پای شبکههای مجازی در کفش مطبوعات!
در چند سال گذشته تعداد نشریهها چاپی در افغانستان افزایش یافته است؛ اما فرهنگ روزنامهخوانی، چنان که باید، در بین مردم نهادینه نشده است.
نشریههای چاپی و روزنامه از قدیمیترین انواع رسانه و مطبوعات در تمام جهان شناخته میشود و در اطلاعرسانی و روشنگری، نقشی مهم داشته است؛ اما با دیجیتالیشدن جهان و پیدایش انترنت، تغییراتی در تعداد مشترکین روزنامهها در سراسر جهان، محسوس بوده است.
آگاهان مسائل ارتباطات، دلیل کاهش علاقه مردم به روزنامهخوانی را، مدرن شدن جهان و مسلح شدن آن به شبکههای انترنتی میدانند.
محمدرضا آزادمنش، استاد دانشگاه و آگاه مسائل ارتباطات میگوید: «در واپسین دورههای مدرنیته، جهان به شدت بهسوی ارتباطات الکترونیکی در حرکت بوده است تا حدی که این دوره تاریخی را عصر ارتباطات مینامند».
آزادمنش، شبکههای مجازی را به دلیل رایگانبودن، پرطرفدار میداند؛ اما میگوید که رسانههای چاپی به دلیل داشتن مدیر مسوول، سردبیر، هیئت تحریر و گزارشگران مسلکی و پاسخگو، به مراتب با اعتبارتر از شبکههای اجتماعی و سایتهای خودساخته است.
در افغانستان، دلایلی ویژه، سبب کاهش توجه مردم به خواندن روزنامه به حساب میآید. بیسوادی یکی از این دلایل شمرده شده است.
یکی دیگر از دلایل، نهادینه نشدن فرهنگ کتابخوانی و روزنامهخوانی در بین اقشار مختلف جامعه ماست. پدیدهیی که بارها مورد نقد و اعتراض قرار گرفته است. در تاریخ ۱۴ ثور ۱۳۹۸ تعدادی از روزنامهنگاران و خبرنگاران، نگرانیشان را از متوقف شدن نشریههای چاپی به ویژه روزنامهها با شعار «نگذاریم روزنامهها ناخوانده زباله شوند» با گذاشتن غرفههای خیابانی برای فروش روزنامهها، ابراز کردند.
عبدالقسیم، تنها روزنامهفروش در منطقه پل سرخ کابل است و بیش از ۱۷ سال میشود که در چهارراهی سید جمالالدین روزنامه میفروشد. او میگوید: «روزانه ۲۰ تا ۳۰ نسخه روزنامه میفروشم و کارم نسبت به گذشته رونق گرفته است.»
عبدالقسیم بیشترین مشتریانش را دانشجویان دانشگاهها میداند و نسبت به آیندهٔ مطبوعات چاپی در کشور خوشبین است. عبدالقسیم روزنامهها را رفیق قدیمیاش میخواند.
روند کاهش مشترکین روزنامهها با معرفی رادیو و خبرنامههای رایگان در دههٔ ۵۰ میلادی آغاز شد و با ظهور شبکههای خبری تلویزیونی در دههٔ ۶۰ ادامه یافت و پس از آن با معرفی کانالهای خبری شبانهروزی در دهه ۸۰ حفظ شد.
دیجیتالی شدن زندگی مردم تأثیر فراوانی در این زمینه برجا گذاشته است و همین مسئله باعث شده از دهه ۲۰۰۰ میلادی به این سو تعداد مشترکان روزنامه در نقاط مختلف جهان کاهش یابد؛ اما نوسان در این امر نیز گزارش شده است.
با پیدایش انترنت و شبکههای مختلف اجتماعی انترنتی، تعدادی زیادی از مشترکین و خوانندگان روزنامهها به سوی شبکههای مجازی مهاجرت کردند.
به گفته آقای آزادمنش، رویکرد جامعه نسبت به نیازهای موجود تغییر میکند، اگر امروز مردم از روزنامه کمتر استفاده میکنند به این دلیل است که در عوض جایگزینهای بیشتری برای روزنامه وجود دارد.
شبکههای مجازی، تلویزیون و رادیو و کانالهای آنلاین خبری، به دلیل آنلاین بودن و رایگان بودن آن برای کاربران، بدون مصرف و در هر زمان و مکان در دسترس، بروز، قابل جستجو و تعامل است.
نکته اساسی این است که نمیشود تأثیر انترنت بر مطالعه روزنامهها را از عوامل پیش از انترنت جدا کرد؛ چرا که عوامل یادشده مثل رادیو و تلویزیون نیز تأثیر خود را داشته است.
محمد زبیر شفیقی، مدیر مسوول روزنامه ویسا میگوید: «در روزنامهها مخاطبان با متنی جدی و نویسندهیی متعهد برمیخورند، یکی از خصوصیتهای خوب روزنامه، مجله و کتاب همین خاصیت ماندگار بودنشان است که در تاریخ باقی میمانند.»
آقای شفیقی نوشتههای روزنامه را برخاسته از متن جامعه میداند و میگوید که روزنامهنگاران دارای احساس مسوولیت در برابر اجتماع و سرنوشت مردم خود هستند.
همچنان شهروندان از چاپ و نشر روزنامهها استقبال میکنند.
رجبعلی احمدی، دانشجوی دانشگاه کابل، دلیل خریداری روزنامه را آگاه شدن از وضعیت فعلی میداند و میگوید: «این روزها مسئله صلح و انتخابات بسیار داغ است، اگرچه اخبار را از رادیو و تلویزیون دریافت کردیم، اما روزنامه عمیقتر به موضوعات میپردازد و تحلیلهای همهجانبه دارد.»
طبق یافتههای انجمن جهانی روزنامهها و نشریات خبری، گفته میشود که حدود ۴میلیارد نفر از مردم جهان هر روز روزنامه میخوانند و این رقم قابل ملاحظه است.
روزنامهها که رقبای سرسختی چون شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری را پیش روی خود میبینند، بخش مهمی از چشمانداز رسانهای جهان را در دست دارند. اگرچه شبکههای مجازی ساحه را برای فعالیت و رقابت رسانههای چاپی تنگ کرده است، اما سبب شد تا روزنامهها جهتشان را از خبررسانی محض به تحلیل و گفتمان سازی تغییر دهند. این وضعیت دلیل جهتگیری تحلیلی و کم کردن حجم خبرهای روزانه در روزنامهها شده و خبرنگاری تولیدی و تحقیقی را به جای خبرنگاری غیرحرفهیی برای روزنامه به وجود آورده است.
بر اساس آخرین بررسیهای مرکز تحقیقاتی نیلسِن در امریکا، میزان محبوبیت روزنامهها نزد مخاطبان جهان رو به کاهش است اما این مرکز به سعود محبوبیت روزنامهها امیدوار بوده و اعلام کرده است که تعداد افرادی که روزنامه میخوانند قناعت بخش است.
با سهل شدن استفاده از انترنت و کاهش قیمتهای ستههای انترنتی، رویکرد روزنامهها تغییر جهت داده است.
شبکههای مجازی
فیسبوک یکی از پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی است که براساس گزارشها، تعداد کاربران فعال ماهانهٔ این شبکه در سراسر جهان به ۲٫۳۸ ملیارد نفر میرسد. این آمار نشان میدهد که در حال حاضر، بیش از نیمی از جمعیت آنلاین جهان (افرادی که از انترنت استفاده میکنند)، عضو شبکهٔ فیسبوک هستند.
اما آنچه مهم پنداشته میشود استفادهٔ خوب و قانونی از این شبکهٔ اجتماعی است. بعد از ورود فنّاوری به افغانستان، سیل عظیم مردم با شبکههای اجتماعی بخصوص فیسبوک آشنا شدند و این شبکه به یکی از پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی مورد استقبال شهروندان کشور قرار گرفت.
شبکههای اجتماعی به عنوان سریعترین مرجع دریافت خبر در تمام جهان مشهور است، اما اینکه خبر از کجا و چگونه منتشر شود شرایط و قواعد خاص حرفهای و اخلاقی بخصوص خودش را دارد. به طور معمول رسانههای دیداری، شنیداری و چاپی به عنوان معتبرترین بنگاههای خبری، مسوولیت پخش به موقع گزارش از رویدادها را دارند و کاربران شبکههای اجتماعی تنها در موقع نیاز دست به نشر آن میزنند.
در وضعیت فعلی آشفتهٔ افغانستان، شبکههای اجتماعی پر است از نشر خبر، عکس و فلم رویدادهای خبری، به گونهیی که هیچ اصل اخلاق خبررسانی و خبرنگاری در آن رعایت نمیشود. به باور متخصصان، نشر خودسرانه اخبار توسط کاربران شبکه فیسبوک، سبب به وجود آمدن آشفتگی ذهنی افراد میشود و این شبکه به هیچ وجه نمیتواند جایگزین خوبی برای روزنامهها باشد.
سید محمد فیروزی، دانشجوی مقطع دکتورا و استاد دانشگاه بغلان میگوید: «ذهنیت مردم متأثر از پیامهای رسانههای اجتماعی است و نشر بیرویه و غیر حرفهای رویدادهای تروریستی، تأثیر مخرب بر زندگی خصوصی و عمومی مردم دارد.»
آقای فیروزی نشر اخبار جنگی و تروریستی را از سوی کاربران، حامل خشونتگرایی، بیاعتمادی، ناامیدی و کاهش نشاط اجتماعی میداند. کاهش احساس همدلی و وجدان جمعی از جمله پیامدهای نشر این گونه خبرهاست.
او علاوه کرد که کاربران شبکههای اجتماعی با نشر کشتهشدگان و زخمیان در آمار واحد، سبب انحراف اذهان عامه و نهادینه شدن خشونت میشوند. بدون شک یکی از اساسیترین اهداف حملات تروریستی، گسترش فضای رعب و وحشت، بیاعتباری نظام و ایجاد ترس در اذهان عامه است، پس کاربران شبکههای اجتماعی با نشر و پخش اخبار و تصاویر، خواسته و ناخواسته به عنوان همکاران بیمزد عاملان جنایت عمل میکنند.
اینها گزیدهیی از راهبردها، الگوها، شاخصها و رویکردهای استندرد جهانی است که امروزه روزنامهها را در زمانه حاکمیت شبکههای مجازی، از اطلاعرسانی صرف، به تولید، جریان سازی و انتقال منابع فکری و گفتمانی تغییر رویکرد میدهد.
در حال حاضر روزنامه مسوولیت بیشتری از یک بنگاه خبری را به عهده دارد. روزنامههای امروزی در اصل گفتمان ساز و مجرای تولید فکر و اندیشه است و تنها ابزار انتقال پیام محض محسوب نمیشود؛ بلکه شبکههای اجتماعی این کار را انجام میدهند.
مطبوعات در افغانستان، نسبت به کشورهای پیشرفته عمر کوتاهی دارند، اما در مقایسه با بسیاری از کشورهای جنوب و شرق آسیا، در این راه پیشقدم بودهاند؛
نخستین نشریه کشور در سال ۱۲۵۲ خورشیدی در زمان حکومت امیر شیرعلی خان به نام «شمسالنهار» شروع به فعالیت کرد. بعضی از تاریخ نویسان معتقدند که قبل از شمسالنهار نشریه «کابل» در زمان امیرمحمد اعظم خان و با مسوولیت سید جمالالدین افغانی منتشر میشده است.
شکلگیری مطبوعات به شیوه نوین با نشر روزنامه سراجالاخبار در زمان زمامداری امیر حبیبالله خان در افغانستان آغاز شد و تا امروز با فراز و نشیبهای زیادی مواجه بوده است.
رسانه داری و روزنامهنگاری در افغانستان از پیشینهٔ خوبی برخوردار است و چاپ و نشر روزنامههای امروزه کاری جدیدی نیست و مردم باید از آشنایی بیشتری نسبت به آنها برخوردار و با آن تعامل بیشتری داشته باشند؛ به گونهیی که امروزه صدها روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و گاهنامه به زبانهای ملی و محلی در افغانستان چاپ و نشر میشود.