امانالله برای ما چه کرد؟
سید نعمتالله ضیا
بیشترین تحولات و جدیترین شخصیتهای سیاسی و انقلابی در سده ۱۹۰۰ ثبت تاریخ جهان شده است.
بزرگترین تحولات این قرن، جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، تشکیل ملل متحد، انقلابهای ضد تبعیض و سوسیالیستی است. شخصیتهای تاثیرگذاری در این قرن حضور داشتند. امانالله خان یکی از شخصیتهای سیاسی است که در دهه دوم این قرن در سال ۱۹۱۹ اقدام به تشکیل دولت مدرن در افغانستان کرد.
فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امانالله خان در این نوشته نمیگنجد اما بهصورت مختصر چند مورد بهمناسبت یکصد و یکمین سالگرد استقلال کشور یادآوری میشود.
اولین اقدام امانالله خان اعلان استقلال افغانستان از بریتانیاست. تاثیرات جنگ جهانی اول بر دوش دولت بریتانیا و بهتبع آن اعلان استقلال افغانستان قابل تامل است. اما این استقلال در غیاب امانالله خان امکانپذیر نبود. امانالله خان با روشنبینی، بصیرت شخصی و حلقه روشنفکری که داشت توانست از وضعیت پیشآمده جهانی استفاده نموده و استقلال افغانستان را اعلان کند.
امانالله خان اولین دولتمرد است که برای افغانستان قانون اساسی تحت عنوان “نظامنامه اساسی دولت علیه افغانستان” تدوین کرد. بعد از ۱۰۱سال وقتی قانون اساسی دولت امانی را مطالعه میکنیم مهمترین موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر عقلانیت و انسانمداری در آن گنجانیده شده است.
تدوین و تصویب قانون اساسی بهمعنای زندگی کردن به اساس قرارداد اجتماعی عقلانی است. قرارداد اجتماعی مبتنی بر عقل از جمله دستآوردهای ارزشمند بشر است.
امانالله خان معارف عصری را در افغانستان ترویج و نهادینه کرد. در نظامنامه عصر امانی بیشترین تاکید روی تعلیم و تربیت اطفال و جوانان شده است. تعلیمات ابتدایی را برای کودکان اجباری ساخت که این امر بیانگر توجه وی به معارف و تعلیم و تربیت فرزندان کشور است.
مکاتب متعدد برای بانوان و دختران ایجاد کرد که فعالیت مکاتب دخترانه تحت نظر مستقیم ملکه ثریا قرار داشت. ملکه ثریا همگام با امانالله خان برای آزادی و حقوق زنان به صورت منظم و هدفمند فعالیت کرد.
تفاوت اساسی کار امانالله خان با دیگر شاهان افغانستان در مورد زنان این است که دیگران از زنان به گونه ابزاری استفاده میکردند و در تاریخ افغانستان حرمسراهای شاهان ثبت است. امانالله از جمله شاهان و شاهزادهگان است که فرهنگ تشکیل حرمسرا را در نهاد سیاسی دولت خاتمه داد.
وی برعکس با همکاری ملکه ثریا زنان را به تعلیم و تربیت تشویق و مشغول ساخت و زمینههای تعلیمی و تحصیلی در داخل و خارج از کشور را برای دختران فراهم کرد.
آزادی بیان و مطبوعات از جمله اصولی بود که امانالله خان خود را ملزم به نهادینهسازی آن میدانست. جراید گوناگون در آن عصر در افغانستان طبع و نشر میشد که از جایگاه درخور توجه برای آگاهیدهی به مردم برخوردار بود. در نظامنامه عصر امانالله از آزادی مطبوعات بهصورت مشخص یادآوری شده است.
امانالله خان آزادیهای مذهبی را به صورت اساسی و با جدیت برای مردم افغانستان تامین کرد. برای پیروان تمام مذاهب آزادی مذهبی قائل شد. ایستادگی و مقاومت وی در سال ۱۳۰۳ در لویه جرگه پغمان در مقابل تندروان مذهبی در تاریخ ثبت شده است. گفتمان رسمیسازی تمام مذاهب از جمله مذهب جعفری در افغانستان در عصر امانالله خان رایج گردید.
