در نهمین نشست «سازمان دولتهای ترک» در شهر سمرقند اوزبیکستان، شوکت میر ضیایف؛ رییسجمهور این کشور خواستار هماهنگی بیشتر اعضای این سازمان در قبال افغانستان شد. میر ضیایف تاکید کرد که کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک باید با استراتژی واحد و هماهنگیهای لازم سیاسی، روش منسجم را در تحولات افغانستان به پیش گیرند. او ضمن ابراز نگرانی از فعالیت گروههای تروریستی در افغانستان، هشدار داد که در صورت عدم هماهنگی میان کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک، منطقه با حوادث غیر قابل پیشبینی مواجه خواهد شد.
نگرانی کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک چیست؟ این سازمان چه راههای حلی برای مشکل افغانستان میتواند داشته باشد؟ آیا اصلا سازمان دولتهای ترک توان حل مشکل منطقهای مثل افغانستان را دارد؟ هدف کشورهای عضو این سازمان از داشتن استراتژی واحد درقبال افغانستان چیست؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها، درک درست سه مساله مهم است.
۱- سازمان دولتهای ترک، چه نوع تشکیلات است و به چه منظوری بهوجود آمده است؟
۲- ظرفیت و توان این سازمان در مواجهه با تحولات منطقهای و جهانی چیست؟
۳- هدف و یا اهداف این سازمان از گرفتن نقش در فعل و انفعالات منطقهای در چه چیزی نهفته است؟
سازمان دولتهای ترک
بنیاد تشکیل این نهاد بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی طرح و به مرور زمان به صورت عمودی و افقی رشد و گسترش یافته است. ماهیت سازمان دولتهای ترک از نوع کتگوریهای سازمان منطقهای همانند سازمانهای مشابه دیگر مثل سارک، اکو، گوام، شانگهای، اپک، سیکا، شورای همکاری خلیج فارس و… است، اما تعریف اهداف بلندمدت آن، این سازمان را به گونهای از سایر سازمانهای منطقهای متمایز مینماید. چشمانداز و دورنمای آن به کنفدراسیون و حتی فدراسیون کشورهای ترکتبار منتهی و رسیدن به مدل اتحادیه اروپا و پرچم و پول واحد، برداشتن تعرفههای گمرکی و روادید اتباع را در نظر دارد.
تا کنون در ساختار این سازمان، دبیرخانه عمومی، مجلس پارلمانی اعضا، آکادمی ترک و مجلس ریشسفیدان ایجاد شده است. نهاد هماهنگکننده غیر نظامی کشورهای عضو که در موارد اضطراری مثل حوادث طبیعی، کمکهای اعضا به همدیگر را مدیریت میکند و بخش مهم همکاری عملی کشورهای عضو است نیز در قالب این سازمان بهوجود آمده است.
پهنه جغرافیایی که در اختیار این سازمان قرار دارد از اروپا شروع و تا شمال غرب چین گسترده است و حدود ۴/۳میلیون کیلومترمربع وسعت دارد. بزرگترین کشور عضو سازمان دولتهای ترک از نظر مساحت، قزاقستان و کوچکترین آن قبرس شمالی است. (عضو جدید) جمعیت این سازمان به گفته شوکت میرضیایف؛ رییسجمهور اوزبیکستان، ۱۷۰میلیون نفر است.
تشکل و همسویی میان کشورهای ترکتبار بهویژه در ترکیه طرفداران آتشین دارد. سال گذشته آقای «دولت باغچه لی» رهبر حزب حرکت ملی، نقشهای از سرزمین ترکها را به رییسجمهور ترکیه هدیه داد که به شدت خبرساز شد. در این نقشه بخشهای از خاک عراق، ایران، روسیه، افغانستان و چین جزو سرزمین ترکها محاسبه شده و از این کشورها جدا شده بودند. تهیه این نقشه نشاندهنده وجود افکار افراطی پانترکیزم در ترکیه است. اگر عقبه ذهنی سازمان دولتهای ترک را این نوع تفکرات شکل بدهد، دورنمای آن با واکنش و نگرانی از سوی کشورهای منطقه دنبال خواهد شد.
پشتیبانی تمامقد ترکیه از باکو و حمایتهای سیاسی و تبلیغی کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک از آذربایجان در جنگ میان این کشور و ارمنستان بر سر قرهباغ و نقش آنها در مساله قزاقستان و پذیرش قبرس شمالی به عنوان عضو، جایگاه این سازمان را از یک سازمان همکاری اقتصادی منطقهای به یک پیمان شبه نظامی ارتقا بخشیده است. توسعه افقی سازمان دولتهای ترک، مصداقها و نمودهای دیگری نیز دارد که به طور طبیعی حساسیت کشورهای منطقه از جمله روسیه، ایران، عراق و افغانستان را برخواهد انگیخت.
ظرفیت و توان
فلسفه وجودی ساختارهای منطقهای افزایش و بالا بردن قدرت رقابت و چانهزنی در سطح بینالمللی است. سازمانهای منطقهای در نخست، همکاری کشورهای عضو را افزایش و در درجه بعد، امکان تعامل با جهانیان، بهویژه نقش و جایگاه قابل قبول در مناسبات و تحولات جهانی را بهوجود میآورد.
گرایش به ایجاد سازمانهای منطقهای بهخصوص بعد از طرح نظم نوین جهانی از سوی ایالات متحد آمریکا، طرفداران بیشتری یافت. از دید اکثر کشورها، در غیاب قدرت مهم دیگر جهانی در مقابل آمریکا، ایجاد اتحادیههای منطقهای تنها راهکار کاهش هژمونی این کشور در جهان محسوب میگردد. سازمان دولتهای ترک علاوه بر اهداف دیگر، به این نکته نیز عنایت ویژه دارد.
اگر چه ظرفیت و توان کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک در مقایسه با سازمانهای مشابه مثل شانگهای، سارک و اتحادیه اروپا نازل است، اما در صورت تحقق آرمانهای ایجادکنندگان این سازمان، کشورهای ترکتبار با استفاده از توان و پتانسیلهای موجود خود میتوانند از بازیگران مهم منطقه و حتی جهان باشند. عنصر و متغیر مهم و غیر قابل انکار در پایداری و انسجام کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک، عنصر اشتراک فرهنگی، زبانی و نژادی است. همه اعضای این سازمان دارای ریشه واحد نژادی، زبان مشترک و فرهنگ نزدیک به هماند که میتواند چشمانداز با ثبات را برای این سازمان به تصویر بکشد. (به استثنای مجارستان.)
تولید ناخالص کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک ۱۵۰۰میلیارد و حجم مبادلات تجاری آنها ۱۱۰۰میلیارد دالر است. گرچه قرقیزستان با درآمد سرانه ۱۳۰۰دالر فقیرترین و مصرفیترین کشور عضو این سازمان به حساب میآید، اما کشورهای ترکیه و قزاقستان از درآمد سرانه بالاتری برخوردارند. درآمد سرانه متوسط کشورهای عضو این سازمان به بالای ۸۰۰۰دالر تخمین زده میشود.
موقعیت جغرافیایی این کشورها پیوستگی منحصر به فرد را بهوجود آورده است که ایجاد شبکههای ارزانقیمت حملونقل زمینی و ریلی را فراهم میآورد و تعاملات اقتصادی از نوع اتحادیه اروپا را در میان اعضای سازمان دولتهای ترک، امکانپذیر میکند. در صورت بهوجود آمدن چنین شرایطی، توان اقتصادی این کشورها افزایش یافته و اثرگذاری این سازمان در مناسبات اقتصادی محرز و مسجل میگردد.
ترکیه و قزاقستان به عنوان تولیدکنندگان اصلی گندم در منطقه، به ترتیب دارای مقام چهاردهم و شانزدهم تولیدکنندگان جهانی گندماند. ترکمنستان عضو دیگر این سازمان، با داشتن ۷/۵تریلیون متر مکعب گاز (۳/۹درصد از کل ذخایر گاز جهان) یکی از بزرگترین میدانهای گازی را در اختیار دارد. این کشور در میان کشورهای دارای ذخیره گاز جهان در رتبه چهارم قرار دارد.
اگرچه توان تولید علم که یکی از شاخصههای توسعه محسوب میشود، در کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک در سطح نازل است، اما ترکیه در میان این کشورها از وضعیت بهتری برخوردار است. بر اساس برآورد سایت «اسکو پوس» ترکیه در تولید علم مقام بیستم جهان را در اختیار دارد که در مقایسه با ایران، رقیب منطقهای خود دو پله بالاتر نشسته است. کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک با ساماندهی -آکادمی ترک- و استفاده از تجارب ترکیه میتوانند سطح علمی و تولید علم در میان اعضا را ارتقا بخشند.
آنچه گفته شد بیان ظرفیت و توان کشورهای عضو سازمان دولتهای ترک در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و علمی بود تا نقش احتمالی این سازمان را در فعل و انفعالات سیاسی-فرهنگی منطقه و فرامنطقه تبیین نماید.