مقاله

پیری‌هراسی!

این روزها نرم‌افزار فیس‌آپ خیلی دست به‌دست می‌شود و تقریبا از طریق گوگل‌پلی ۵۰میلیون بار دانلود شده‌است. این نرم‌افزار قادر است عکس کاربران را پیر، میان‌سال و یا جوان نشان دهد. نرم‌افزار فیس‌آپ توسط گروهِ کوچک از «سنت پترزبورگ» روسیه ساخته شده است.

یاروسلاو گونچاروف، بنیانگذار و مدیر عامل فیس‌آپ می‌گوید: «ما فناوری جدیدی را توسعه دادیم تا با استفاده از شبکه‌های عصبی بتواند چهره افراد را دست‌کاری کند در حالی که هنوز قابلیت فتورئالیستی آن حفظ شده‌است.»

کارشناسان عرصه نرم‌افزار می‌گویند که فیس‌آپ امن نیست. وقتی که کاربر اجازه می‌دهد عکس از “کامره‌رول” آن گرفته شود، حریم شخصی او مورد دست‌برد قرار می‌گیرد. یعنی “کامره‌رول” دیگر امن نیست. اما هدف این جُستار بررسی نقاط فنی و یا مشخصات کاربردی فیس‌آپ نیست. می‌خواهم بدانم که آدم‌ها با دیدن عکس پیری و سال‌خوردگی خود چه احساس می‌کنند؟ چرا میلیون‌ها انسان این نرم‌افزار را جدی گرفتند و می‌خواهند با چهره پیری خود روبرو شوند؟ آیا حکمت این گرایش سرگرمی است یا فراتر از آن می‌تواند معنادار باشد!

پیری چیست و با چه معیارها قابل ادراک می‌شود و یا ساحت فهم آن واجد چه شرایطی از زمان و امر تکوین است. روان‌شناسان، معمولا دوره پیری را به عنوان دوره انحطاط در نظر می‌گیرند. افراد در دوره پیری با مجموعه‌‌یی از ناتوانایی‌های جسمی و محرومیت‌های اجتماعی روبه‌رو می‌شوند که باید با آن‌ها کنار بیایند.

در این دوره، نیرومندی و سلامت جسمانی آن‌ها کاهش می‌یابد و همراه با بازنشسته شدن از شغل خود تا حد زیادی درآمدشان را از دست می‌دهند و به مرور زمان، رابطه‌شان با همسر، خویشاوندان و دوستان کم می‌شود. همراه با این آسیب‌ها آن‌ها دچار افت جایگاه اجتماعی نیز می‌شوند که ملازم پیری است.

البته باید توجه داشت که پیری چیزی بیش از مسن شدن است. پیری ممکن است به آهستگی یا به سرعت، تدریجی یا ناگهانی فرا رسد. به نظر می‌رسد که بعضی افراد گام به گام و به زیبایی به سوی پیری قدم برمی‌دارند و عده‌یی دیگر یک‌دفعه در اثر واقعه‌یی ناگوار، خواه واقعی یا خیالی، ناگهان پیر می‌شوند. پیری صرف‌نظر از آن‌که چگونه فرا می‌رسد، غیرقابل اجتناب و سرنوشت همگان است.

اخیرا بعضی از روان‌شناسان سعی کرده‌اند تصویر خوش‌بینانه‌یی از دوران پیری ترسیم کنند. آن‌ها در عین حال که بعضی از مشکلات و فقدان‌های دوره پیری را می‌پذیرند، اما بر این باورند که سن پیری می‌تواند با خشنودی هم همراه باشد و مادامی که شخص با محیط خود فعالانه برخورد می‌کند، می‌تواند تجربه‌های جدیدی را به دست آورد.

در فرهنگ خاور زمین، بعضی وقت‌ها پیری معادل خردمندی و با تجربگی‌ بوده‌است. اما وقتی پیری در قالب ضعف، سستی و از دست دادن شغل و جایگاه اجتماعی ظاهر می‌شود، می‌تواند موجب هراس و ناامیدی باشد.

در فرهنگ ما، زنان بیشتر از مردان از پیری می‌ترسند. همین که زنان سن خود را پنهان می‌کنند، نشان از پیری‌هراسی است. چون مستحضرند که سال‌خوردگی باعث کاهش زیبایی، افزایش تنهایی و کم‌رنگ شدن روابط اجتماعی است و وحشت‌ناک‌تر این‌که باعث وابستگی و نیازمندی به‌دیگری می‌شود. هراس‌مندی مساله همین است که انسان قادر نیست امور شخصی‌اش را بی‌همیاری دیگران انجام دهد. بابت این است که دوست‌ندارد به‌راحتی و سادگی به ایستگاه آخر پهلو بخورد. هم‌واره تلاش می‌کند خودش را بر ساحتِ جوانی تحمیل کند.

از جهت دیگر، پیری تقرب به حیطه مرگ است و مرگ ترس مشترک بشر. اهتمام غریزه میل‌زیستن حکم می‌کند که آدمی بقاورزی کند. هر مساله‌ که مرگ را نزدیک کند هراس‌آور است و سال‌خوردگی یکی از آن‌هاست. در پیری این امکان وجود دارد که هر آن مرگ آدمی‌زاد را در آغوش بگیرد و حیات پایان پذیرد.

ترس منم این است که گذر زمان فکر و ذهنم را تمام کند و نتوانم فکر کنم، نتوانم بنویسم، نتوانم قلم و کاغذ را آن‌چنان که بایسته‌است ارجمند بدارم. از پیری می‌ترسم که مبادا الزایمر کار دستم بدهد، و نتوانم پاسخ نامه‌های عزیزانم را بنویسم.

وقتی فیس‌آپ چهرۀ پیری‌ام را نشان داد، آن لحظات وحشت‌ناک پیری را لمس کردم و در مواجهه با فرتور پیری در یک هراس عظیم و سرنوشت محتوم دریغ‌آلود فرو رفتم.

سعادت موسوی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا