مقاله

مرگ انسان‌ها به ارزش هیچ!

از میان سه سرمایه‌گذاری روی تن و اعضای بدن آدم‌ها، مواد مخدر و اسلحه، اسلحه بیشترین نفع را برای سرمایه‌داران و قدرتمندان بزرگ جهان ایجاد می‌کند. برای به‌حرکت درآوردن چرخۀ این مفاد، هیچ ملت، سرزمین و حتا ملت و جغرافیای خود سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذار مهم نیست.

بازار عرضه و تقاضای این متاع باید در جا یا جاهایی در زمین با عملی کردن تیوری‌های اشتعال و تحریک نقاط حساس کدهای قومی، مذهبی، ارزشی، فرهنگی و جنسیتی ایجاد شود که کشورهای فقیر زمینۀ مساعد و خیلی بهتر برای کشت و میزبانی هر نوع از این ویروس‌های جنگ‌ساز را دارند. میدان جنگ یا جغرافیای جنگ‌پذیر، آشپزخانۀ پختن، ساختن و تغییر انبارهای اسلحۀ تولیدشده به پول است و مفاد هنگفت آن.

برای تهیه این بازار، انواع پالیسی‌های ابزارسازی آدم‌ها در جایی به‌نام عسکر کمکی و نابودکننده تروریست و در جایی به‌نام جهادی، استشهادی و نجات‌دهندۀ آزادی و از پا درآورندۀ دشمن متجاوز به باورها و دین و آیین‌شان طرح‌ریزی می‌شود. ما به نام تروریست و آن‌ها به نام کافر و متجاوز کشته می‌شویم، اما در این میان فقط قدرت‌های پولی بزرگ جهان، به جیب می‌زنند و زنده می‌مانند.

این وسط موجوداتی به نام سیاست‌مدار، عالمان دین، نظامیان متجرب ذی‌نفوس و افراد ماهی‌بگیر خرده‌تاجر که اکثر در زادگاه‌ها و کشورهای امن‌تری هستند مارکیت‌کننده‌های اسلحه می‌باشند. آن‌ها با چهره‌ها و نقاب‌های چون تمامیت‌خواه، فدرال‌طلب، طالب نظام اخلاقی و آسمانی، قوم‌مداری و نجات اقلیت‌ها یا برعکس امتیازطلبی برای قوم‌های بزرگ و افتخارآفرین، گاهی چهره‌های مدنی و یا فعال حقوق جنسیتی، مسوولان و راه‌اندازهای نهادها و انجیوهای میلیون‌دالری خیریه یا رسانه‌یی یا هم نهادهای استراتیژیک مطالعاتی علمی، سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی بین مردم زندگی و کار می‌کنند و این چرخۀ ضد بشری را به حرکت در می‌آورند.

افغانستان نزدیک به صد سال است یکی از این مکان‌های مساعد برای این بازار تشخیص و انتخاب شده است. بیش از ده‌ها میلیارد دالر روی این بازار به نام‌های مختلف سرمایه‌گذاری و فراتر از ده‌هاهزار آدم با هویت‌های متفاوت در به‌حرکت درآوردن این چرخه به خدمت گماشته شده‌اند .

افغانستان در منطقه جزو دومین جغرافیای ناامن بعد از سوریه است و مردم‌اش در ردیف سوم میزان فقر در جهان. فردیت هوشمند با باور به نفع جمعی ملی در آن ویران شده و ته‌بناهایی که موجب تکیه بر خود و استقلال اقتصادی می‌شود کاملا از بین رفته است.

کشوری صد در صد مصرفی و هزار درصد مفعول سیاسی در یک گنداب از طرح‌های درازمدت مافیای مواد مخدر، سلاح و تولید تروریست گیر کرده است .

کشورهای جهان اکثر بن‌بست‌های شبیه این را پشت سر گذاشته‌اند، فقط با یک طرح گرچه با رویکردهای مختلف.

بسیج ملی و راه‌اندازی فکرهای ملی

آسیب‌های جدی که فراراه این حرکت سنگین و کارا کارگذاری شده است فشیزم قومی (هرقومی که باشد) برترانگاری‌های فرهنگی و تاریخی، دید طبقاتی مخصوص ثروت‌مندان، بحث دامن زدن به تعصب و خشونت جنسیتی به بهانۀ تنظیم و مبارزه در راه برابری جنسیتی و ده‌ها قلم مهم دیگر از این دست است.

به طرف رسالت‌مند شدن

هر فرد در هر فضا و شرایطی که قرار دارد مکلف و مجبور به ساختن و متعهد شمردن خویش بر منافع جمعی است.

بحران‌ها زادۀ انحراف افراد به صورت فردی است؛ یعنی مجموعه  یا سیتی از انحرافات و شکستن خط قرمزها و حذف حقوق دیگران توسط افراد به شکل تک‌فردی تولید بحران می‌کند.

اجتماعات به صورت فردی مسوول خوبی یا بدی اوضاع ماحول‌اند. اگر قرار باشد انگشت تقصیر یا انتقاد به سوی کسی بلند شود، افراد به صورت تکی همه مسوول‌اند و سهیم در تبعات خوب و یا بد به وجود آمده.

نتیجه

قدرت در این عصر به دست منافع‌طلبان بی‌روح در جهان رسیده است. آنانی که هیچ رحمی به هیچ احدی حتا خانواده و زادگاه خویش تا هیچ موجود بشری ندارند.

بیشترین سرمایه‌گذاری روی ابزارسازی انسان، مواد مخدر و اسلحه شده است. محور این موضوع انسان‌های روی زمین البته آن‌هایی‌اند که ضعیف‌تر و فقیرترند. یعنی نیازمند به نیازمندی‌های اولیۀ تداوم حیات به شکل ابزار و به حرکت‌درآورندۀ ارزان قیمت گاهی به ضرر این چرخ‌اند. مارکیت‌کنندگان این امتعه (انسان، مواد مخدر و اسلحه) گروه دیگر انسان‌هایی هستند که دارای فردیت ویران از نگاه رسالت و تعهد انسانی به دنبال منفعت فردی‌اند.

یگانه راه حل کارآمد که تجربۀ تاریخی خیلی از کشورهای دنیاست بسیج ملی و تمرین برای همگانی فکر کردن و منفعت جمعی را در اولویت قرار دادن افراد در چنین مقطعی است.

ما تک تک مسوول تاریخ گذشته و فضای بحرانی به‌وجود آمده هستیم. شانه خالی کردن و مسوولیت‌ناپذیری و عدم اشتراک ملی باعث تداوم و ابدی شدن این بحران و بلاخره ناسورشدن مرگ افراد و  گروه‌ها به ارزش هیچ می‌شود  .

ویدا ساغری

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا