تحلیل

حملات طالبان؛ دو دستگی یا امتیازگیری؟

اسد رایان؛ پژوهشگر امور سیاسی

مذاکرات صلح درحالی در قطر جریان دارد که گزارشات حاکی از کشته‌شدن نظامیان و مردم ملکی در افغانستان است.‌

طبق گزارش وزارت دفاع کشور در ولایت‌های قندهار، غور، کندز و ۱۹ولایت دیگر هیچ گونه کاهش خشونتی دیده نمی‌شود و طالبان همچنان به حملات خونین خویش بر مردم و نظامیان ادامه می‌دهند.

این در حالی است که هیات مذاکره‌کنندۀ طالبان در مصاحبه‌های خویش با رسانه‌های مختلف گونه‌یی از ابهام را در سخنان خویش در رابطه با مسالۀ آتش‌بس نشان می‌دهند. سوالی که برای مردم و آگاهان مطرح می‌شود این است که آیا طالبان به دنبال امتیازگیری در میز مذاکراتند یا دلیل دیگر برای ادامۀ این خشونت‌ها وجود دارد.

قبل از پاسخ به این پرسش باید به چند سوال دیگر جواب قانع‌کننده بیابیم. در نخست اینکه آیا فسلفۀ منیفیست طالبانی با کنار گذاشتن اسلحه سازگاری دارد یا خیر؟

در دورۀ حکومت مجاهدان در افغانستان، جناح‌های سیاسی به علت تزلزل و نداشتن برنامۀ مشخص به صورت سریع و قابل ملاحظه تغییر موضع می‌دادند و از یک‌سو به سوی دیگر می‌شتافتند.

این جناح‌بندی‌ها و تغییرات سریع مواضع، کابل را به ویرانی کشانده و بخش‌های مختلفی از خاک افغانستان را به چند بخش تقسیم کرده بود.

همۀ این شرایط فضا را برای به‌وجود آمدن گروهی به نام طالبان مهیا می‌ساخت. از سویی دیگر پاکستان برای شاگردان مکاتب مذهبی و دینی‌اش پول قابل ملاحظه‌یی را پرداخت می‌کرد و همچنان جهاد را تنها راه برای نجات جامعه معرفی می‌کرد.

 در کتاب جنبش‌های اسلامی معاصر اثر دکتور حمید احمدی به بخشی از این مساله اشاره شده است. به گفتۀ یکی از شاگردان مکاتب مذهبی پاکستان «جهاد هدف اصلی من در زندگی است.» یا در جایی دیگر یکی از همین طلاب گفته «در این مدرسه فقط عشق به جهاد تقویت می‌شود.»

از همۀ این صحبت‌ها‌ می‌توانیم به صورت کل بگوییم که طالبان با ایدیالوژی جنگی زندگی می‌کنند و خواهند کرد و تنها زمانی تفنگ را به زمین می‌گذارند که بمیرند.

اما چرا راضی به مذاکره شده‌اند؟ در مبحث حل منازعات مسلحانه، توضیح داده می‌شود که برای این مهم باید سطوح قدرت گروه‌های درگیر را جداگانه مطالعه کنیم.

سطح رهبری طالبان با میانجی‌گری جامعه جهانی به خصوص امریکا و پاکستان حاضر به مذاکره شده‌اند، اما سطوح پایین‌تر طالبان هنوز در میادین جنگند.

اگر این دو سطح نتوانند به خوبی باهم ارتباط برقرار کنند. این یعنی دودستگی در درون طالبان. سطوح پایین طالبان هنوز هم با ایدیالوژی جنگی زندگی می‌کنند؛ چون با همان ایدیالوژی به جهان می‌نگرند.

 قشر پایین طالبان امکان دارد برخلاف هیات رهبری خود دست به حملات بیش‌تر هم بزنند و یا با گروه‌های تروریستی دیگر متحد شوند. از اینجا شاید تردید و ابهام در سخنان هیات طالبان با رسانه‌ها را بتوان درک کرد.

سوال دیگر این است که آیا طالبان به دنبال شریعت اسلامی و سلفیت هستند یا منفعت گروهی خویش؟ تحلیل بنده این است که طالبان گروهی خودمختار و دارای قدرت تصمیم‌‌گیری نبوده و نیستند. از آوان تولد و بال و پر گرفتن این گروه، قدرت‌های منطقه‌یی و جهانی در عمل‌کردهای طالبان نقش داشته و دارند. گروه طالبان تماما یک پروژۀ سیاسی و تمام‌شدۀ قدرت‌های جهانی نظیر امریکا و کشورهای منطقه چون پاکستان و عربستان است.

تیوری محکم و مستدل و همچنان یک پشتوانۀ علمی قوی در عقب منیفیست طالبانی وجود ندارد؛ شاهد این مساله در سخنان سروته‌کندۀ هیات مذاکره‌کنندۀ طالبان با رسانه‌ها هستیم.

 طالبان به دنبال پیاده کردن شریعت نیستند؛ چون اصلا نمی‌دانند که شریعت چیست. طالبان به دلیل اهداف کشورهای خاصی ایجاد شده و اکنون نیز با هدف امتیاز‌گیری برای همان‌ها تلاش می‌کنند نه پیاده کردن شریعت. رهبران طالب برای سازندگان خویش کار می‌کنند و چه ظهور خشونت‌‌گونه‌شان در ۱۹۹۴ و چه آمدن‌شان در پای میز مذاکره همه به علت کسب منفعت برای قدرت‌های حامی‌شان بوده است.

 امروز، صلح به نفع امریکاست، ولی دیروز جنگ بود. مساله همین‌جاست که امریکا معمایی را ساخت که امروز خودش هم از حل آن عاجز مانده است.

 سطوح پایین طالبان، کسانی که در میادین جنگ با ایدیالوژی خاص خود هستند، به آسانی نمی‌توانند ذهنیت چندین ساله خویش را کنار بگذارند و مثل بقیه زندگی کنند.

در نتیجه‌گیری می‌توان گفت که طالبان همین حالا هم که حاضر به گفتگو و نشستن پای میز مذاکره شده‌اند، دچار دودستگی در درونند.

کسانی که در صدر رهبری طالبانند می‌توانند انعطاف‌پذیری لازم را برای تغییر رویکرد خویش بعد از بیست و چند سال جنگ داشته باشند؛ زیرا منفعت‌شان را دور نمی‌بینند و اما طالبانی که در اقشار پایین‌تر هستند یا با رهبران خویش هم‌گام می‌شوند و یا عدۀ زیادی از آن‌ها با گروه‌های تروریستی دیگر با همان ایدیالوژی جنگی خویش به حملات ادامه می‌دهند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا