اسلایدشوتحلیل

دست‌کم گرفتن دست‌آوردها

از قدیم گفته‌اند که آدم‌ها در عالم نادانی شجاع‌تر هستند، ولی برعکس در عالم دانایی خطرات را می‌سنجند و تصمیم می‌گیرند که می‌تواند از شجاعت آن‌ها بکاهد. این حرف به حال بیشتر ما که گذشته‌ افغانستان را فقط با نگاه‌های آرمانی می‌بینند خیلی خوب صدق می‌کند. نگاه ما به گذشته افغانستان همیشه توام با اغراق و دور از واقعیت‌های تاریخی بوده است.

به ما نگفته‌اند که از گذشته‌های دور تا به امروز منابع تولیدی ما بنابر جغرافیای کوهستانی و غیر هموار سرزمینی به‌نام افغانستان تا حدی نبوده که شکم مردمان آن را سیر و مصارف اردوی آن را بپردازد. به همین خاطر همیشه دزد و رهزن بوده‌ایم، شبیخون زده‌ایم، و از مال همدیگر دزدیده و فرهنگ دشمنی و خشونت را در دل خود برای سالیان متمادی به‌نام شجاعت و جنگ‌جویی پرورانده‌ایم. ادبیات سیاسی ما همه با دروغ آمیخته و در آن کمتر خرد‌گرایی سیاسی را می‌بینیم.

هیون ‌تسنگ؛ زایر چینی که قبل از آمدن اسلام به سرزمین افغانستان، از افغانستان دیدن کرده، تصویر تاریکی از زندگی اجداد ما در سفر‌نامه خود ارایه می‌کند. بعدها “یوانس‌دی لایت” که زمانی رییس کمپنی ویست‌اندیز بود و سپس یکی از روسای کمپنی هند شرقی هالند شد در سال ۱۶۴۹ برای اولین‌بار مشاهدات خود را در رابطه با قلمرو امپراتوری مغل به چاپ می‌رساند.

او در بخشی از مشاهداتش به سرحد شمال غربی امپراتوری مغل اشاره می‌کند و می‌نویسد که جاده لاهور تا کابل که توسط مغل‎‌ها احداث شده و امنیت آن توسط ۲۳پوسته امنیتی تامین می‌شود همیشه ناامن بوده و رهزنان راه مسافران و کاروان‌ها را می‌بندند و به چپاول می‌پردازند.

افغانستان یکی از کم‌درآمدترین ایالات امپراتوری مغل شمرده می‌شد که گاهی فقط به‌خاطر موقعیت استراتیژیک آن پای مغل‌ها را به این سزمین می‌کشانید. جالب است که امپراتوری مغل یک دلیل دیگری هم به‌خاطر اداره افغانستان داشت و آن تولید تریاک بود. اردوی مغل به‌طور گسترده هنگام جنگ از تریاک استفاده می‌کرد و زنان حرم‌سرا بیشتر معتاد به کشیدن تریاک بودند که از قلمرو امروزی افغانستان تهیه می‌شد.

در زمان احمدشاه ابدالی چهارپنجمِ اموال غنیمت را عساکر شاهی برمی‌داشتند و بقیه را به خزانه شاهی می‌سپردند. یکی از دلایل عمده لشکرکشی‌های احمدشاه ابدالی به هند راضی نگه‌داشتن لشکر بزرگ او و خانان محلی شمرده می‌شود. مالیات در زمان شیرعلی خان فقط می‌توانست بین ۲۵ الی ۴۰درصد مصارف لشکر را تامین کند. به‌وجود آوردن ساختارهای دولت-مدرن در زمان امیر عبد‌الرحمن بدون اعانه انگلیس‌ها به‌طور قطعی ناممکن بود.

احمد‌رشید، اعانه و ‌کمک‌های اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان را بین سال‌های ۱۹۵۶ و ۱۹۷۸ حدود ۵۳۳ میلیون دالر و کمک‌های امریکا را ۲.۵بیلیون دالر تخمین می‌زند. امروز اگر کمک‌های امریکا به افغانستان قطع شود، همان‌طوری که رییس‌جمهور غنی خود به آن اعتراف می‌کند، حکومت نمی‌تواند حتا مدت شش ماه مصارف اردوی افغانستان را بپردازد.

آنهایی که درگیر خواب‌های نوستالیژیک تاریخ‌اند، باید بدانند که از بدو حکومت‌داری مدرن، دولت افغانستان، دولت رانتی و وابسته به کمک‌های خارجی بوده و این وابستگی برای سالیان و حتی دهه‌های بعدی ادامه خواهد داشت. به همین خاطر جز قدرت‌های بزرگ نظامی و اقتصادی چون امریکا و هند، گزینه‌های دیگر نمی‌توانند جاگزین خوبی برای افغانستان باشند.

همان‌طوری که گفته شد، موقعیت استراتیژیک افغانستان همیشه حایز اهمیت بوده و می‌توان از آن هنوز در تعاملات سیاسی و ‌تجاری استفاده بهینه کرد. راه لاجورد را می‌توان دست‌آورد مهم مردم و حکومت افغانستان در این زمینه شمرد. وصل کردن افغانستان از هر راهی با بقیه جهان بدون مبالغه سیاسی، می‌تواند برای آینده افغانستان سودمند باشد.

از آن‌جا که نگاه ما به گذشته همیشه آرمان‌گرایانه بوده، پیشرفت‌های بزرگ سال‌های پسین هم تحت تاثیر همین طرز ‌دید غیر واقعه‌بینانه قرار گرفته و‌ دست‌آوردهای بزرگ متاسفانه دست‌کم گرفته شده است.

نویسنده: مجیب‌رحمان اتل

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا