تحلیل

هشدارهای غیرمستقیم به طالبان/ طالبان جز صلح راهی دیگر دارند؟

ینس ستولنبرگ؛ دبیر کل ناتو در گزارش‌دهی سالانۀ خود در مقر ناتو از طرح صلح حکومت افغانستان حمایت کرد و از طالبان خواست که به این طرح صلح بپوندند.

دبیر کل ناتو، این طرح را روشن‌ترین و صریح‌ترین طرح صلح خوانده و گفته که از آن به‌طور جدی حمایت می‌کند.

او در بخشی از صبحت‌هایش که در مورد افغانستان پرداخته، از افزایش نیروی ناتو خبر داده و گفته که «من رهبری شجاعانه رییس‌جمهور غنی را می‌ستایم. پیشنهاد او به طالبان روشن‌ترین دعوت به صلح است. بنابراین، من از طالبان می‌خواهم تا بر میز گفتگوهای صلح بیایند. اکنون برای پایان جنگ یک فرصت وجود دارد، فرصتی که باید استفاده شود. این پیام روشن را به طالبان و شورشیان دیگر می‌فرستیم که هیچ راهی برای پیروزی آنان در میدان جنگ وجود ندارد و این دلیلی است که ما حضور نظامی‌مان را در افغانستان افزایش می‌دهیم.»

این درحالی‌ست که در کنار افزایش کمک‌های نظامی و تجهیز نیروی هوایی ما، شمار نیروی ناتو نیز افزایش خواهند یافت. گفتنی است که آلمان نیز در کنار سایر اعضای ناتو قرار است حدود 1500 سرباز دیگر به افغانستان بفرستد. هرچند در این دور، حضور نیروی خارجی، بیشتر آموزشی و مشورتی خوانده می‌شود، اما واقعیت مسلم این است که از سرگیری حضور نظامی ناتو به اتفاق همه اعضای آن پیمان، این نکته را می‌رساند که محاسبۀ طالبان و حمایت‌کنندگان منطقه‌یی آنان از وضعیت افغانستان وارونه بوده است.

آگاهان سیاسی معتقدند که خروج نیروی خارجی از افغانستان در سال 2014 عمده‌ترین دلیل مقاومت طالبان و خوش‌بینی‌ حامیان طالبان در منطقه بود؛ چرا که با رفتن نیروی خارجی از افغانستان آن‌ها چنین محاسبه کرده بودند که با تحرکات نظامی و شورش‌گری‌های تروریستی می‌توانند به یکی از دو هدف اساسی نایل آیند:

اول: بیرون رفتن جهان از افغانستان به‌معنای فراموشی آن است. چنانکه شوروی وقت افغانستان را ترک کرد و با به‌میان آمدن طالبان، افغانستان تقریبن به‌طور کامل در اختیار پاکستان قرار داشت. این بار محاسبه استراتیژیست‌های پاکستانی این بود که با رفتن نیروی خارجی، افغانستان بار دیگر فراموش می‌شود و راحت‌تر از قبل امور افغانستان و حتا جغرافیای این خاک در اختیار پاکستان قرار خواهد گرفت.

دوم: اینکه اگر چنین نشد؛ با افزایش فشار از طریق تلاش‌های نظامی و تروریستی، کابل مجبور خواهد شد به‌خواست‌های اسلام‌آباد تن دهد و از این طریق پاکستان پس از چهار دهه به نتیجه نسبی دست خواهد یافت؛ زیرا با آمدن بیش از یکصد و پنجاه هزار سرباز خارجی و نابودی کامل طالبان، پاکستان به‌طور قطع از خواست‌های استراتیژیک خود در افغانستان دست شسته بود.

 از این روی بود که طالبان و حامیان آن‌ها با قبول هزینه‌های سنگین مالی و بشری توانستند چیزی در حدود 10سال به انتظار بنشینند و به امید پیروزی به مقاومت‌های ناگزیرانه تن در دهند.

اما برگشت نیروی ناتو و از سرگیری کمک‌های مالی، اقتصادی و سیاسی جهان نشان داد که این بار افغانستان اهمیت استراتیژیک‌تری نسبت به گذشته دارد.

علاوه بر این جنرال جان نیکلسن؛ فرمانده عمومی نیروی ناتو در افغانستان نیز گفته که پس از این، عملیات‌های مخفی شبانه را در کابل آغاز خواهند کرد؛ زیرا کابل جایی است که جامعه جهانی در این شهر حضور دارند و نگهداری از این شهر برای نیروی امریکایی اولویت دارد.

با این وصف، پس از این نه‌تنها حضور نیروی خارجی در میدان‌های نبرد علیه طالبان سنگین خواهد بود که با از سرگیری عملیات‌های شبانه، مخفی‌گاه‌های آنان نیز هدف قرار خواهند گرفت. مخفی‌گاه‌هایی که برای کشتن مردم، اطفال بی‌گناه و خراب کردن امنیت عامه به‌کار بسته می‌شوند.

در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که تا کنون دو نسل از رهبران طالبان به امید پیروزی استراتیژی پاکستان در خاک افغانستان نابود شدند. چنانچه این گونه ادامه دهند، دست‌کم اگر همه سربازان این گروه نابود نشوند، چند نسل دیگر از رهبران این گروه به‌دنبال اسلاف خود خواهند رفت و سرانجام چیزی دست‌گیر آن‌ها و حامیان منطقه‌یی‌شان نخواهد شد. پس بهترین راه این است که به طرح صلح افغانستان بپیوندند و اهداف سیاسی خود را در فعالیت‌های سیاسی دنبال کنند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا