تحلیل

آیا زندانِ جغرافیایی مناطق مرکزی خواهد شکست؟

بامیان در آستانۀ تحول!

رییس‌جمهور محمداشرف غنی، با هیات همراهش، دیروز (8 سنبله) در یک سفر از پیش تعیین‌شده، وارد بامیان شد. در این سفر، رییس‌جمهور را سرور دانش؛ معاون اول ریاست جمهوری و محمد محقق؛ معاون دوم ریاست اجرایی، با جمعی از وزیران کابینه همراهی می‌کردند.

در این سفر جادۀ بامیان- میدان وردک و میدان هوایی بامیان توسط رییس‌جمهور و هیات همراهش گشایش یافت و از قرار معلوم وعده‌های دیگری نیز در بخش‌های راه‌سازی و برق به مردم بامیان داده شد.

در همین حال، همزمان با ورود هیات بلندپایۀ دولت، ده‌ها تن در بامیان گرد هم آمده و در پیوند به حادثه دوم اسد، علیه رییس‌جمهور شعار دادند.

رییس‌جمهور غنی در جریان پیکارهای انتخاباتی‌اش به مردم مناطق مرکزی وعده سپرده بود که «زندان جغرافیایی مناطق مرکزی را خواهد شکست»؛ هرچند در این خصوص تا کنون کار عملی از سوی حکومت انجام نشده و در عین حال، قضاوت در خصوص برنامه‌های بزرگ توسعه‌یی زود نیز است، ولی نتیجۀ این سفر به بامیان همۀ وعده‌های او را محک خواهد زد.

برق و روشنایی، وعدۀ دیگری بود که رییس‌جمهور غنی در جریان پیکارهای انتخاباتی‌اش با عبارت «و اگر به مناطق مرکزی برق رسانده نتوانستیم، مردم مناطق مرکزی با الکین به ارگ آمده ما را شرمنده سازند» داده بود.

باورها بر این است که رییس‌جمهور بر اساس برنامه‌های حساب‌شده کارهایی را در بامیان انجام خواهد داد، ولی اگر این سفر رییس‌جمهور هرچند به گفتۀ برخی “تشریفاتی و نمادین” هم باشد از چند بُعد قابل ارزیابی است.

یک – این سفر فی‌النفسه دارای اهمیت استالا. آقای غنی در حالی پس از دو سال از زعامت‌اش به بامیان سفر کرد که حامد کرزی در مدت سیزده سال زعامت‌اش موفق نشد حتا یک بار به عنوان یک «گردشگر» به دیدن مجسمه‌های بودا و پارک ملی بند امیر برود. از این جهت، رفتن رییس‌جمهور، همراه هیاتی عالی‌رتبه، خود نقطۀ عطفی‌ست و مردم بامیان باید با دیدۀ قدر به این حرکت رییس‌جمهور بنگرند.

در بامیان چند چیز حتا با یک دید سرسری هم قابل درک و مشاهده‌اند.

فقر و محرومیت: فقر از سر و صورت بامیان و بامیانی‌ها می‌بارد. رییس‌جمهور غنی با دیدن مرکز بامیان، یعنی منطقۀ لوکس ولایت؛ می‌داند که این مردم چقدر در محرومیت به سر برده و فقر تا چه میزانی دامن‌گیر آنان است. هنوز مردم در مرکز ولایت، جایی که رییس‌جمهور از آن دیدن کرد، در غارها زندگی می‌کنند و اطفال آنان دچار سوء‌تغذیه شدیدی هستند.

نیروی بشری: ادعای نیروی بشری استثنایی برای بامیانی‌ها قایل نیستیم، ولی این‌که مردم بامیان متفاوت می‌اندیشند و فرهنگ شهری را از راه‌های مثبت پیروی می‌کنند، جای هیچ تردیدی نیست.

در بامیان با توجه به فرهنگ موجود و عادات صلح‌خواهانۀ مردم، نیروی زحمت‌کش و قانعی وجود دارد که در مدت ۱۵ سال از عمر نظام جدید سیاسی، جز خدمت هیچ خطایی را مرتکب نشده‌اند. این موضوع را حتمن مسوولان بلندپایه‌یی که به بامیان رفته‌اند، از مزارع کچالو، به‌جای مزارع خشخاش، بیل و کلنگ روی دست مردم، به‌جای کلاشنکوف و دستکول‌های مکتب و دانشگاه روی شانه‌های اطفال و جوانان، به‌جای واسکت‌های مواد انفجاری، درک می‌کنند.

