تحلیل

آنچه برلوسکونی می‌تواند به ترمپ بیاموزاند

منبع: نیویارک‌تایمز/ ترجمه: رضا رضایی

در نظر بگیرید، دو مرد با سابقه یکسان: املاک و مستغلات، سرگرمی، تلویزیون، سیاست محافظه‌کاری. اشتیاق یکسان: عشق‌ورزی، خانه‌های پر زرق و برق، مبلمان طلایی، زنان جوان، برنزه شدن همیشگی، موهای خودشان.

نقاط قوت یکسان: جذابیت بی‌پروا، جسارت، تاب‌آوری، تیزهوشی برای ارایه خود به‌عنوان گزینه جایگزین برای نهادی که با آن مثل تازه به دوران رسیده‌ها برخورد می‌کند. 

ضعف مشترک: خودشیفتگی حاد. به نظر می‌رسد که هر دو برای ماندن در کانون توجه، آماده انجام هرکاری هستند.

با این اوصاف، دونالد ترمپ و سیلویو برلوسکونی اغلب در کنار هم قرار گرفته‌اند، اما مقایسه در همین جا پایان می‌یابد. نه به این دلیل که چهل و پنجمین رییس‌جمهوری ایالات متحده ده سال جوان‌تر و ۱۰ اینچ بلندتر است.  

طی بیش از ۹سال خدمت برلوسکونی به عنوان نخست‌وزیر ایتالیا – سه بار بین سال‌های ۱۹۹۴ و ۲۰۱۱، هیچ رهبری در طول تاریخ جمهوری ایتالیا به این اندازه دوامی نداشته است. آقای برلوسکونی اعتدال را تبلیغ می‌کرد، ایتلاف‌ها را دوست داشت، به همکاری بین المللی اعتقاد داشت و از دشمن داشتن متنفر بود. برعکس، رییس‌جمهور ترمپ، در طول چهار سال در قدرت، ایتلاف‌ها را کوچک شمرده، همکاری‌های بین المللی را مورد تمسخر قرار داده و دشمن داشتن را دوست داشته است. اگر هم دشمنی وجود نداشت، آن را آفرید.

بین این دو مرد یک تفاوت دیگری هم هست که در این لحظه اهمیت بیشتری دارد. وقتی سیلویو برلوسکونی شکست خورد، با وقار از قدرت کنار کشید. در سال ۱۹۹۵، اولین دولت او سقوط کرد و یک تکنوکرات جایگزین او شد، آن هم فقط چند ماه پس از پیروزی خیره‌کننده در انتخاباتی که او با حزب جدید فورزا ایتالیا (Forza Italia) وارد آن شده بود.

در سال ۱۹۹۶، او در انتخابات زودهنگام به ایتلاف چپ میانه به رهبری رومانو پرودی باخت. در سال ۲۰۰۶، پس از پنج سال نخست‎‌وزیری، او دوباره با یک سوت در مقابل همان حریفان شکست خورد. سرانجام در سال ۲۰۱۱، او در پی فرار مالیاتی، رسوایی‌های جنسی، مشکلات قضایی و خشم اروپا از سمت خود برکنار شد.

خیلی چیزها در مورد برلوسکونی است، همه آن‌ها خوب نیست، ولیی او یک بازندۀ بد نیست. شاید سال‌ها حضور به عنوان رییس هیات مدیره در آث میلان – تیم فوتبال موفق که بین سال‌های ۱۹۸۹ و ۱۹۹۴ سه بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد – به او آموخته باشد که در سیاست مانند ورزش، برخی، شاید بسیاری را برنده باشی، ولی نه همه. شاید هم مرام او برای دوست داشتن همه آن‌هایی که علیه او بودند باعث شد رای دهندگان به سوی او تغییر موضع دهند. او فکر می‌کرد که رای‌دهندگان ممکن است نظر خود را تغییر دهند. در واقع، آن‌ها این کار را کردند؛ پس از سه بار شکست!

کاوالیر یا شوالیه پیر، که او در ایتالیا با این نام زبان‌زد است، هرگز مخالفان را به تقلب در رای‌گیری متهم نکرد. یک بار در سال ۲۰۰۶، حتی زمانی که او با بیش از ۳۸میلیون رای با تفاوت ۲۵۰۰۰ رای باخت هم اصراری نکرد، با این‌که ابزاری برای آن داشت، از جمله مالکیت نیمی از تلویزیون ایتالیا از طریق شرکت خود میدیاسیت Mediaset. (تضادمنافع او را آزار نمی داد.) او هرگز در استفاده از شبکه‌های خود برای حمله به مخالفان و ستایش از خود شرمنده نشد، اما از آن‌ها برای استقرار در دفتر کار استفاده نکرد.

اما چگونه ما، رای‌دهندگان، می‌توانیم بازگشت او (ترمپ) به صحنه را متوقف کنیم؟ آیا راهی برای کاهش سرمایه سیاسی پوپولیست، قدرت اقناع او و کاهش توانایی صف‌آرایی او وجود دارد؟ اینجا، آقای برلوسکونی چند باید و نباید را به ما یاد می‌دهد.

مورد اول: زیادی واکنش نشان ندهید. از مقایسه همه‌ مسایل با سرمایه‌دار مغلوب (ترمپ) و ارجاع به زمان حضور او در قدرت دست بردارید. از ایجاد وسواس در او اجتناب کنید. این نوع شخصیت‌های سیاسی اگر در کانون توجهات باشند، پیشرفت می‌کنند.

آن‌ها دوست دارند در مرکز توجه باشند – همسران، عاشقان، ثروت، هواپیماهای شخصی، دوستی پوتین، عمارت‌های فلوریدا یا ساردینیا، همه چیز پیش می‌رود، اما مخالفان خشمگین و بی‌رحم کار را بهتر هم می‌کنند.

برلوسکونی مرتب به قدرت برمی‌گشت، زیرا لیبرال‌ها و نیروهای مترقی ایتالیایی توسط او محاصره شده بودند – برای سال‌ها، آن‌ها در مورد برلوسکونی حرف زدند و نوشتند. وسواس آن‌ها برای برلوسکونی اکسیژنی سیاسی بود.

توصیه دوم: به رای‌دهندگان این احساس را ندهید که رهبر شکست خورده خود را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. عوام‌گراهای مانیک، مانند عاشقان ظالم سابق – دوست دارند نقش قربانی را بازی کنند. برای بیش از ۲۰ سال، برلوسکونی از دردسرهای قانونی خود برای جمع کردن پیروان خود استفاده می‌کرد، از فرار مالیاتی تا رفتارهای جنسی، از جمله دادرسی طولانی  دربارۀ یک دختر بسیار جوان از مراکش که او را «خواهرزاده رییس‌جمهور مبارک» معرفی می‌کرد.

توصیه سوم: نگذارید این شخصیت‌ها خیلی راحت قلاب را رها کنند. آن‌ها مصونیت را به هر شکل و صورتی، به‌عنوان ملاک برائت به رای‌دهندگان خود می‌فروشند. شوالیه (برلوسکونی) به محدودیت‌های قانونی در رها شدن از قلاب اشاره نمی‌کند. او می‌گوید که تبرئه شده است.

توصیه چهارم: به افرادی که می‌توانند جایگزین یک رهبر شکست‌خورده شوند، فضا دهید.

راست‌ها بیش از چپ، رهبران کاریزماتیکی را دوست دارند که برای ایجاد مشاغل و مشخصات خود به زمان نیاز دارند.

چنان که دیدیم، مهارت‌های بازگشت برلوسکونی واضح است، اما او اطمینان حاصل کرد که هیچ کس پا در کفش او نگذارد. او دست کم دوازده جانشین را انتخاب و کنار گذاشت. از جمله جیانفرانکو فینی ، وزیر خارجه سابق و جولیو ترمونتی ، وزیر دارایی دیرین او. آن‌ها وقتی که لطف او را از دست دادند، از دید عموم ناپدید شدند.

در ۸۴ سالگی، پس از یک درگیری خطرناک با ویروس کرونا، کاوالیر همچنان رهبر حزب خود فورزا ایتالیا است که اکنون در رای‌گیری‌ها به یک رقمی رسیده است. او از خود چهرۀ بومی متبحر و عموی مسن و مهربان ساخته که در تلاش برای ایجاد پل‌هایی با دولت چپ میانه است که در زمان همه‌گیری کرونا  نیاز به آن احساس می‌شود.

درس پنجم و آخر ایتالیایی: این واقعیت را بپذیرید که نامزد شکست‌خورده هنوز هواداران خود را دارد و در نظام دموکراتیک، بزرگی هواداران به تصمیم رای‌دهندگان بستگی دارد. دونالد ترمپ پس از جو بایدن، دومین رای بزرگ مردمی را در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری امریکا به‌دست آورده است. این یک واقعیت است، نه یک نظر که در حدود ۷۱میلیون نفر به او رای داده‌اند. به آن احترام بگذارید. رفتار با آن‌ها به‌عنوان شهروندان سرخورده همان چیزی است که دونالد ترمپ می‌خواهد اتفاق بیفتد تا بتواند بر خشم آنها تاثیر بگذارد و برای یک دوره فاجعه‌بار دیگر در سمت خود در قدرت بماند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا