تحلیل

راه دشوار خودکفایی

ترویج فرهنگ اقبال عمومی از تولیدات داخلی
سرمقاله/ دو دهه از عمر دولت‌داری پس از فروپاشی نظام طالبانی می‌گذرد. در طول این مدت زمان، سوژه‌های رسانه‌یی اکثرا با ابعاد و موضوع‌های منفی رقم خورده و ترسیم می‌شود. در صدر تیترهای رسانه‎یی که از فضای خبری افغانستان پمپاژ می‌شود، در طول چندین سال، ترور و تریاک، وحشت و دهشت و کلماتی از این قبیل بیشتر در سرمقاله‌های روزنامه‌ها و مجلات ما نقش بسته‌اند.
بازتاب خودکفایی افغانستان در ۵۶ قلم یکی از خبرهای امیدوارکننده بود که چندی پیش از سوی وزارت صنعت و تجارت نشر شد؛ اما حقیقت این است که مفهوم خودکفایی در دنیای امروز تعریف واقعی ندارد، زیرا به یک معنا، خودکفایی به معنای بستن دروازه‌های تعامل است، امری ‌که در جهان امروز امکان‌پذیر نیست. با این حساب، خودکفایی حتی در همین ۵۶قلم نیز زمانی معنادار می‌گردد که ما مواد اساسی آن‌ها را در داخل کشور تولید نموده و بتوانیم به مرحله استفاده برسانیم.
از سوی دیگر، یکی از نکات مهم در امر خودکفایی، فراهم‌سازی تکنالوژی، انرژی مورد نیاز برای تولید و منابع مالی است. به این معنا که خودکفایی در تولید یک قلم مورد نیاز باید به گونه‌یی باشد که یک کشور از صنایع مادر و بالادست برخوردار بوده و بتواند کالاهای استراتژیک و سرمایه‌یی را تولید کند.
از طرفی هم کشوری که مدعی خودکفایی است باید دانش تخنیکی تولید کالاها را داشته باشد تا بتواند اقلام تولیدشده را با کیفیت قابل رقابت در بازار بین‌المللی و مطابق استندردهای مورد نیاز تولید نماید، چرا که کیفیت پایین محصولات، اجازۀ رقابت با کالاها در سطح بین‌‌المللی را به آن‌ها نمی‌‌دهد که نتیجه‌ آن، عدم توانایی خلق اعتبار تولیدات داخلی است.
نکته مهم‌تر دیگر عامل سرمایه است. در کشورهایی که به دنبال خودکفایی هستند، باید حمایت‌های مالی از بخش صنعت و تولید به گونه‌یی باشد که بتواند اجرای سیاست‌های خودکفایی را مورد مساعدت قرار دهد؛ امری‎که در کشورهایی چون افغانستان نه تنها دارای سیاست مدون نیست، بل وابسته به خواست کشورهای حامی خارجی می‌باشد. تأمین انرژی ارزان، بستر تولید و زمین مورد نیاز و سایر امکانات نیز در همین چارچوب قابل ملاحظه و ارزیابی قرار می‌گیرد.
موضوع مهم دیگر در خصوص خودکفایی، استقبال عمومی یک ملت از تولیدات داخلی است. هرچند دولت افغانستان در این خصوص برخی اجبارها را در قرارداد مد نظر قرار داده، ولی این امر نیاز به مشارکت ملی، اعتمادسازی و ترویج فرهنگ اقبال عمومی از تولیدات داخلی است؛ زیرا در شرایط کنونی، حتی بسیاری از تولیدات داخلی به دلیل جذب اعتبار و کسب اعتماد مشتری، از مارک‌های خارجی به صورت غیرقانونی استفاده می‌کنند.
بنابراین، به نظر می‌‌رسد برای اجرایی شدن سیاست خودکفایی، نیاز به مشارکت و حمایت حداکثری مردم یک جامعه است؛ زیرا همان‌طور که گفته شد، معمولا تولیدات کشورهایی که به دنبال خودکفایی هستند از کیفیت بالایی برخوردار نیست و اگر مردم بخواهند در برابر پولی که می‌‌پردازند بهترین اقلام مورد نیازشان را استفاده کنند، باید اداره‌هایی چون اداره نورم و استندرد نظارت کافی، جدی و فنی از تولید کالاهای با کیفیت داشته باشند؛ زیرا در دنیای کنونی، با توجه به گستره‌ روابط تجاری و بین‌‌المللی، چنین امری میسر نخواهد بود.
بنابراین یکی از اصلی‌‌ترین مؤلفه‌های تحقق خودکفایی، مشارکت و حمایت مردم است. به تعقیب این مساله، فراهم‌سازی منابع مالی، تأمین انرژی و فراهم‌سازی بسترهای تولید از جمله امنیت، سرمایه و زمین از مؤلفه‌های دیگر خودکفایی است که تا رسیدن به این مرحله، راه درازی را در پیش داریم.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا