تحلیل

میراث ربانی؛ سازمان آشفته

هادی میران؛ تحلیل‌گر

صلاح‌الدین ربانی فرزند ارشد مرحوم استاد برهان‌الدین ربانی، وزیر امور خارجه دولت وحدت ملی سرانجام از سمت‌اش استعفا داد و این خبر در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی عکس‌العمل‌های متفاوتی را برانگیخت که بعضی از آن به دلایل مختلف قابل توجه می‌باشد.

آقای ربانی نه به دلایل ظرفیت و قابلیت شخصی؛ بل به دلیل وابستگی حزبی و به‌خصوص با استفاده از کارت اعتباری پدر مرحوم خود، به مقام وزارت خارجه رسید، اما آنچه را او به عنوان وزیر خارجه افغانستان در فراز و فرود فرایند دیپلماسی این کشور از خود به یادگار گذاشت، به‌هیچ عنوان قابل دفاع نیست.

وزارت خارجه یک کشور، مرکز عملی و نظری تحلیل و تصمیم سیاست خارجی یک کشور می‌باشد که میزان فهم، درک، درایت مدیریتی و ظرفیت تحلیل‌گری هیات رهبری آن شکل و محتوای مناسبات و داد و ستدهای دیپلماتیک میان کشور مطبوع و جهان خارج را تعریف و تعیین می‌کند.

به‌همین دلیل همان‌گونه که سربازان یک کشور در سنگرهای جنگ گرم، سرنوشت کشورشان را رقم می‌زنند، کارگزاران و استراتیژی‌پردازان وزارت خارجه نیز به سربازان و فرماندهانی می‌مانند که در سنگرهای نبرد سرد و در جدال دیپلماتیک از امنیت و تمامیت ارضی سرزمین‌شان پاسداری می‌کنند.

از همین رو، سهم وزارت خارجه در امر تامین منافع یک کشور به همان اندازه مهم و حیاتی ارزیابی می‌گردد که سهم سازمان‌های امنیتی در امر تامین امنیت مالی و جانی شهروندان یک کشور مهم دانسته می‌شود.

همان گونه که آموزش و مهارت‌های جنگی سربازان سرنوشت جنگ را تعیین می‌کند، دانش سیاسی، تجارب و ظرفیت فکری دیپلمات‌های وزارت خارجه در تعیین سرنوشت جدال‌های دیپلماتیک مهم خوانده می‌شود.

به تعبیر دیگر، وزارت خارجه نماد ظرفیت فهم و جدال‌های دیپلماتیک یک کشور خوانده می‌شود که در واقع همین خصوصیت، فلسفه وجودی آن را توجیه‌پذیر می‌سازد.

حالا این سوال مطرح می‌شود وزارت خارجه‌یی را که آقای صلاح‌الدین ربانی در مدت پنج سال رهبری و هدایت کرد، آیا از ویژگی‌هایی که ذکرش رفت، برخوردار گردیده است؟ آیا واقعا وزارت خارجه افغانستان در این مدت مرکز پردازش و پیرایش سیاست‌های خارجی افغانستان و متناسب با نیازهای دیپلماتیک افغانستان بوده است؟ آیا واقعا آقای ربانی از قدرت فهم و تحلیل حساسیت‌های دیپلماتیک و جدال‌های چندپهلوی آن برخوردار بوده است؟

این سوال‌ها از هر چشم‌اندازی که مورد توجه قرار گیرند، در خوش‌باورانه‌ترین قضاوت نیز پاسخ آن روشن است و آن این است که نه دستگاه عریض و طویل وزارت خارجه تا هنوز به ظرفیت مورد نیاز برای فهم حساسیت و جدال‌های دیپلماتیک رسیده است و نه هم آقای ربانی از دانش بلند دیپلماتیک و فهم حساسیت بازی‌های بیرون‌مرزی برخوردار بود که بتواند با تکیه بر قدرت فهم خود سرشت و سرنوشت این وزارت را دچال تغییر و تحول کند.

همان‌گونه که اشاره رفت، آقای ربانی نه به دلیل درایت و دانش بلند خود، بل با استفاده از اعتبار پدر مرحوم خود در مسند وزارت خارجه جا خوش کرد و آنچه را او در این پنج سال به عنوان وزیر امور خارجه برای افغانستان به انجام رسانید، چیزی نیست که قابل مستندسازی باشد.

به عبارت دیگر آقای ربانی نتوانست سیاست خارجی کشور ما را به یک فرایند موثر برای مواجهه با هجوم دیپلماتیک دشمنان مردم افغانستان و جلب حمایت دوستان افغانستان تبدیل کرده و دستگاه وزارت خارجه را از یک دفتر متراکم و بی‌ظرفیت، به یک سازمان منسجم و متخصص دانش دیپلماتیک ارتقا ببخشد.

شاید یکی از توجیهات آقای ربانی این باشد که در سال‌های وزارت برای او فرصت داده نشد و حمایت‌های لازم نیز از وی صورت نگرفت تا بتواند منبع و مرجع دست‌آوردهای ارجمند و ارزشمند دیپلماتیک برای افغانستان باشد.

فرض را بر این بگذاریم که آقای ربانی در این زمینه حق به‌جانب باشد، اما در این صورت باید از وی پرسید که وقتی با موانع کاری مواجه بودی و فضای لازم را برای جولان‌گری‌های دیپلماتیک نداشتی، چرا همان زمان لب به سخن نگشودی و اصولا چرا در همان زمان و با استناد به دلایل خیلی موجه‌تر استعفا نکردی؟

شاید دلبستگی قدرت و جذبه‌های دلفریب کرسی وزارت سبب گردیده بود که آقای ربانی لب فرو بسته بود و اکنون این حکومت که به پایانش نزدیک شده، آقای ربانی وفای وزارت را به لقایش بخشید.

نشانه‌های متعددی که از شکل و محتوای وزارت خارجه قابل درک و دریافت است، فارغ از حب و بغض چنین می‌نماید که آقای ربانی از قدرت فهم و حساسیت‌های لازم تحلیل و تفسیر بازی‌های دیپلماتیک برخوردار نبود و در سال‌های تصدی‌اش با علایق به شدت قومی و حزبی عمل کرد که از آن جمله می‌توان به تقرر تعداد قابل توجهی از وابستگان حزبی و شخصی‌اش به پست‌های دیپلماتیک در خارج از کشور اشاره کرد.

وزارت خارجه‌یی که از آقای ربانی به میراث مانده، هنوز یک سازمان بی‌نظم و غیر تخصصی می‌باشد که به شدت نیاز به ارتقای ظرفیت و بازنگری تشکیلاتی دارد.

نوشته‌های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا