احزاب اپوزیسیون پاکستان به ندای براندازی رژیم PTI پاسخ مثبت دادند، اما نواز شریف با یک سخنرانی قدرتمند صحنه را از آن خود کرد.
منبع: آسیا تایمز/ *عماد ظفر/ شریفه عرفانی
روز یکشنبه، احزاب مخالف پاکستان پس از ساعتها مشورت، موضع مشترکی را علیه دولت به رهبری تحریک انصاف پاکستان PTI) ) و حامیان آن اتخاذ کردند. این مجمع به نام جنبش دموکراتیک پاکستان PDM)) خواستار استعفای عمران خان نخستوزیر و تحقیق درخصوص ادعاهایی در مورد جنرال بازنشسته؛ عاصم سلیم باجوا شد که گفته میشود از موقعیت خود در اردو برای ثروتاندوزی استفاده کرده است.
PDM همچنین خواستار برگزاری انتخاباتی تازه شد و در کنفرانسی مطبوعاتی گفت برخی از احزاب مخالف در حال بررسی استعفا از مجامع ملی و ولایتی هستند. PDM همچنین از راهپیمایی طولانی برنامهریزی شده علیه دولت PTI در جنوری خبر داد.
از آنجا که احزاب مخالف منشورها و منافع سیاسی خود را دارند، درک این مساله که این کنفرانس چند حزبی به غیر از حفظ اهمیت خودشان در بازی قدرت، چندان مؤثر نبوده کار دشواری نیست، زیرا هیچ حزبی غیر از جمعیت علمای فضلJUIF) ) در مورد نیاز فوری به استعفا از مجامع و شروع تحریک در خیابانها صحبت نکرد.
با این حال، شکسته شدن سکوت دو ساله نواز شریف، نخستوزیر سابق، نکته برجسته روز در این کنفرانس بود. وی در یک سخنرانی مقتدرانه، مستقلاً نظام نظامی را به راهاندازی کودتای اعلام نشده و به قدرت رساندن عمران خان از طریق انتخابات عمومی تقلبی متهم کرد.
در حقیقت، سخنرانی شریف را میتوان یکی از بهترین سخنرانیهای یک نخستوزیر سابق عنوان کرد که در مورد مشکلات واقعی کشور صحبت میکرد. شریف با جسارت روایت خود را از صدور برگه اتهامی علیه نظام فعلی به رهبری جنرال قمر جاوید باجوا گرفته تا ذکر مصونیت از مجازات دیکتاتورهایی مانند جنرال پرویز مشرف بیان کرد.
شریف همچنین جنرال عاصم سلیم باجوا را به سرنگونی دولت مسلم لیگ پاکستان ـ نواز (PML-N) در بلوچستان در سال ۲۰۱۶ به منظور مهندسی انتخابات سنا متهم کرد. با رد دستور نخستوزیر منتخب از طریق یک توییت، شریف شجاعانه از داون لیکس گرفته تا آصف غفور باجوا، مدیرکل سابق روابط عمومی خدمات بینالمللی (ISPR) ) صحبت کرد و هر کلامش نشان از مبارزهطلبی و اراده وی برای جنگ علیه نظام تا آخرین نفس داشت.
برای بسیاری، این فقط یک سخنرانی بود، اما کسانی که از پویایی سیاست قدرت در پاکستان اطلاع دارند، میتوانند به راحتی بگویند که شریف پلهای پشت سرش را خراب کرده و راه قاطع سرپیچی از نظام را در پیش گرفته است.
این مسیری است که میتواند هر رهبر سیاسی را هر چقدر هم که محبوب باشد به پای چوبه دار بفرستد، اما با این وجود شریف قدم گذاشتن در این مسیر را انتخاب کرده و به هر شبههیی دال بر اینکه سکوتش به خاطر معامله با نظام بوده است پایان داد. در طول تاریخ معاصر هیچ یک از رهبران محبوب پاکستان مستقیماً نظام را نه به مهندسی در گفتمان سیاسی و نه به مباشرت در سیاست خارجی ناموفق متهم نکرده است.
اظهارات شریف مبنی بر اینکه این نظام، دولتی ورای دولت است، قطعاً این نبرد را تشدید خواهد کرد، زیرا نخبگان نظامی همین حالا هم دریافتهاند که به قدرت رساندن خان تجربهیی ناموفق بوده است و احساس ناامنی کردهاند.
شریف، بهعنوان ارشدترین سیاستمدار کشور، در زمان مناسب و در مکان مناسب به نظام ضربه زد. با این حال، سوالی که مطرح میشود این است که آیا حزب خود وی، PML-N و سایر احزاب از جمله حزب مردم پاکستان PPP) ) قادرند بار این نبرد را به دوش بکشند یا نه؟
صادقانه بگویم، ممکن نیست. PPP از حکومت بر ولایت سند راضی است و هرگز از مجامع استعفا نخواهد داد و تا آن حد پیش نخواهد رفت که مجبور شود قدرت را در سند از دست بدهد. به همین ترتیب، حزب خود شریف دارای ستیزهجویان بسیاریست که هنوز هم درصدد هستند فاصله خود را با نظام حفظ کنند تا بتوانند از طریق گفتمان سیاسی جعلی و مهندسی شده دوباره به قدرت برسند و آماده مقابله با خشم نخبگان نظامی نیستند.
از آنجا که شریف در این سخنرانی بار دیگر اعلام کرد که با عمران خان نمیجنگد بل سعی دارد این نظام را از سیاست دور کند، بدیهیست که بیش از خان، فشار متوجه قمرجاوید باجوا، رییس ستاد ارتش و دستیاران وی است، آنها کسانی هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم به خاطر ناکامی در سیاستهای اقتصادی و خارجی دولت مورد انتقاد قرار خواهد گرفت.
کسانی که سبک سیاست شریف را میدانند به راحتی میتوانند درک کنند که اوجسارت مواجهه با هر دیکتاتور مشهود یا نامشهودی را دارد، بی آنکه ازعواقبش به خود ترسی راه دهد. مورد دیگری که به نفع شریف است، پشتیبانی بانک رایهای طرفدار دموکراتیک در سایر ولایتها و نه فقط قلعه سیاسی وی در پنجاب است.
تا آنجا که به ولایت پنجاب مربوط میشود، همه در اینجا از سخنرانی پرخاشگرانه او صحبت میکنند. شاید همین تفاوت میان رهبر منتخب و رهبر غیر منتخب باشد.
شریف پس از دو سال سکوت صحبت کرد، اما در مورد پول حق با او بود. وی آنچه را توده عادی به دلیل ترس از نظام نتوانستند بگویند، بیان کرد. بنابراین او نه تنها حزب سیاسی خود را احیا کرد؛ بل پاسخ محکمی به سران قدرتمندی داد که به گفته وی دادرسی علیه او را سازماندهی کرده بودند و آشکارا او را فراری مالیاتی معرفی کردند.
شاید معرفی شریف به عنوان فراری مالیاتی، انتقام نظام از او بود، زیرا این شریف بود که برای اولین بار در تاریخ کشور دیکتاتور نظامی، جنرال پرویز مشرف را به دلیل لغو قانون اساسی به دادگاه آورد و پس از اینکه نظام به او کمک کرد تا از کشور بگریزد، فراری از مالیات معرفی کرد.
در هر صورت، شریف مجدداً به عنوان ارشدترین رهبر سیاسی کشور نقش خود را ایفا کرد و سرپیچی او نشانه روشنی است که وی، به همراه دخترش مریم نواز، مایل به مذاکره با نظام نیستند مگر اینکه این که از قدرت عقبنشینی کرده و دخالت در سیاست را متوقف کند.
اکنون این به اپوزوسیون بیجان حزب خود به رهبری برادرش شهباز شریف و حزب مردمی پاکستان به رهبری بیلاوال بوتو زرداری بستگی دارد، که آماده نیستند سهم خود را در این نبرد سرنوشتساز بپردازند. اگر شریف بتواند رهبری حزب خود را به مریم نواز یا افرادی مانند شهید خاقان عباسی بسپارد، PML-N میتواند به یک حزب مخالف پرجنبوجوش تبدیل شود. به همین ترتیب، بیلاوال باید خونی تازه به رگهای حزب خود تزریق کند، جوانی که واقعا بتواند با راهاندازی جنبشی که توده را به تحرک وادارد، نظام را به چالش بکشد.
ما اخیراً در بلاروس شاهد بودیم که قدرت مردمی میتواند قویترین رژیمها را تضعیف کند: اعتراضات بلاروس اهمیت قدرت خیابانی را به همه یادآوری کرد.
باید منتظر ماند و دید که آیا احزاب مخالف پاکستان راهی را که شریف ترسیم کرده دنبال خواهند کرد یا نه، اما مطمینا شریف با سخنرانی و روایت خود هژمونی نظام را به شدت به چالش کشیده است. حتی اگر او نتواند وضع موجود را تغییر دهد، نام او به عنوان اولین رهبر اصلی جریان سیاسی از پنجاب که هژمونی نظام را به چالش کشید و تقریبا همه راههای فرار را روی او بست، در تاریخ ثبت خواهد شد.
سخنرانی شریف به وضوح نشان میدهد که او فقط به دنبال برکناری خان نیست، بل در واقع میخواهد نهاد نظامی به رهبری جنرال باجوا را از صفحه شطرنج سیاسی محو کند. این نبرد بین شریف و نظام هنوز پایان نیافته است.
در حال حاضر، شریف در دور دیگری از نبرد پیروز شده است و نظام باید به دستگیریها و محدودیتهای بیشتری در آزادی بیان دست بزند تا بتواند با روایت شریف که با گذشت زمان قویتر و محبوبتر میشود، مقابله کند.
*عماد ظفر، روزنامهنگار، ستوننویس و مفسر روزنامههاست. وی با کانالهای تلویزیونی، رادیویی، روزنامهها، خبرگزاریها و اتاقهای فکر سیاسی مربوط به سیاست و رسانه در ارتباط است.