چین در چه مسیری است؟
نویسنده: لیو جین سونگ؛ سفیر چین در افغانستان
یکماهونیم است که در این موقف هستم. در طول این دوره، پرسشهای مکرری که دوستان افغانم از من پرسیدهاند، عبارتند از: چرا چین در چهار دهه گذشته دستاوردهای قابل توجهی داشته است؟ تجربه و پیامدهای مسیر چین چیست؟ آیا ارزش یادگیری برای افغانستان را دارد؟
پاسخ بهتمام این سوالها را میتوان در گزارش نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین (CPC) که چهار ماه پیش برگزار شد، یافت. در این گزارش بیان شد که چین وارد عصر جدیدی شده است. آن روزهایی که قدرتهای امپریالیستی و غربی میتوانستند بهسادگی با نصب چند توپ در سواحل چین، این کشور را وادار بهتسلیم کنند، دیگر وجود ندارد. آن روزها، زمانی که من یک کودک بودم و مجبور بودم برای خرید ضروریات مادر و پدرم در صفهای طولانی برای گرفتن لباس و غذا و کوپون ایستاد شوم، دیگر وجود ندارد. آن روزها که قدرتهای غربی از چین بهعنوان «مرد بیمار شرق آسیا» نفرت داشتند، دیگر نیست. امروز چین در حال نزدیکشدن بهمرکز جهان است. چینیها هیچوقت بهرویای جوانسازی دوباره ملتشان به این اندازه نزدیک نشده بودند.
سال گذشته، تولید ناخالص داخلی چین 6.9درصد رشد داشت. در حال حاضر، کل اقتصاد این کشور بیش از 12تریلیون دالر امریکایی است که در 17سال گذشته با بالاآمدن پنج درجه، رتبه دوم جهان را کسب کرده است. از لحاظ تولید ناخالص داخلی، رشد اقتصادی سالانه چین، برابر با مجموع تولیدات اقتصادی بزرگترین اقتصادهای جهان (اسپانیا و مکسیکو) است. تولیدات صنعتی، حجم تجارت خارجی و ارز خارجی چین در رتبه اول جهان قرار دارد. طی 40سال گذشته، 700میلیون چینی از فقر خارج شدهاند و گروهی با درآمد متوسط تا 400میلیون نفر افزایش یافته است. در حال حاضر، تولید ناخالص داخلی چین حدود 9500دالر است که 9برابر بیشتر از سال 2000 میباشد و به سطح کشورهای با درآمد متوسط میرسد. در 18سال اخیر، این کشور تا بیش از 30رتبه در جهان افزایش داشته است. تناقض اصلی جامعه چین بهتناقض بین توسعه نامتعادل و ناکافی تبدیل شده است و نیازهای روزافزون مردم برای زندگی بهتر، یعنی از «داشتن یا نداشتن» به«خوب یا خراب» و از رشد سریع بهرشد با کیفیت بالا تغییر کرده است.
هنگام بازدید از چین، دوستان افغان ما متوجه خواهند شد که در خیابانها یا متروهای این کشور، افراد بیکار بسیار کم هستند. اکثر آنها در عجله هستند، انتظارها در چهره و امید در چشم آنها دیده میشوند.
شما شهروندان را میببنید که خود را با آهنگ و رقص در خیابانها، موزیمها و سالونهای ورزشی سرگرم میکنند و همچنین جوانانی که از زندگی خود و خانواده خود و یا از دایره دوستان لذت میبرند.
بنابراین، اولین ویژگی مسیر چین این است که این کشور از مستقلبودن بهثروتمندشدن و از ثروتمندی بهقدرت، پیشرفت کرده است. زندگی شهروندان ما بهطور فزایندهیی غنی و متنوع شده است. آنها موفقیت، امنیت و شادی را احساس میکنند. مردم چین بهمسیر نظریهها، سیستم سیاسی و فرهنگ سوسیالیزم با ویژگیهای چینی اعتماد کامل دارند.
نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست، تفکر شی جین پینگ درباره سوسیالیزم با ویژگیهای دولت چین را برای عصر جدید مطرح و خلاصه کرد که این حزب را با داشتن حدود 90میلیون عضو، متحدتر، با انضباط و بیباکتر ساخت. ما توسعه اقتصادی را بهعنوان وظیفه اصلی حفظ میکنیم، بهرشد مردم پایبندیم، اصل حمایت از کشور را از طریق مردم حفظ میکنیم، اصلاحات عمیق را در همه حوزهها بهکار میگیریم، متعهد بهپیشرفتهای جدید فلسفه هستیم، حکومتداری بر اساس قانون را توسعه میبخشیم، حکومتداری سختگیرانه بر حزب را ترویج میکنیم، توازن بین انسان و طبیعت را حفظ میکنیم.
دوستان من در افغانستان سخنانی را که خردمندیی توسعه اقتصادی چین را نشان میدهد، ستایش میکنند. بهطور مثال، ساختن جادهها اولینقدم برای ثروتمندکردن مردم است. بدون زراعت، ثبات، بدون صنعت، شکوفایی، بدون تجارت، اعتباری وجود ندارد.
همچنان راهاندازی پروژههای آزمایشی و ایجاد حوزه ویژه اقتصادی نیز اهمیت دارد. بعضی از دوستان «سه سلاحِ سحرآمیز» حزب کمونیست چین را در طول جنگ انقلاب میدانند: جبهه متحد، مبارزه مسلحانه و ایجاد حزب. من همچنین بهآنها گفتم که چین در طول این سالها، تجربههای بسیار مهمی در زمینه سیاست کسب کرده است. برای مثال، ثبات و وحدت ملی را مانند چشمان خود محافظت میکنیم، عناصر فاسد را مانند جداکردن سم از استخوان از بین میبریم، تصمیمها را مانند زدن میخ بهجایی اجرا میکنیم، بهفعالیتهای تروریستان مانند اینکه باد بهبرگهای خشکیده در پاییز میوزد، حمله میکنیم.
بنابراین، ویژگی دوم مسیر چین این است که ما همیشه یک رهبر حزب قوی داریم که حمایت مردم و پشتیبانی قوی هسته رهبریت را دارد. ما اصول سیاسی ثابت داریم. ما رهایی ایدیالوژیک و سیاست موازی با زمان داریم.
نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست (CPC) هدف توسعه را تا اواسط قرن حاضر تعیین کرده است: هدف کوتاهمدت این است که تا سال 2020میلادی، یک جامعه نسبتن مرفه از هر لحاظ ایجاد شود. با توجه بهشاخصهای عددی تولید ناخالص داخلی، سرانه این کشور از 10000 دالر فراتر رفته و در آستانه یک کشور با درآمد بالا، یعنی 12000 دالر نزدیک شده است؛ که ساکنان روستایی از زیر خط فقر خارج خواهند شد.
هدف درازمدت بهدو مرحله تقسیم میشود. اولین مرحله از سال 2020 تا سال 2035میلادی است. ما بهطور اساسی مدرنیزاسیون سوسیالیستی را طی 15سال کار سخت، خواهیم فهمید. مدرنسازی نظام و ظرفیت حکومتداری چین بهدست خواهد آمد. چین از لحاظ قدرت ملی جامع و نفوذ بینالمللی بهیک کشور پیشرو تبدیل خواهد شد. برخی محققان تخمین زدهاند که براساس تولید ناخالص داخلی، سرانه چین در آن زمان باید به 40 تا 50هزار دالر برسد.
بنابراین، میتوان دید که ویژگی سوم مسیر چین این است که هر پست اصلی در این مسیر، دارای کارت هدایت واضح و مسافت پیموده شده در جلو است و یک هدایتگر در هر ماشین وجود دارد: مردم چین در برنامهریزی خوبند و در عملیساختن برنامهها بهتر. ما برنامههایی یکساله، پنجساله و دهساله برای تعادل واقعیت و اهداف بلندمدت داریم که رویای چین برای جوانسازی ملی، تمام ملت را متحد میکند. تنها با تمرکز بر قدرت و منابع میتوانیم بهاهداف بزرگ دست یابیم.
دوستان افغانم اغلب پس از بازدید از شانگهای، بجینگ و دیگر شهرهای چین مرا تحسین و تشویق میکنند. آنها معتقدند که اکنون چین کشوری توسعهیافته و قدرتی پیشرو در جهان است؛ اما من بهصراحت بهآنها گفتم که این ادعا دقیق نیست. اگر آنها بهقسمتهای غربی و حومه کشور چین سفر کنند، بهطور حتم درک جامعتری نسبت بهکشور من خواهند داشت.
