نوشتار «ژورنالیستی»
اشاره: کتاب «درباره خوب نوشتن/on writing well» اثر ویلیام زینسر کتابی است مطرح و مفید برای آنانی که دوست دارند، خوب بنویسند. زینسر بهعنوان نویسنده، منتقد فلم، ویراستار و چهرهیی سرشناس، در این کتاب نویسندگان را به شفافنویسی و دوری از ابهامگویی تشویق کرده است. ویلیام زینسر در سال۱۹۲۲ در نیویارک به دنیا آمد و در سن ۹۲سالگی در همان شهر درگذشت. او سالیان متمادی در دانشگاه ییل تدریس کرد.
ترجمه: دکتور حمیرا قادری/ قسمت دهم
نوشتار «ژورنالیستی» آن طرز نویسندگی است که در متن بیان آن خلاقیت و تازگی با ملالت و دلتنگی روبرو میشود. این نوع نوشتار جاری و مشترک در روزنامه و مجلات عوامانه که مردم آن را دوست دارند و از طرف عوام رایج شده، مخلوطی است از واژههای سطح پایین، مصنوعی و کلیشهیی که کمتر برای یک نویسنده مفید هستند. (یک نویسندۀ حرفهیی کمتر درگیر چنین واژههایی میشود.) شما در نوشتهتان یا باید با آنها بجنگید و یا که اتهام بیسوادی را بپذیرید.
شما هرگز یک نویسنده برگزیده نخواهید شد مگر اینکه به واژهها احترام بگذارید و در خود عطش کنجکاوی در مورد واژهها را ایجاد کنید و به کشف لایههای متنوع کلمات علاقۀ سرشار و بیپایان داشته باشید.
زبان انگلیسی (هر زبانی) غنی است و واژههای با بار قوی و منعطف دارد. زمان بگذارید در بین واژهها جستجو کنید و آنی را که میخواهید، انتخاب کنید.
واژههای ژورنالیستی چیست؟
روکشی پینهشده از زبانی سطحی، بدون در نظر گرفتن قواعد دستوری؛ آنگاه که صفت به جای اسم به کار میرود، اسم به جای فعل، یا آنکه واژهها قطعه قطعه میشوند برای ساختن یک فعل.
عادت خودتان بسازید که هم سبکهای نوشتاری امروزی را بخوانید و هم شهکارهای نویسندگان مطرح پیشین را.
معمولا نوشتن با تقلید یاد گرفته میشود. اگر کسی از من بپرسد چطور نوشتن را یاد گرفتم، پاسخم این خواهد بود که: من آثار زنان و مردان نویسندهیی را میخوانم که دوست داشتم مانند آنها بنویسم و تلاش میکنم راز خوب نوشتناش را پیدا کنم. بهترین مدلها را پرورش دهید و فکر نکنید چون متنی در روزنامه یا مجلهیی چاپ شده، حتما خوب است.
خیلی وقتها بهخاطر نبود فرصت کافی، نویسندهها بهصورت کلیشهیی نوشته میکنند و ویراستاران روزنامهیی از بس چشمشان به واژههای کلیشهیی عادت کرده، کمتر آنها را تشخیص میدهند.
عادت کنید موقع نوشتن به فرهنگ واژهها مراجعه کنید. اگر سر معنای لغتی شک دارید در موردش جستجو کنید. واژههای اشتقاقی را بشناسید و بدانید که کلمات از چه ریشههایی شکل گرفته و چه مشتقاتی دارند.
ببینید در واژهشناسی با کدام معانی واژه برخورد میکنید که قبلا آن را نمیشناختید. درجات متفاوت کلمههای مترادف را بشناسید و به لغتنامه واژههای مترادف رجوع کنید.
علاوه بر آن رجوع به اصطلاحات نامهها، دایرهالمعارف و دیگر کتابها که شرح کلمات از نگاه واژهیی و لغوی در آنها مطرح است، انتخاب مناسبترین کلمات برای متون زیر کار، نهایت مثمر واقع میشوند.
با استفاده از چنین منابع میتوانید نوشتههایتان را با پرمعناترین کلمات قدرتمند بسازید و در کل از زینتآرایی بیانی، آنها را برای خوانندگانتان دلچسپ نمایید.
در ذهنتان داشته باشید وقتی واژهها را در کنار هم قرار میدهید، چه نوع آوایی از آنها به گوش میرسد. شاید به نظرتان نامعقول برسد، زیرا فکر میکنید خواننده با چشم میخواند، اما حقیقت این است که بیشتر از آنچه شما فکر میکنید خواننده هر آن چیزی را که میخواند بیشتر میشنود تا ببیند.
«خواننده بیشتر به آواز واژهها گوش میدهد.» با در نظر داشت این، فراموش نکنید که مسایلی چون آوای واژهها و تجنیس در جملات بسیار ضروری است؛ زیرا خواننده از آن لذت میبرد. برای خواننده نه تنها ترتیب کلمات؛ بل همآوایی آنها نیز ارزشمند است. خواننده متن را با چشم نمیخواند؛ بل با گوش درونی میشنود.
باید در هر نوشته شما چنین همآهنگی و همآوایی در ریتم واژه موجود باشد. اگر همه نوشتههای شما در یک تن سیر کنند، برای نثر شما مرگبار است، اما اگر نمیدانید چطور آن را درست کنید، پس نوشته خود را با صدای بلند بخوانید. آن وقت متوجه خواهید شد مشکل در کجاست.
ببینید تا چه حد با پس و پیش کردن عباراتِ جمله به بهبود آن افزوده میتوانید، یا کلمات روحبخش و متمایز را به جای کلمات کلیشهیی و پیش پا افتاده به کار میبرید، یا هم با کم و زیاد کردن درازی جمله در نوشتهتان تغییر و تازگی ایجاد کرده میتوانید تا جملاتتان قالبی و یکنواخت به نظر نیایند.
گاهگاهی با گنجانیدن یک جمله نهایت کوتاه در میان جملات دور و دراز میتوانید در متن بیانتان تازگی تعجبآوری ایجاد کنید؛ چنانکه در گوش خواننده ماندگار میگردد.
به یاد داشته باشید که واژه تنها ابزار در دست داشتۀ شماست. بیاموزید که آنها را با دقت و با در نظر داشت اصالت معنایشان بهکار ببرید و همچنان به یاد داشته باشید که کسی در بیرون به نوشته شما گوش میدهد.