نشست صلحی که دستاورداش هیچ بود!
حکومت وحدت ملی بعد از پیوستن گلبالدین حکمتیار؛ امیر عمومی حزب اسلامی به پروسۀ صلح و آمدن وی به شهر کابل، پایتخت کشور که بارها از سوی وی در گذشتهها راکتباران شده بود؛ خبر میزبانی کنفرانس پروسۀ کابل را با اشتراک 25 کشور و نهادهای بینالمللی (یوناما و ناتو) بهتاریخ 16 جوزا 1396 برای مردم و کابلیان داد.
گرچه چندی قبل نیز مقامهای وزارت امور خارجه و تعدادی از مقامها از سوی ریاست جمهوری مامور تدوین برنامههای این نشست تعیین شد بودند و گویا مهمامان و مدعوین نشست صلح کابل نیز معلوم و مشخص گردیده بودند.
پس از حادثۀ چهارشنبه 10 جوزا که در آن صدها کشته، زخمی و لادرک ثبت شده است، دو حادثۀ پیدرپی بعد از آن، یعنی فیر بر مظاهرهکنندگان و تلفات جانی ناشی از این واقعه (هفت کشته و 20 زخمی) انفجار ناشی از انتحار در نماز جنازه که شمار کشته و زخمی آن به بیش از یکصد نفر رسید؛ گره به حضور مقامهای بلندپایه خارجی و اشترککنندگان داخلی نشست صلح کابل یا پروسۀ کابل داشت.
نشستها و تجمعات رهبران قومی، همچون حامد کرزی، عبدالرب رسول سیاف، یونس قانونی، کریم خلیلی و …، اعلامیههای احزاب سیاسی، سازمانهای اجتماعی و فعالان مدنی و دعوت همگانی ریاست جمهوری به آرامش و دعوت نشست از سران جمعیت، همه نشانگر وضعیت بد امنیتی در چند روز اخیر بوده است.
همچنین کنفرانس خبری وزیر امور خارجه حکومت وحدت ملی بهنمایندگی از حزب جمعیت اسلامی، مبنی بر برکناری مشاور شورای امنیت ملی و نهادهای امنیتی و اعلامیۀ رد تقاضای این گروه از سوی ارگ، بر پیچیدگیها همچنان افزوده است. در چنین شرایطی بهطبع منطقی نیست که توقع دستاورد کلان از کنفرانس یکروزه گرفت.
عدم حضور مقامهای بلندپایۀ کشورها
خوشبینانه بود که تصور کنیم مقامهای بلندپایۀ قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهیی دراین نشست، بدون ترس و دلهره اشتراک میکردند که نکردند. اضافه بر آن مشکلها بین کابل و اسلامآباد همچنان سایه افگنده است. حادثۀ تروریستی و انفجار هولناک چهارراه زنبق که در ابتدا هیچ گروه هراسافگنی آن را بهعهده نگرفت و ریاست امنیت ملی افغانستان، طی اطلاعیهیی رسمی مسبب آن را گروه حقانی با همکاری سازمان استخباراتی ارتش پاکستان اعلام کرد؛ رابطۀ دو کشور را بیش از پیش بدتر نمود. در نتیجه اسلامآباد اعلان کرد که دولت افغانستان هرگاه قادر به مدیریت امنیتی کشور خود نمیگردد، لبۀ تیز اتهامهای تروریزم را متوجه پاکستان میسازد.
گرچه مقامهای ایرانی طی هفتههای اخیر گرفتار مسایل داخلی همچون انتخابات ریاست جمهوری، شورای شهر و… بودند و در مسایل بیرونی کمتر فرصت ابراز نظر پیدا میکردند، ولی اعلان دستگیری و محاکمه جاسوسان ایران در ولایت قندهار، فراه و … بهتبع از دید مقامها و سایستورزان همسایه غربی ما پوت و پنهان نمیماند. بهخصوص که در این اواخر رسانههای ملی و محلی از گردش بالگردهای ناشناخته و از حضور کارشناسان نظامی ایرانی، روسی و پاکستانی همزمان در ولایات شمال و جنوب کشور یاد میکنند، عدم حضور وزیر امور خارجه ایران از قبل نیز قابل پیشبینی بود.
ناهمگونی کشورهای عربی حامی مالی طالبان و افغانستان
همزمانی اعلان قطع روابط دیپلماتیک بین قطر و شش کشور عربی دیگر با تدویر نشست صلح کابل گرچند از قبل هماهنگ نبود، تا هر نوع شایبه و توطیه را خنثا نماید، ولی نفس قطع روابط دیپلماتیک بین یک و شش کشورعربی تاثیرهای منفی آن بر دولت همیشهمحتاج افغانستان و طالبان تحت حمایت، تاثیرهای شگرف و منفی را بهبار خواهد نشست. اولین نتیجۀ آن در نشست صلح کابل نیز پیدا شد؛ از حضور نمایندگان کشورهای حاشیه خلیج نیز در این اجلاس خبری نبود.
عدم حضور رهبری طالبان
از سویی این هم غیر واقعبینانه است که سران طالبان و گروه حقانی که هنوز در لیست سیاه سازمان ملل متحد و قدرتهای جهانی میباشند؛ بدون واهمه و اضطراب با پای خود به کابل بیایند و نشست صلح کابل را فرصتی برای چانهزنی و دستاوردهای سیاسی و دیپلماتیک این گروه بپندارند.
طالبان از گروههای داخلی رقیب بیشتر از دولت افغانستان واهمه دارد. این گروه نگران است تا در صورت برملا شدن موضع ضعف از سوی این گروه، گروههای رقیب موقعیت و جایگاهشان را بهعنوان پرچمدار مبارزه و جهاد از آنان بگیرند. همچنین نباید فراموش کنیم که هنوز گروههای هراسافگن بینالمللی همچون القاعده، داعش و… نیز مترصد فرصتاند تا طالبان بهعنوان رقیب بدون دستاورد، از این صحنهها عقب رانده شوند. از آنجا که طالبان خود را به عنوان میراثدار امارت اسلامی میدانند، بسیار بعید بود که با یک دعوت و بدون امتیاز و خروج سران این گروه از لیست سیاه سازمان ملل متحد و کشورهای قدرتمند بینالمللی، افراد با صلاحیت، سرشناس و رهبری این گروه در نشست صلح کابل شرکت میکردند.
مساعی تیم محمداشرف غنی
حکومت وحدت ملی و بهخصوص تیم محمداشرف غنی مساعی بهخرج داد تا حداکثر از نشست صلح کابل بهرهبرداری نماید و موضوعهایی همچون تسلیمی جریان حزب اسلامی حکمتیار را بهعنوان یک دستاورد بزرگ و راهگشای صلح، قبل از این نشست یاد کند که چنین کرد.
مواردی که حکومت وحدت ملی دستاورد میپندارند:
- رییس شورای عالی صلح در این کنفرانس تعیین و رسما آغاز بهکار نمود.
- حزب اسلامی افغانستان به عنوان قهرمان صلح اعلان شد.
- آقای غنی باز هم در گفتگو و صلح را برای برادران ناراضی باز اعلان کرد.
- رییسجمهور فرصت را برای اعلان تصفیه حساب در وزارت امور داخله مناسب پنداشت و علیرغم مقاومتها از عزم آهنیناش در این مورد یاد کرد.
- اعلان تثبیت قدرت و بیتاثیری حضور و یا عدم حضور وزیر امور خارجه، حزب جمعیت اسلامی (شریک نظام جدید) و شرکای نظام در برگزاری کنفرانس پروسه کابل و مانور قدرت.
- بیان اعتماد بهنفس تیم محمداشرف غنی در تدویر کنفرانس بینالمللی در شرایط حاد امنیتی در کابل.
به باور نگارنده، دستاورد مهم حکومت وحدت ملی از کنفرانس پروسۀ کابل چندان کلان و حجیم نبود. چنانچه گفته شد میزان اهمیت دستاورد این جلسه، بسته به حضور مقامهای بلندپایه بینالمللی کشورهای قدرتمند، همسایهها و اشتراککنندگان داخلی داشت. از آنجا که امنیت کابل شکننده است، ارتباط بین کشور میزبان و دو کشور نزدیک و دخیل قضایای جنگ و صلح افغانستان، بر اثر حوادث اخیر تیرهتر شده است. اشتراککنندگان کنفرانس پروسۀ کابل از نظر کیفی حضور مقامهای بلندپایه خارجی قابل توجه نبود. بر اثر مشکلهای داخلی حتا وزیر امور خارجه و میزبان این کنفرانس خود نیز حضور نداشت.
نویسنده: محمدجواد علوی