چه خطراتی صلح را تهدید میکند؟
شاهحسین مرتضوی
با امضای موافقتنامه میان امریکا و طالبان فصل نو برای افغانستان، منطقه و جهان باز شد. این فصل برای مردم افغانستان با ابهام و نگرانی نیز همراه است. هرچند مردم افغانستان قربانیان اصلی چهل سال جنگ و تشنه صلحاند، اما حق دارند بدانند که چشمانداز صلح برای افغانستان چگونه ترسیم شده است.
چه کسی مانع صلح است؟
برخی سیاسیون همیشه حکومت را مانع صلح اعلام کردهاند، اما واقعیت این است که حکومت حداقل از دو سال به این طرف صلح را در اولویت کاری خود قرار داده است. نشست کابل، نشست جنیوا، مصالحه با آقای حکمتیار، فتوای علما، آتشبس سهروزه در عیدهای گذشته همگی نشان از عزم و اراده جدی حکومت برای صلح است. جنگ در افغانستان مغلق و چندبعدی است. عوامل مختلف از تداوم جنگ در افغانستان سود میبرند. مافیای مواد مخدر، تروریستان بینالمللی، شبکههای اقتصاد جرمی، اقتصاد جنگی و حتا کسانیکه در حکومت از پولهای هنگفت اوپراتیفی سود میبرند، میتوانند همگی به حیث مانع صلح قلمداد شود.
در این میان تلاشها برای ایجاد تعدد آدرسها از سوی سیاسیون نیز میتواند به حیث مانع تلقی شود. محوریت حکومت در پروسه صلح مهم است. در عین حال که همه کوششها برای همهشمول بودن هیات حکومت باید صورت گیرد. برخی سیاسیون کشور پروسه صلح را نیز میخواهند شرکت سهامی بسازند. فکر میکنند در این پروسه حتما منافع اقتصادی نیز دخیل است. از همین جهت است که همیشه روی آدرسهای موازی تلاش کردهاند. این آدرسها در نشستهای مختلف ظاهر شدند، اما کدام دستآوردی به همراه نداشتند.
گفتگو از موقف برتر
حکومت اکنون از یک موقف عالی برای گفتگوهای صلح برخوردار است. هیچ ترسی از گفتگوها وجود ندارد. حکومت برای صلح نقشه راه دارد. چشمانداز صلح برای حکومت روشن است. خطرها، تهدیدها و فرصتها را به خوبی شناسایی کرده است. برای اولین بار است که مردم و همه اقشار در این پروسه دخیل است. دوسال تمام است که بحثهای جدی با همه اقشار صورت گرفته است. مردم ما اکنون خود در این بخش کارشناس و صاحب نظر شدهاند. از هر هموطن سوال شود خطوط سرخ و نقاط انعطاف را در گفتگوها بیان میکنند. جرگه مشورتی صلح خود یک پیام روشن است. برای حکومت نقشه راه اساسی را تعیین کرد. در غیر آن مشورههای متعددی با مردم در ولایات مختلف صورت گرفته است. اکنون همه ظرفیتها در بخشهای ملکی و نظامی برای این موضوع بسیج شده است. نیروهای امنیتی کشور طی سال جاری موفق به باز پسگیری ۸ ولسوالی شدند. ظرفیت و توانایی نیروها به مراتب بهتر شده است. فعلا حداقل ۹۴درصد عملیاتها توسط نیروهای امنیتی اجرا میگردد. در جغرافیای جنگ نیز برتری از حکومت است. تنها در ۱۲ ولسوالی کشور اصلاحات اداری موفق به بایومتریک کارمندان دولتی نشده است. در سایر ولسوالیها این پروسه تطبیق شده است. همچنان خدمات دولتی در ۸۵درصد کشور صورت میگیرد. تسلط مطلق طالبان بر جغرافیا کمتر از ۲۰درصد است. درهمین مناطق نمیتوانند برای مردم خدمات ارایه کنند. مهمتر از همه طالبان از انسجام لازم برای گفتگوهای صلح برخوردار نمیباشند. جنگجویان طالبان (هیزم سوخت) در خلای معلومات مطلق از این پروسهاند. اکثر جوانان روستایی و بیسواد به حیث هیزم سوخت در صفوف طالبان جذب شدهاند. قوماندانان طالبان نیز با رهبری این گروه که عمدتا در کویته، پیشاور و دوحهاند میانه خوبی ندارند. به این ترتیب طالبان هرگز نمیتوانند از موقف برتر در این پروسه ظاهر شوند.
خط سرخ و نقطه انعطاف
امضای موافقتنامه میان طالبان و امریکا پس از ۱۸ماه صورت گرفت. موضوع بحث میان امریکا و طالبان محدود بود. آنها تنها درباره ذکر «امارت اسلامی» سهماه تمام بحث کردند. در سایر موضوعات نیز سختی و دشواریها را طی کردند، اما سرانجام به نقطه توافق رسیدند. شاید این توافقنامه برای امریکا یک کامیابی باشد. این موافقتنامه برای امریکا هم مصرف داخلی دارد و هم در افغانستان برای سربازان خود مصونیت ایجاد کرده، اما برای طالبان و حکومت این شروع کار است. برای حکومت و طالبان مسیر سخت و دشوار از این به بعد آغاز میشود.
برای همه واضح است که موافقتنامه با طالبان تحت هر «قیمت» امضا نخواهد شد. انعطاف در فصل اول و دوم «قانون اساسی» نخواهد بود. مهمتر از همه این مردم افغانستان است که در ختم فیصله میکنند. صلح یک پروسه طولانی است. هر مرحله اجندای خود را دارد. قطعا مقاومتها و مشکلات خلق خواهد شد. تجربه کشورهای دیگر هم همین است حتا در جریان گفتگوهای صلح جنگهای سختی صورت گرفته است. با این همه حکومت برای خود در مذاکره خطوط سرخ ونقطه انعطاف را دارد. در عین حال هر مرحله از گفتگوها مشروط به مرحلهیی دیگر است. بنابراین مردم کشور در عین حالیکه در همه حالت آواز خود را بلند کنند، اما مطمین باشند که چیزی در خفا صورت نخواهد گرفت. معاملهیی پنهان انجام نخواهد شد و ارزشهای بهدست آمده و ارزشهای قانون اساسی را مردم با دیدگاههای خود باید مواظبت و حراست کنند.
تشویش و ابهام
سوال عمده برای مردم این است که آیا واقعا امریکا از ادامه جنگ در افغانستان خسته شده و همه چیز را پشت پا زده است؟ آیا امریکا با همه دستآوردها و روابطی عمیقی که با مردم، حکومت و نهادها خلق کرده بود خداحافظی خواهد کرد؟ آیا پس از امضای موافقتنامه با طالبان دیگر افغانستان اولویت برای امریکا نخواهد بود؟
واقعیت این است که دنیا طی ۱۹سال در کنار مردم و حکومت افغانستان ایستاد شده است. کمکهای سخاوتمندان جهان خصوصا امریکا و اروپا و برخی کشورهای منطقه بیمثال است. در دوران حکومت آقای کرزی از آسمان کشور دالر میبارید. هزار میلیارد دالر پول اندک نیست، اما مدیریت موثر برای مصرف خصوصا در زیرساختها وجود نداشت. این پولها بیشتر فرهنگ تاراج و فساد را در یک حلقه مشخص نزدیک به حکومت قبل رواج کرد. امروز آثار این پولها در زندگی یک حلقه محدود مشخص است، اما دریای کابل هنوز آباد نشده است. کابل هنوز برق ندارد. در ولایات کشور هنوز فقر یک معضل جدی است. با این همه آقای غنی در ۵حلقه سیاست خارجی کوشش کرده است تا روابط بنیادی و مستحکم ایجاد شود. روابط ما امریکا نیز تعریف شده و استراتژیک است. ما با امریکا در تصویر کلان همسو هستیم، اما طبیعی است که در برخی موضعات حتا صلح تفاوت دیدگاه وجود دارد. امروز برای امریکا مهم است که به نهاد مدنی، رسانهها، نسل جوان، فعالان حقوق بشر و شبکههای مختلف دیگر این وضاحت را داشته باشد که امریکا در تداوم دوستی و در حمایت از ارزشهای بهدستآمده چه موقفی در پیش میگیرد؟
اما آنچه به حکومت مربوط میشود این روابط توسعه خواهد یافت. اعلامیه مشترک نیز نشان داد که تعهد ادامه دارد. همچنان همکاران ناتو نیز در بخش تمویل نیروهای امنیتی برنامههای مشخصی روی دست دارند.
آواز مردم
افغانستان یک جامعه باز و متکثر است. آواز مردم مهم است. این آواز هم شنیده میشود و هم اثرگذار است. امروز مردم و همه اقشار باید صدای خود را بلند کنند. مردم درباره رهایی زندانیها، اصل متن موافقتنامه امریکا و طالبان، روند گفتگوها و اجنداهای بحث و تمام مراحل باید سخن بگویند. نهادهای مختلف، احزاب سیاسی، شبکههای فعال زنان، جامعه مدنی، اقوام و … همه باید نگرانیها، تشویشها و پیشنهادهای خود را برای صلح بیان کنند.
جمهوریت و انتخابات
برای مردم جمهوریت و اصل انتخابات مهم است. طالبان نیز باید این ارزش مهم را درک کنند. طالبان اگر واقعا قدرت مردمی و ظرفیت بسیج اجتماعی دارند در میدان انتخابات نشان دهند. در ۳۴ولایت با کاندیدان مختلف در همه عرصهها رقابت کنند. ما به فیصله مردم باید احترام کنیم، همه ادعای مردمی دارند، اما این ادعا در میدان عمل باید روشن و ثابت شود.
پروسه طولانی
پروسه صلح طولانی است. طالبان و حکومت نخست روی اجندای گفتگوها توافق کنند. پس از آن شاید دهها مورد باشد که روی آن بحث کنند. تیم مذاکرهکننده باید از موثریت برخوردار باشد. صلاحیت تیم مذاکرهکننده محدود خواهد بود. این تیم در عقبه یک تیم حمایتی خواهد داشت. در هر مرحله متناسب با اجندا و موضوعات برخی افراد تیم تغییر خواهند کرد. امضای موافقتنامه با طالبان کار هیات نخواهد بود. در ختم پارلمان، جرگه و یا همهپرسی در رابطه تصمیم اتخاذ خواهد کرد.
بنابراین مردم انتظار صلح را یک ماه و چند ماه نداشته باشند. این پروسه مغلق و پیچیده است. ظرفیت لازم برای گفتگو، مدیریت، تدبیر و حوصله استراتیژیک کار دارد. محوریت اصلی را حکومت به عهده خواهد داشت. طبعیی است که نظریات همه در رابطه گرفته خواهد شد.
ظهور خطر طالبان افراطی؟
امریکا فکر نکند که با امضای موافقتنامه با طالبان این گروه روش عقلانیت و خردورزی را در سیاست پیش خواهند گرفت. جریانهای ایدیالوژیک همیشه پس از موافقتنامهها دچار گسست میشوند. اکنون نیز هضم این توافقنامه برای جنگجویان طالبان دشوار است. هیچ شکی نیست که بدنههای نظامی طالبان در ردههای میانه با گروههای تروریستی دیگر بروند. همچنان امکان ظهور جریانهای افراطی علیه رهبران طالبان را هم شاهد خواهیم بود. درعین حال در جانب دولت نیز این خطر وجود دارد. اگر حکومت به برخی ابهامات از جمله رهایی زندانیهای طالبان نتواند به مردم و افکار عامه قناعت دهد این خطر نیز وجود دارد که جریانهای معترض جدی در کابل و ولایات نیز شکل گیرد. مهمتر از همه کشورهای منطقه و همسایهاند. نگاه آنان به صلح چگونه است؟ چون برخی کشورهای منطقه ظرفیت برای تولید مدل طالبان را دارا میباشند.
قاتل نمیتواند عفو کند
طالبان طی سالهای متمادی شهروندان مظلوم کشور را شهید، زخمی و آواره کردهاند. سیاست زمین سوخته، تخریب بودا، ضربه به میراثهای تاریخی، ظلم بیشمار به زنان و اهانت به دختران کشور، ستم به اقوام و مذاهب کشور و.. جزو کارنامههای طالبان است. طالبان از مردم افغانستان باید معذرت بخواهد. شهامت معذرتخواهی را داشته باشند. این مربوط به مردم است که آیا یک بخشی از تاریخ را فراموش میتوانند یا نه؟ آیا میشود اصولا تاریخ و تیکههای سیاه را فراموش کرد؟ اما یک نکته را فراموش نباید کرد: قاتل عفو نمیتواند.
از صلح به محوریت حکومت حمایت کنیم
رییسجمهور غنی ظرفیت و درایت لازم را برای مدیریت این پروسه مهم دارد. او طی دو سال نشان داد که از درک و تدبیر عالی برای مدیریت این پروسه برخوردار است. در عین حال خطرات و مشکلات را نیز به خوبی درک کرده است. آقای غنی اکنون پس از بیش از ۸۰ سفر ولایتی و نشستهای متعدد در کابل نبض جامعه را بهخوبی میداند. وی ظرفیت و توانایی طرف مقابل و ابزارهای فشار و بازی آنان را نیز به خوبی درک میکند. همچنان برای آقای غنی ارزشهای دموکراتیک، جمهوریت، حقوق زنان، آزادی بیان و… یک ارزش مهم بهشمار میرود. اعتماد و حمایت مردم میتواند حکومت را در این پروسه موفق کند. اکنون صلح برای همه یک اولویت است. همه انتظار دارند تا دیگر خشونتها پایان و فصل جدیدی در فضای کشور گشوده شود.
بسیار عالی مر
تضوی صاحب موفق باشد.