گزارش نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست اشاره کرد که چین هنوز در مرحله اولیه سوسیالیزم است و باقی خواهد ماند. چین هنوز بزرگترین کشور در حال توسعه جهان است. اکنون، تولید ناخالص داخلی سرانه چین تنها در رتبه هفتم جهان است، حتا اگر به 12هزار دالر سرانه برسد، هنوز تنها حدود یکچهارم ایالات متحده امریکاست. امروز و رتبه شصتم در جهان. مبارزه با فقر کار بسیار دشوار است برای چین. 30میلیون نفر هنوز در چین منتظرند در سال آینده از فقر خارج شوند، که این تعداد نفر برابر با کل جمعیت افغانستان است.
کیفیت و کارآیی توسعه ما هنوز بهاندازه کافی بالا نبوده و توانایی نوآوری ما نیز بهاندازه کافی قوی نیست. مردم ما هنوز مشکلات زیادی در زمینههای اشتغال، تحصیل، مراقبتهای بهداشتی، مسکن، مراقبت از سالمندان و … دارند. تضادها و مشکلات اجتماعی در هم آمیختهاند و برای حفاظت از محیط زیست راه درازی در پیش داریم. تحولات جدیدی در سطح امنیت ملی و عدم اطمینان در محیط خارجی وجود دارد. بعضی از مردم جهان همچنان نسبت بهچین غیردوستانه و یا تعصب دارند و حتا بیشتر مایل بهشکستن، بههمریختن و تجزیه این کشور را دارد.
برای همه این دلایل، مسیر چین دارای ویژگی چهارم است که دیگر جادهیی صاف نخواهد بود، بل جادهیی که با مشکلات و چالشهای بزرگی روبهروست. چین برای جلوگیری از مشکلات باید متمرکز باشد و ذهنیت روشن را حفظ کند و در مقابل ستایش و سرزنش خود را نبازد.
واقعبینانه نیست که فرض کنیم چین مسوولیت کمک خارجی را مانند آن دسته کشورهای توسعهیافته بپذیرد و یا کاری فراتر از قدرت ملی خود انجام دهد. چین بهعنوان قدرتی بزرگ، مسوولیت بزرگی دارد؛ بهعنوان یک کشور بزرگ، مشکلات خاص خود را دارد. چیزهای زیادی وجود دارد که چین باید در داخل و خارج از کشور انجام دهد. برای این کشور در حال توسعه آسان نیست که حتا یک «پِنی» (سنت) برای کمک بهکشورهای دیگر بدهد. این چیزی است که دوستان ما در کشورهای در حال توسعه بهشمول افغانسان باید درک کنند.
چین نمیتواند بدون یک محیط بینالمللی صلحآمیز و یک نظم بینالمللی پایدار رشد کند. برای این منظور، چین فعالانه در حال بررسی مشارکت جهانی، ارتقای هماهنگی و همکاری با سایر کشورهای بزرگ، امیدوار به برقراری روابط سالم و پایدار بین چین و امریکا، تقویت روابط با همسایگان خود از جمله افغانستان بر اساس اصل محبت، صداقت، مزایای متقابل و همهشمول است.
چین از تمام شریکهای خود که خواهان تجربه توسعه این کشور است، استقبال میکند. در پنج سال آینده، چین 10هزار میلیارد دالر امریکایی کالا وارد، 600میلیارد دالر از سرمایهگذاری خارجی را جذب و مجموعن 750میلیارد دالر سرمایهگذاری خارجی خواهد داشت. گردشگران چینی بهخارج از کشور نیز به 700میلیون نفر خواهند رسید که این همه مزایای فوقالعادهیی برای جهان خواهد داشت.
چین دیپلماسی کشوری بزرگ را با ویژگیهای خودش پیگیری کرده و تلاش میکند محافظ صلح جهانی، کمککننده توسعه جهانی و از مدافعان نظم بینالمللی باشد. این کشور علاوه بر تمرکز، بر ثبات و توسعه خود، همچنان نقش خود را بهعنوان یک کشور بزرگ و مسوول در زمینههای علم و دانش، حکومتداری جهانی، توسعه و اصلاح نظام حکومتداری جهانی، میانجیگری دیپلماتیک و راه حل سیاسی برای مسایل داغ بینالمللی مانند امور افغانستان، ادامه خواهد داد.
چین سیاست خارجی مستقل خود را در بخشهای صلح، استراتژی باز و همهشمول، سیاست تدافعی دفاع ملی و راه توسعه صلحآمیز دنبال میکند. چین هرگز بهدنبال هژمونی نخواهد بود یا اراده خود را بر دیگران تحمیل نخواهد کرد و هرگز در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله نمیکند و بهدنبال منافع دیگران نیست. اینها اصول موثری است که ریشه در سنتهای فرهنگی چین داشته و در خون چینیها تزریق شده است و تنها با تقویت این کشور ادامه خواهند یافت.
بدین ترتیب ویژگی پنجم مسیر چین این است که یک نوع روابط بینالمللی و جامعه مشترک برای بشریت ایجاد شود. این امر روحیه احترام متقابل، عدالت و همکاری دوجانبه را وسعت بخشیده و اصول ارتباط را بهجای تقابل، مشارکت را بهجای اتحاد برجسته میسازد. این یک پیام قوی از صلح بینالمللی، توسعه و بشارت برای تمام کشورهای در حال توسعه است.
ابتکار «جاده ابریشم جدید» در قانون اساسی حزب کمونیست نوشته شده است. چین برای پیشرفت این ابتکار تمام تلاش خود را انجام خواهد داد تا هماهنگی سیاسی، ارتباط امکانات، تجارت بدون محدودیت و همبستگی مردم را بهمنظور ایجاد سکوی جدید برای همکاری بینالمللی ایجاد کند. امروز، دلیل این ابتکار برای منفعت عموم جهان در درک موفق تناقضات بینالمللی مانند عدم توسعه، حکومتداری و صلح نهفته است.
این امر توسعه را بهعنوان بزرگترین وجه مشترک جهان حمایت کرده و رویای کشورهای مربوطه را برای احیای جاده ابریشم تحقق خواهد بخشید. ابتکار جاده ابریشم عرضه و تقاضا را گسترش و اقتصاد جهانی را دوباره متوازن میسازد. همچنان دسترسی، فرصتهای تجاری و اشتغال برای کشورهای کمتر توسعهیافته، بهویژه کشورهای محاط بهخشکه مانند افغانستان را وسعت بخشیده و بهسود موقعیت افغانستان در زنجیره ارزش جهانی خواهد بود.
امروز، چین موافقتنامههای همکاری «یک کمربند و یک جاده» را با 80 کشور از جمله افغانستان امضا کرده است، نهادینهکردن همکاریهای ظرفیتی با بیش از 30 کشور را آغاز کرده و ساخت 75 حوزه همکاری، اقتصادی و تجاری را در 34 کشور در امتداد این مسیر معرفی کرده است. شرکتهای چینی بیش از 50میلیارد دالر امریکایی را در کشورهای اطراف این مسیر سرمایهگذاری کرده و درآمدهای مالیاتی را بیش از 10میلیارد دالر افزایش داده و نزدیک به 200هزار فرصت شغلی را برای کشورهای مربوطه ایجاد کرده است که تنها در افغانستان 1000فرصت شغلی بهوجود آمده است.
تجربه ثابت کرده که مسیر چین و ابتکار «یک کمربند و یک جاده» از یکدیگر پشتیبانی میکنند. مسیر چین نه تنها آورنده زندگی مرفه برای مردم چین است، بل مسیر وسیعی برای آینده و رفاه مشترک چین و کشورهای همسایه آن است. این ششمین ویژگی مسیر چین در عصر جدید است.
من بارها بهدوستان افغانم گفتم که چین نه طرحهای خارجی و نه طرحهای چینی وارد خواهد کرد. «فقط پا میداند کدام کفش مناسباش است.» ما هرگز نمیتوانیم یک طرح را برای تمام کشورها تطبیق کنیم. هر کشور باید طرح توسعهیی مناسب با شرایط ملی و قدرت خودش را پیدا کند. من فقط میخواهم تاکید کنم که مسیر (جاده ابریشم) چین تنها افتخار این کشور نیست، زیرا این مسیر نه تنها راه را برای دیگر کشورهای در حال توسعه برای مدرنیزاسیون گسترش میدهد، بل گزینههای جدیدتری را برای آن ملتها ارایه میکند که میخواهند توسعه خود را با حفظ استقلال، سرعت بخشند. ما از دوستان افغان میخواهیم که بیشتر بهچین سفر کنند، مسیر چین را مطالعه و مقایسه کنند و سپس پیشنهادهای مربوط بهتوسعه چین و افغانستان را ارایه دهند.