این گونه برخورد حکایت از مدارای مذهبی دارد که در کشورهای دیگر کمتر مشاهده میشود. سنت حسنه تساهل مذهبی در افغانستان توسط امانالله خان نهادینه و ترویج گردید.
یکی از دلایل که امروز در افغانستان تنشهای مذهبی کمرنگ است و پیروان مذاهب مختلف با مدارا و تسامح در کنار هم زندگی میکنند ریشه در رواداری مذهبی امانالله خان دارد.
بهندرت دولتمدارانی در کشورهای دیگر اسلامی یافت میشود که همانند امانالله خان کثرتگرایی و تساهل مذهبی را در نظر گرفته باشند.
امروز در افغانستان مذهبگرایی و ایجاد تفرقه مذهبی از قباحت بسیار شدید برخوردار است. مذهبگرایی و پیروری از خشونت مذهبی در بین مردم افغانستان جایگاهی ندارد. افغانها مشکلات و معضلات زیادی دارند اما تعلقات مذهبی در روابط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افغانها بسیار کمرنگ است.
با توجه به شواهد تاریخی بنیانگذار تساهل، تسامح و تقریب مذاهب در افغانستان امانالله خان است.
اقدام متهورانه امانالله خان در مسایل اجتماعی لغو بردهداری و آزادی بردگان است. این حرکت از جمله انسانیترین و با ارزشترین عمل سیاسی و اجتماعی بود.
این کنش سیاسی و اجتماعی امانالله خان، وی را در زمره بزرگترین و تاثیرگذارترین روشنفکران و مصلحان اجتماعی قرار میدهد و حکایت از باورهای عمیق وی به اومانیزم و آزادیهای انسانی دارد. این اقدام تنها کار شاهانه و حاکمانه نیست، بل عمل حکیمانه و روشنفکرانه برخاسته از اندیشه انسانگرایانه است.
افغانستان عصر امانالله خان از نظر ارتباطات و شهرت جهانی با افغانستان قبل از عصر امانالله خان قابل مقایسه نیست. سفرهای امانالله خان در خارج از کشور (در کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی) اهداف زیادی داشت که از دو هدف عمده یادآوری میشود.
هدف اول معرفی افغانستان به کشورهای دیگر بهعنوان یک دولت مستقل و مطرح ساختن افغانستان در گفتمان و روابط بینالمللی بود که این هدف به صورت موفقانه به دست آمد. استقبالی که در خارج از کشور از امانالله خان صورت میگرفت بیسابقه بود و حتا برای ما قابل تصور نیست. بزرگترین شخصیتهای جهان از امانالله خان بهعنوان شاه مترقی، نوگرا و مستقل پذیرایی میکردند.
هدف دوم مشاهده تجربه توسعه کشورهای دیگر و الگوبرداری از تجربههای آنان بود که این هدف برای توسعه کشور حیاتی بود. متاسفانه نیروهای جهل و عقبگرا با لجاجت مانع توسعه افغانستان شدند.
امانالله خان برتریجوییهای خانوادگی را ختم و ریشهکن ساخت. امانالله خان پول مستمری را که خاندان و دودمان وی از خزانه دولت بهعنوان امتیاز خانوادگی میگرفت قطع کرد. بیتالمال را سرمایه عامه قرار داد و تقنین کرد که سرمایههای دولتی و عامه متعلق به تمام مردم افغانستان است.
آخرین کلام اینکه امروز بعد از یکصدویکسال ما با معضلات و موانعی در مسیر توسعه و برقراری نظم دولتی مواجه هستیم که امانالله خان مواجه بود. در آن زمان نیروهای جهل صف بستند و با حمایتهای بیرونی و خارجی باعث ناکامی افغانستان شدند و کشور را از کاروان پیشرفت جهانی عقب گذاشتند.
امروز نیز نیروهای جهل صف بستهاند و درصدد ناکامی دولتی است که بهتاسی از مولفههای دولتداری مدرن در مسیر توسعه و پیشرفت جهانی گام برمیدارد. افغانها باید بدانند که با تضعیف دولت فعلی، ما برای صد سال دیگر از مسیر و روند توسعه عقب خواهیم ماند. بنابراین تدبیری جز حفظ نظام همراه با اصلاحات وجود ندارد.