توقع می‌رود نگرش رهبری حکومت وحدت ملی نسبت به مناطق مرکزی تغییر کرده و این اطمینان به میان آید که پروژه‌های توسعه‌یی و رفتار متوازن اقتصادی با مردم بامیان پشیمانی ندارد و حداقل کسی پل و پلچک را پس از اعمار و بازسازی منفجر نخواهد کرد.

امنیت: با این‌که در سراسر کشور ناامنی‌ها در حال گسترش است و یکی از بزرگ‌ترین درد سرهای حکومت در۱۵ سال گذشته فقط تامین امنیت بوده، در ولایت بامیان و مناطق مرکزی، امینت به‌طور کامل حاکم است. حکومت‌های محلی چه در سطح ولایت و چه در سطح ولسوالی‌ها به‌طور کامل نمایندگی حکومت مرکزی را تمثیل می‌کنند و هیچ‌گونه قانون‌شکنی و رفتار خطا علیه حکومت انجام شده نمی‌تواند.

دوم- رفتن رییس‌جمهور به بامیان در ظاهر نشان از این است که وی وعده‌هایش را از یاد نبرده و اخلاقن خود را ملزم به تحقق شعارهایی می‌داند که در جریان پیکارهای انتخاباتی‌اش به مردم مناطق مرکزی داده بود. این اقدام رییس‌جمهور  قدم آغازین در راستای تحقق همان وعده‌ها تلقی می‌گردد. بامیان با داشتن ظرفیت‌های بشری، اقتصادی و گردشگری که دارد، می‌تواند در توسعۀ اقتصادی و فرهنگی افغانستان نقش به‌سزایی ایفا کند. این نقش را زمانی خوب بازی می‌تواند که حکومت اهمیت موضوع را درک کرده و بازسازی و توسعه در این ولایت را جزو اولویت‌های خود قرار دهد.

این روشن است که آقای غنی، اهمیت نقش بامیان در توسعۀ افغانستان را به خوبی می‌داند و چه بسا که این سفرش از روی برنامه‌یی درست و حساب‌شدۀ اقتصادی- فرهنگی صورت گرفته باشد.

وزیر انرژی و آب، در جریان این سفر از چند برنامۀ بندسازی در بامیان صحبت کرد و همچنان وزیر فواید عامه به توضیح و تشریح کار ده جاده پرداخت که قرار است در مناطق مرکزی، اکثرن در ولایت بامیان اعمار گردند.

محمد محقق نیز با روحیۀ اطمینان‌بخش و آرام گفت که حکومت وحدت ملی نیت کار را در مناطق مرکزی دارد.

از این روی، دیده می‌شود که حکومت وحدت ملی با رویکرد مناسب‌تری در برابر مناطق محروم و مستعد بازسازی برخورد خواهد کرد.

بامیان، دایکندی و سایر مناطق مرکزی، به میزانی که محروم نگه داشته شده‌اند، مستعد بازسازی و توسعۀ ملی نیز هستند.

سوم- گفته می‌شود در حکومت‌های قبلی علیه کمک‌های جهانی به بامیان به بهانۀ استفاده‌جویی برخی از کشورهای همسایه، نگاه‌های نادرست سیاسی وجود داشت و اجازه داده نمی‌شد که بامیان به‌عنوان یک ولایت امن و مستعد، در حد حق خودش؛ از پروژه‌های بازسازی و زیربنایی برخوردار گردد. حالا پس از سفر رییس‌جمهور غنی و وعدهای طویل وعریض، انتظار می‌رود چنین نگاه‌های نادرستی وجود نداشته باشد و رویکرد اختصاص کمک‌های خارجی به مناطق مرکزی تغییر کند و شاهد تحول چشم‌گیری در بازسازی بامیان و مناطق مرکزی باشیم.

