مقاله

پس از بازداشت افراد تبه‌کار …

تنها بازداشت کافی نیست. پس از محاکمه، برنامه اصلاحی و بازپروری برای مجرمان نیاز است

سید نورالله عالمی؛ استاد دانشگاه

در پی افزایش بی‌شمار جرم‌های جنایی در شهر کابل، معاون اول ریاست‌جمهوری، مسوولیت کنترول اوضاع امنیتی شهر کابل را به دوش گرفته است.

آقای صالح به منظور کاهش جرایم و پایین آوردن گراف آن از سیر صعودی به نزولی، بعضی کارها را روی دست گرفت که تاکنون بعضی از آن‌ها به مرحلهٔ تطبیق رفته است. پخش و نشر تصاویر مجرمان یکی از راهکارهایی بود که صالح به منظور کاهش و پیشگیری از افزایش جرم‌های جنایی پیشنهاد کرده است.

اما پرسش اصلی این که آیا نشر تصاویر مجرمان برای کنترل وضعیت و در امر مبارزه با کاهش و پیشگیری از جرم مفید واقع می‌شود یا خیر؟

این وضعیت انسان را به یاد یکی از مخُوف‌ترین و خطرناک‌ترین جنایت‌کار تاریخ نیویارک می‌اندازد که (در کتاب روان‌شناسی جنایی اثر داکتر پریری رخ دادستان) از آن یاد شده؛ از این قرار بود.

در روز هفتم ماه مه سال ۱۹۳۱ میلادی شهر نیویارک نظاره‌گر هیجان‌انگیزترین صحنهٔ شکار آدمی‌زاد بود که تا آن دم نظیرش در تاریخ این شهر قدیمی مشاهد نشده بود و همه جا طنین افتاده بود، قاتل دوتپانچه‌یی به دام افتاد.

پس از هفته‌ها جستجو، تعقیب و گریز،  سرانجام کرولی، قاتلی که به دو تپانچه‌یی  شهرت یافته بود در آرپارتمان معشوقه‌اش در خیابان «وست اند» به دام افتاده بود.

پس از یک ساعت درگیری که صدای بی‌انقطاع تیر آرامش یکی از آبرومندترین و آرام‌ترین مناطق مسکونی شهر نیویورک را به‌هم ریخته بود و صدای رگبار مسلسل‌ها و تق تق شلیک هفت تیر‌ها آشوب و وحشت را بر این منطقه آرام حاکم کرده بود؛ کرولی باز داشت شد.

پس از دستگیر شدن کرولی رییس‌پلیس نیویورک به صراحت اقرار کرد که این جانی دو تپانچه‌یی یکی از خطرناک‌ترین جنایت‌کارانی است که تاریخ شهر نیویورک به خود دیده. او چنان تیز چنگ و بیرحم است که به یک پر در حال سقوط تیر شلیک می‌کند و موفق می‌شود که آن را در هوا بزند.

اما کرولی دوتپانچه‌یی زمانی‌که در زندان سینگ سینگ پس از محاکمه، به اعدام با صندلی الکتریکی محکوم شد، درباره خودش چه نظری داشت و چگونه فکر می‌کرد؟ آیا او گفت: این سزای کسی‌ست که مردم را می‌کشد؟ نه! او در زمان مرگ هم به نادرستی عمل خود معتقد نشده بود چون گفت: «زمانی‌که پسرکی بیش نبودم و تیتر اول روزنامه‌ها را نگاه می‌کردم، عکس‌های ابراهم لنکین را می‌دیدم. همیشه پیش خود می‌گفتم که حتماً آدم مهمی است که عکسش در همهٔ روزنامه‌ها چاپ می‌شود. امروز که عکس‌های خود را  در صفحهٔ اول همهٔ روزنامه‌ها تماشا می‌کنم بالای خود افتخار می‌کنم. چون حالا من هم آدم مهمی شده‌ام که عکس‌هایم در تمام روزنامه‌ها چاپ شده است.» ۱

قاتل دو تپانچه‌یی انگیزه این همه قتل، وحشت و جنایت را شهرت و انسان مهم شدن گفت.

از نظر روان‌شناسی جنایی و جرم‌شناسی این خصوصیت در اکثریت مجرمان مشترک است. مجرمان نیز مانند ورزشکاران و هنرمندان دنبال شهرت هستند، تا در میان هم‌قطاران‌شان یک سر و گردن بلندتر معلوم شوند و از آنها سبقت گیرند.

در میان مجرمان یک خرده فرهنگ وجود دارد که از آن به‌نام خرده فرهنگ مجرمانه یاد می‌کنند. معمولاً اشخاص مجرم تابع همان خرده فرهنگ خودشان هستند. این خرده فرهنگ نحوهٔ لباس پوشیدن، طرز گفتار، نشست و برخاست و سایر امورات زندگی آنها را تنظیم می‌کند. زمانی‌که فرد داخل این خرده فرهنگ شد از فرهنگ‌های دیگر می‌برد و از همه چیزش به‌خاطر حفظ این فرهنگ می‌گذرد.

معمولا اشخاصی در این خرده فرهنگ و در میان سایر مجرمین از جایگاه بلند و قابل احترامِ در میان هم قطاران خود قرار می‌گیرند، که نسبت به سایرین قصی‌القب‌تر، بی رحم‌تر، دارای سابقه جرمی طولانی‌تر و مشهورتر باشند. در بسیاری موارد، چنین اشخاصی به‌خاطر شهرتیِ که از ناحیه تکرار جرم بدست آورده‌اند، در راس باند‌ها قرار می گیرند.

امروز وزارت داخله با چاپ و نشر عکس‌های از این مجرمین در اقصیٰ نقاط شهر کمک بزرگ به مجرمین متکرر، مخوف و حرفوی کرد! از جانب دیگر دیده می‌شود که این کار تا این دم، کمک چندانی به بازداشت این افراد نکرده، بهتر بود دولت با طرح یا برنامه جامع و عملی افراد تحت تعقیب را از حاشیه به متن نمی‌کشید، بل در همان حاشیه آن‌ها را منزوی و بازداشت می‌نمود.

از سوی‌ دیگر دولت بعد از بازداشت و محاکمه آنها هیچ‌گونه برنامه اصلاحی و بازپروری ندارد، اکثریت افراد تحت پیگرد جرم‌شان مشخص است و شامل سرقت، کیسه بری، باج گیری، خرید و‌فروش اسلحه و غیره می‌شود، اما قانون چندان مجازات سنگین و طولانی برایش پیش‌بینی نکرده است. در ضمن این افراد بعد از سپری نمودن چند سال زندان دوباره به جامعه برمی‌گردند ، اما این بار دیگر مخوف‌تر از قبل. چون زندان‌های افغانستان خصوصاً زندان مرکزی پلچرخی فاقد برنامه‌های اصلاحی و تربیت مجدد، بازپروی و برنامه‌های آموزشی است. متأسفانه بارها ما شاهد چنین وضعیتِ بودیم که افراد آزاد شده از زندان دوباره به‌طرف تکرار جرم رفته‌اند و به‌سادگی در ورطه مجرمیت سقوط کرده‌اند.

مجرمی که بعد از سپری نمودن حبس خود دوباره به جامعه پا گذاشته دیگر ضرورت به شهرت و نشان دادن خود با ارتکاب جرم برای جامعه نیست؛ چون این کار را دولت قبلاً بدون کدام هزینه و زحمت انجام داده است. این کار سبب می شود که این افراد یا در باند‌های بزرگ جرمی جذب شوند، یا خودشان دست به ایجاد باند جرمی بزنند و سایر باندهای کوچک جرمی را در خود حل کنند.

منبع:

۱-روان شناسی جنایی، داکتر پری رخ دادستان

۲- درآمدی بر جرم شناسی و بزه دیده شناسی، داکتر جاوید صلاحی.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا