اسلایدشوتحلیل

لندن یا کانون سرنوشت

محمد اشرف‌غنی رییس‌جمهور کشور در یک سفر رسمی سه‌روزه که از طرف مقامات انگلیس دعوت شده، به لندن رفته است. در این سفر با مقامات بلندرتبه بریتانیا از جمله نخست‌وزیر آن کشور ملاقات صورت گرفت و پیرامون اوضاع جاری در افغانستان و مشخصا مذاکرات صلح و اطراف درگیر آن بحث و تبادل نظر شده است.

هرچند بریتانیا دیگر صاحب آن اقتدار و شوکت سالهای استعماری نیست و به یک کشور کوچک در کنج اروپا جا خوش کرده است، اما از چشم‌انداز استخباراتی هنوز در بسیاری از تحولات و معادلات سیاسی منطقه‌یی و بین‌المللی نقش تعیین‌کننده دارد.

افغانستان برای بریتانیا خاطره ماندگار تاریخی است که هنوز در چهارچوبه امنیت ملی و سیاست خارجی آن کشور‌ جایگاه قابل تامل دارد. از همین رو در تحولات و رخدادهای تاریخی افغانستان و به خصوص رخدادهای چهل سال اخیر، رد پای بریتانیا بسیار درشت بوده است.

از جانب دیگر، تولد پاکستان به عنوان یک جغرافیای مستقل سیاسی و مرزبندی‌های جغرافیایی کشورهای منطقه، نیز حاصل اشاره و استخاره‌های استعمار قدیم بریتانیای کبیر می‌باشد که بریتانیای معاصر از آن وراثت می‌کند.

اینها و خیلی از مسایل دیگر که ذکر مفصل آن در این مختصر نمی‌گنجد، پدیدارهای پر اهمیت استراتیژیک سیاسی‌اند که جایگاه بریتانیا را در سمت‌وسودهی رخدادهای منطقه‌یی به‌خصوص حوادث افغانستان برجسته می‌سازد.

آنچه را پاکستان در امور افغانستان انجام می‌دهد، ظاهرا از آدرس یک کشور مستقل صورت می‌گیرد، اما بی‌تردید جنرالهای پاکستانی که ثروت و سرمایه آنها در انگلیس خوابیده‌اند، نمی‌خواهند و نمی‌توانند بدون موافقت و آگاهی مقام‌های امنیتی بریتانیا، در فرایند رخدادها و تحولات کلان بین‌المللی دخالت نمایند.

با توجه به همین موارد، سفر رییس‌جمهور غنی به بریتانیا، دارای اهمیت استراتیژیک پنداشته می‌شود و ملاقات‌هایی که با مقامات بریتانیا تنظیم شده، چگونگی مذاکرات صلح، جایگاه پاکستان و مسایل پیرامونی آن و ادامه همکاریهای بریتانیا با دولت افغانستان از مطالب اصلی مورد گفتگو خواهد بود.

 اینکه هیات افغانستان به رهبری رییس‌جمهور تا کجا می‌تواند در منظومه باورهای استراتیژیک بریتانیا نسبت به افغانستان رخنه وارد کرده و قناعت و رضایت مقامات آن کشور را در امر کشاندن طالبان به پای میز مذاکره فراهم کند، هنوز زود است چیزی در این مورد گفته شود، اما نشانه‌هایی دیده می‌شود که این ملاقات‌ها دولت افغانستان را از انزوای موجود سیاسی تا حدودی بیرون کشیده و در جایگاه برتر قرار خواهد داد.

رییس‌جمهور غنی به رغم اینکه در اطراف خود آدم‌های با متن و محتوای بازیهای سیاسی نامناسب کم ندارد، خود اما در بسیاری موارد بازیگر زیرک دانسته می‌شود که تا حالا توانسته رقبای سیاسی‌اش را با کنش‌های متفاوت و حتا غیر قابل پیش‌بینی در حواشی سیاست قرار دهد.

به هر روی، این سفر در بدبینانه‌ترین قضاوت هم که شده، خالی از دست‌آورد نخواهد بود و در قضایای گفتگوهای صلح با طالبان نیز برای افغانستان جایگاه و پایگاه قابل توجه خواهد بخشید.

با این حال باید گفت که فرایند مذکرات صلح با طالبان اگر از چشم‌انداز منافع یک کشور یک‌پارچه و متحد نگریسته شود، چنین استنباط می‌گردد که صف بستن مخالفان سیاسی دولت برای مذاکره با دشمنان مردم و دولت افغانستان، فارغ از هرگونه منطق سیاسی تاویل می‌گردد؛ زیرا انجام این گونه مذاکرات از یک‌طرف کارساز نیست و از طرف دیگر به ضعف تدریجی دولت خواهد انجامید که در آن صورت به نیرومند شدن دشمن مشترک کمک کرده است.

منطق سیاسی حکم می‌کند که منفعت درازمدت نسبت به منفعت کوتاه‌مدت ارجحیت دارد و از همین رو آنچه را مخالفان سیاسی دولت به انجام می‌رسانند و یا در پی انجام آن هستند، چندان همخوان و همنوا با منافع تعریف‌شده یک کشور یک‌پارچه، به نظر نمی‌رسد.

انتظار می‌رود این سفر بتواند گره‌های ناگشوده در خیلی زمینه‌ها و به‌خصوص در زمینه روابط با پاکستان را باز کرده و پیش‌زمینه‌های بهتری برای مذکرات سودبخش میان پاکستان و افغانستان فراهم کند که قرار است در آینده نزدیک رییس‌جمهور غنی به آن کشور سفر نماید.

رقبای سیاسی رییس‌جمهور که اکنون در یک ایتلاف موقت گرد آمده‌اند، نخست که اغلب در بدنه همین نظام جایگاه و پایگاه و امتیازات بلند داشته‌اند و اکنون که در برابر این دولت قرار گرفته‌اند، قبل از همه چیز باید به این واقعیت اعتراف کنند که خود در سمت‌وسودهی سیاست‌های خارجی و داخلی همین نظام سهیم بوده‌اند.

واقعیت است که طالبان در خوش‌بینانه‌ترین قضاوت، جنگجویان نیابتی‌اند که مامور بر این وظیفه شده‌اند. از این رو هر حرکت سیاسی که به استحکام طالبان و جرم‌زدایی از آنها بینجامد، گرهی از معضلات موجود را نخواهد گشود و به استقرار صلح و ثبات در افغانستان نیز کمک نخواهد کرد.

مقابله با طالبان و یا راضی کردن آنها به کوتاه آمدن در برابر خواست مردم افغانستان، مستلزم اتخاذ موضع واحد سیاسی است که دولت و رقبای سیاسی آن را در یک سمت‌وسو قرار می‌دهد.

راه مدنیت/ سرمقاله

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا