اسلایدشوتحلیل

اگر انتخابات برگزار نشود؟

سلیمان باختری

ما قبلا یک سیستم شاهی داشتیم که شیرازۀ وحدت ملی ما را نگاه داشته بود و کم کم جامعه را به طرف توسعه می‌برد. شاه سایه خدا بود، اما نظام شاهی پارلمانی مشروطه، او را به حاشیه رانده بود.

ده سال اخیر شاهی، حکومت موسی شفیق، داکتر ظاهر و میوندوال و اعتمادی، دوره طلایی دموکراسی ما بود. بعد یک بیمار خودخواه، این دموکراسی را چپه کرد و یک جمهوری قلابی ساخت؛ جمهوری بی‌انتخابات، جمهوری یک‌نفره و نابغه‌یی مثل میوندوال را کشت و آن سه نفر دیگر را به کشتن داد و به گیوتین انقلابی‌های چپ سپرد.

انقلابی‌ها، خودشان چند نفر را عقل همه ملت می‌دانستند، اما در دوره آنها، تابوی خیلی سنت‌های دیگر شکست. وقتی کشتمند با اقتدار صدر اعظم شد، لحظۀ تاریخی در افغانستان بود.

مجاهدین همان سیستم شورای حزبی را شورای حل و عقد ساختند، اما عطش روشنفکران کماکان باقی بود.

جمهوری جدید که بر اساس انتخابات واقعی بنا شده بود هدیه امریکا نبود، روند طبیعی تاریخ روشنفکری ما بود، نیاز تاریخی ما بود. ما این نظام را به قیمت خون میلیون‌ها آدم به دست آورده بودیم. حالا هیچ نیرویی ما را بر نخواهد گرداند.

بعضی از دوستان روشنفکر ما با طالبان و بعضی گروه‌های بدنام همراه شده‌اند که انتخابات باید تحریم شود. چرا؟ که نظام امارت اسلامی طالبان بیاید.

می‌گویند انتخابات با تقلب همراه است، علیه تقلب بنویسید نه علیه انتخابات. روشنفکران به‌جای خانه‌نشینی و شکایت به میان مردم بیایند. از سلامت انتخابات مواظبت کنند. بنویسند، شعر بگویند و سختی بکشند. هر کدام از نخبگان ما هزاران نفر دیگر را می‌تواند متاثر کند. این بهترین راه است. مبارزه برای حفظ دست‌آورد نه نابودی. این تنها راه نجات مردم است.

فکر کنیم انتخابات نشود، چی خواهد شد؟ اولین نتیجه‌اش مشروعیت‌بخشی به نظام طالبانی است. دوستان ما متاسفانه وقایع را مثل کتاب‌های داستان اروپایی می‌بینند. از جنگ استخباراتی جهانی بی‌خبرند. نمی‌دانند که برای امریکایی‌ها نوع نظام ما هیچ اهمیتی ندارد، آنها مگر از استبداد عربستان حمایت نمی‌کنند؟

همین جا هم ترجیح می‌دهند یک حکومت محکم و قوی طالبانی به جای این نظام بیاید و منافع آنها را تامین کند. آنها این کار را می‌کنند؛ چون برایشان اهمیتی ندارد.

ما باید از این جمهوری نیم‌بند حمایت کنیم. ما باید عیب‌هایش را رفع کنیم و از انتخاباتش با جان و دل مراقبت کنیم. انتخابات تنها راه چاره است. متاسفانه هیچ راه دیگری موجود نیست. تحریم انتخابات مرگ دموکراسی است. داکتر عبدالله که سال 2009 دور دوم انتخابات را تحریم کرد چه دستاوردی داشت؟

جدا از نود میلیون دالر شخصی، آقای کرزی بی‌رقیب برنده شد. تحریم هیچ وقت راه حل نیست. اصلاح و مراقبت برای تحقق دموکراسی و عدالت تنها راه روشنفکرانه و انسانی برای تحقق کرامت انسانی و ارزش شهروندی است.

با انتخابات هر دوره فکر مردم پیشرفت می‌کند. هر بار خود مردم اهمیت کار خودشان را می‌یابند. این بار مطمین باشیم فروش رای بسیار کم خواهد بود. دیگر ارباب و ملک و قومندان رای مردم را تعیین نمی‌کند و خرید و فروش نخواهد داشت.

در ادامه وقتی رای‌شان را نفروشند از رای‌شان محافظت هم می‌کنند و حتما این کار را می‌کنند. روشنفکران و قلم به‌دستان ما باید الهام‌بخش این مساله باشند. الهام‌بخش عزت و غرور مردم و ارزش رای و ارزش جمهوری‌شان.

انتخابات باید برگزار شود تا به تک‌رایی و عقب‌ماندگی نه گفته شود.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا