در حالیکه تلاشها برای گفتگوهای صلح از جوانب مختلف با دیدگاهها مختلف در جریاناند، در مورد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نیز پرسشهایی وجود دارد. بر اساس تقویم انتخاباتی کشور، باید انتخابات ریاست جمهوری در 31حمل یعنی ماه جاری برگزار میگردید، اما به تاریخ 29 سرطان به تعویق افتاد.
در آخرین مورد اعضای جدید کمیسیون انتخابات اعلام کردند که برگزاری انتخابات در تاریخ اعلامشده ممکن نیست، انتخابات برای دو ماه دیگر باز هم به تعویق افتاد. بر اساس این فیصله قرار است انتخابات ریاست جمهوری، شوراهای ولایتی و انتخابات مجلس ولایت غزنی به تاریخ 6 میزان سال جاری برگزار گردد.
در نظامهای دموکراتیک، انتخابات مایۀ مشروعیت نظام سیاسی است؛ انتخابات مجلس، انتخابات ریاست جمهوی و حتا انتخابات شوراهای ولایتی و شوراهای ولسوالی.
انتخابات ریاست جمهوری پرستیژ نماد هرم اقتدار و مشروعیت سیاسی را دارد. بدون انتخابات هیچ کس و هیچ جناح سیاسی از اقتدار و مشروعیت کافی برخوردار نیست. بنابراین صلاحیت هیچ گونه تصمیمگیری قاطع و جدی را ندارد.
حالا بحثهای صلح درست زمانی شدت گرفته که افغانستان در آستانۀ یک انتخابات نهایت مهم قرار دارد. انتخاباتی که ضامن مشروعیت نظام است و کلید حل چالشهای سیاسی کشور تعریف میشود. در این میان اما گروهها و افرادی در تلاش مشروعیتزدایی از حکومت برآمدهاند تا در شرایط گفتگوهای صلح از این فرصت استفاده بیشتر ببرند.
حکومت وحدت ملی در ابعاد مختلف دستآورهای خوب و قابل لمسی داشته است، اما در تامین و تقویت مشروعیت اقتدار سیاسی همچنان که از اول یک پای این حکومت میلنگید همچنان میلنگد. در حالیکه این یک حکومت توافقی و قراردادی است و تاخیر سهساله در برگزاری انتخابات مجلس، به درازا کشیدن بیش از ششماه برای اعلام نتایج انتخابات، برگزار نشدن انتخابات در ولایت غزنی، فساد و تقلب در انتخابات و اتهام وسیع علیه کمیسیون انتخابات تا حدود زیادی باز هم مشروعیت این حکومت را کاهش داده است. حالا چه کسی بپذیرد یا نپذیرد، واقعیت همین است.
در مورد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی نیز تاخیر و تعویق مرحله به مرحله، این نگرانی را در میان مردم افزایش داده است که مبادا انتخابات برگزار نگردد.
برگزاری انتخابات بهطور عام ضامن مشروعیت و خود مشروعیت اقتدار سیاسی نظام سیاسی است. یعنی هیچ بدیلی ندارد و هیچ بهانهیی کافی نیست. همین که یک نظام سیاسی از برگزاری انتخابات عدول کرد در واقع برداشتن قدمی در جهت استبداد سیاسی است، ولی این بحث در افغانستان علاوه بر این، پیامد خاصی نیز دارد.
گفتگوهای صلح اکنون در هیکل دسترخوانی است که هرکسی به آن دست یازد و چیزی بیشتری بردارد. حکومت که حیثیت صاحب این دسترخوان را دارد، تنها زمانی میتواند کارگردان اصلی گفتگوهای صلح باشد که از پایگاه مشروعیت قانونی و سیاسی برخوردار باشد.
تاخیر و تعویق انتخابات شاید بتواند روند صلح واقعی که افغانستان مالک آن باشد را نیز به تاخیر بیندازد، اما بهطور کامل نمیتواند از حکومت موجود مشروعیتزدایی کند، ولی اگر این حکومت نتواند انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی را برگزار کند، در آن صورت به طور قطع دیگر مشروعیت سیاسی و قانونی ندارد و آنجاست همه جناحها و افرادی که در اطراف دسترخوان صلح چهار زانو زدهاند، از میزان دسترسی مساوی بهرهمند میشوند.
درست در این مقطع است که هم گفتگوهای صلح به بیراهه کشانده میشود، هم دستآوردهای هجده ساله به مخاطره جدی میافتد و هم فرصت دستدرازیهای مجدد کشورهای مداخلهگر در امور داخلی ما بار دیگر فراهم میآید.
در آن صورت نه تنها منتظر صلح با نتایج مطلوب باشیم که آماده یک جنگ داخلی جدید و یا در خوشبینترین حالتاش، در انتظار یک نظام نیمهطالبانی باشیم که آهسته آهسته در هیکل اصلی خود یعنی امارت اسلامی درخواهد آمد.
بنابراین انتخابات پیششرط اساسی پیشرفت صلح و کلید موفقیت یک صلح آبرومند و مطلوب برای افغانهاست.
حالا نتیجه این انتخابات برای هر تیم که باشد، چندان اهمیت ندارد، اهمیت مساله در این است که نهاد حکومت افغانستان مشروعیت لازم برای مالکیت و در کنترول داشتن گفتگوهای صلح را داشته باشد.
سرمقاله/ روزنامه راه مدنیت