اما نگران نباشید. شما میتوانید بهمرور زمان، مهارت تصمیمگیری درست را به کودکتان بیاموزانید. مثلا؛ نباید به کودک بگویید که میتواند هر کالایی که خوش دارد را از بین کالاهای فروشگاه انتخاب کند. در این صورت کودکتان یا بخاطر شک و تردید در انتخاب، در تصمیمگیری ناتوان میشود یا دلش میخواهد همۀ کالاهای داخل فروشگاه را بخرد. کاری که باید بکنید این است که چند کالای مشخص را به او نشان بدهید تا از بین آنها به یکی را انتخاب کند.
همچنان که فرزندتان کلانتر میشود، میتوانید حق تصمیمگیریهای او را بیشتر کنید تا آهسته آهسته مهارت تصمیمگیریاش تقویت و برای تصمیمات مهم و سرنوشتساز زندگی آماده شود. درواقع با هر تصمیمگیری به فرزندتان یاد میدهید که تصمیم خوب و بد را تشخیص دهد و نتایج تصمیم خود را به عهده بگیرد. یادتان باشد که این هم یکی از راههای نزدیک شدن به فرزند است؛ اگر شما دوست او باشید، میتوانید از تصمیمهایش آگاه شوید و بهموقع از حق مداخلۀ خود برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی استفاده کنید. بهخاطر داشته باشید که مداخله شما باید بسیار هوشمندانه، دقیق و در زمان درست باشد.
قبل از هر چیز کودک باید یاد بگیرد که قبل از تصمیمگیری بهاندازهی کافی صبر کند. به او بیاموزید که در هنگام تصمیمگرفتن ابتدا چند سوال مهم از خودش بپرسد:
«چرا میخواهم این کار را انجام بدهم؟»
این پرسش کمک میکند تا فرزندتان انگیزه خود را از یک تصمیمگیری مشخص درک کند. کودکانی که من با آنها کار کردهام داشتهام، بعد از تصمیمگیری میدانستند که چرا چنین تصمیمی گرفتهاند و تفاوت تصمیم غلط و درست در آن موضوع مشخص را تشخیص میدادند. یکی از مشکلات همیشگی در در مورد تصمیمگیری، روبرو شدن کودک با انگیزههای متضاد است. ممکن است که فرزند شما بداند که انجام یک کار یا گرفتن یک تصمیم، کاری دور از فکر و اشتباه است؛ اما با همفکری همسالان خود، مخصوصا اگر در سنین بلوغ باشد، آن کار را انجام بدهد. تنها آموزش صحیح دربارۀ درست و غلط بودن و مشخص کردن عواقب هر تصمیم میتواند فرزند شما را از تصمیمگیری بد باز دارد.
«چه انتخابهایی دارم؟»
ممکن است کودک شما در هنگام تصمیم گیری با چند گزینه مواجه شود. مثلا یکی از افراد گروه دوستانش، خوراکی داشته باشد که بقیه به آن علاقهمند باشند. یکی از کودکان به دیگران پیشنهاد کند تا آن خوراکی را بهزور از او بگیرند. در این مرحله فرزند شما چند گزینه برای انتخاب دارد: ۱. با دوستانش در به زور گرفتن خوراکیِ همراهی کند. ۲. از خیر خوراکی بگذرد و رفتار دوستانش را هم نادیده بگیرد ۳. با دوستانش همراه نشود و آنها را از کاری که میخواهند انجام بدهند منصرف کند. دانستن این چند گزینه انتخابی به فرزندتان نشان میدهد که میتواند چه تصمیمهایی بگیرد. در این صورت او تشخیص میدهد که کدام تصمیم درستتر است.
«بعد چه خواهد شد؟»
این سوال که اتفاقا پرسش مهمی هم هست؛ کودک را وادار میکند به عواقب تصمیم خود فکر کند. کودک از خود میپرسد که اگر تصمیم اشتباهی بگیرم دچار چه مشکلی میشوم و این مشکل چقدر میتواند بد باشد؟! کودکان باید درک کنند که خطرها یا پاداشهای کوتاهمدت و بلندمدت تصمیمشان چیست؟
چالشی که در این مقطع، کودک را درگیر میکند، این است که کودکان معمولا خطرات و تاوان تصمیم موردنظر را دستکم و مزایای آن را بسیار بیشتر از آنچه در واقعیت وجود دارد، درنظر میگیرند. چنانچه انتظارات خود را بالا ببرید و از عواقب تصمیمگیری اشتباه آنها نگذرید، آنها هم پیش از اقدام به هر کار ناعاقلانهیی، بیشتر فکر خواهند کرد.
در نهایت مهمترین پرسشی که کودک شما باید از خود بپرسد این است: «تصمیمی که گرفتهام به نفعم است؟»
فهمیدن اینکه بهترین تصمیم در درازمدت و کوتاهمدت چیست؟ نگرانیهای بالاتر از اینکه مردم و دوستانش از چه خوش میشوند؟ و تصمیمگیری بر اساس نفع شخصی، به معنای رسیدن به نقطۀ اوج فرایند تصمیمگیری است.
شما میتوانید درطول روند تصمیمگیری با کودکتان همکاری کنید تا نکات کلیدی مربوط به تصمیمش را شناسایی کند و گامهای متفکرانهای در زمینهی موضوع موردنظرش بردارد. بعد از اینکه فرزندتان تصمیمش را گرفت، میتوانید به او کمک کنید تا آن را عملی کند و یاد بگیرد که درصورت بد شدن نتیجهی تصمیم، چرایی آن را درک و از آن کسب تجربه کند..
.