هنوز اکثر اداره‌ها در بامیان تعمیرهای دولتی و مطابق نیاز ندارند. اگر دو پروژه جاده‌سازی میدان وردک تا بامیان و از بامیان تا ولسوالی یکه‌ولنگ را از لیست بازسازی ۱۵ ساله بامیان بگیریم، باقی پروژه‌ها به اندازۀ یک ولسوالی سایر ولایت‌های دیگر هم نخواهند بود. دایکندی بماند سرجایش که هنوز یک متر جادۀ اسفالت ندارد و به استثنای چند ادارۀ دولتی، هیچ تعمیر دولتی‌ در آن ولایت وجود ندارد و بیش از ۹۰درصد اداره‌های دولتی در خانه‌های غیر معیاری و کرایی فعالیت دارند.

چهارم- مردم مناطق مرکزی و به‌خصوص بامیان، در طول تاریخ با حکومت‌های مرکزی دچار یک رابطه گسسته بوده است. در حالی که مردم این مناطق زیر بیرق حکومت‌ها تابع قوانین بوده‌اند و همیشه خود را جدا از حکومت می‌دانسته‌اند. این شیوۀ تفکر هنوز میان توده در ولایت‌های مرکزی کشور به قوت تمام باقی است و چه این‌که در سه دورۀ حکومت کرزی، ضخیم‌تر نیز شده است.

حالا اگر این سفر رییس‌جمهور برنامه‌های عملی در پی داشته باشد، می‌تواند رابطه میان مردم مناطق مرکزی را با حکومت وحدت ملی ترمیم کرده و تفکر جدایی از حکومت را از مردم دور کند.

با توجه به حقایق تاریخی، مردم مناطق مرکزی حق هم دارند که فکر کنند حکومت نه تنها از آن این مردم نیست، که همیشه حاکمان ناعادل علیه این مردم بوده است.

در نتیجه می‌توان گفت که سفر رییس‌جمهور غنی به بامیان در خور وصف است. این حرکت حکومت وحدت ملی را مردم مناطق مرکزی باید به دیدۀ قدر نگریسته و از این فرصت به وجه احسن استفاده کنند.

در ۱۵ سال از عمر نظام سیاسی جدید، این اولین بار است که یک رییس‌جمهور در ترکیب هیاتی عالی رتبه، به بامیان سفر می‌کند. این‌جا مردم باید نقش اساسی برای ولایت و منطقه‌شان بازی کنند.

در کنار توجه حکومت، همکاری و استعداد مردم برای انجام برنامه‌های توسعه‌یی نیز لازم و ضروری‌ست. زندگی مرفه و برابر یک جامعه نمایانگر نجابت و اصالت همان جامعه است. تنها داشتن امنیت و چند مکتب دخترانه، کفایت نمی‌کنند. بامیان به عنوان یک ولایت امن باید سرمشق بازسازی و توسعه در سطح کشور باشد. اگر تا حال حکومت چنین فرصت را فراهم نکرده بود، حالا با سفر رییس‌جمهور به بامیان، به‌جای حمل شعارهای بی‌محتوا به اشارۀ این و آن، باید با دست‌وپنجه از این سفر بهره‌برداری صورت گیرد. هنوز هم دیر نشده و منافع عمومی و در نهایت آغاز یک توسعۀ ملی را نباید قربانی سلیقه‌ها و خواست‌های شخصی کنیم که هیچ ربطی به منافع مردم ندارند.

بارها تجربه شده که مدعیان “رهبری” مردم پس از دریافت امتیازهای نقدی، مردم را رها کرده و مصروف عیش ونوش شده‌اند. این بار نیز مایۀ تمام تلاش، دایه‌های دلسوزتر از مادر به بامیان دریافت‌های نقدی و تیکه‌یی‌اند که از این حرکت مردم به عنوان یک اهرم علیه حکومت استفاده می‌کنند تا به خواست‌های خودشان برسند. حتا گفته می‌شود در مواردی در ازای همین گونه تلاش‌ها، پول‌های خوبی از مخالفان بالفعل سیاسی حکومت دریافت کرده‌اند، در غیر آن، تظاهرات برخی علیه حضور رییس‌جمهور در بامیان، آیا به معنای مهمان‌نوازی است یا معنای دیگری دارد؟

 

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا