تحلیل

فرهنگ رفتاری-سیاسی چین، هند، پاکستان و روسیه

پس از گذشت بیش از 20 سفر به کشورهای آسیای جنوبی، مرکزی، چین و روسیه در طول بیش از سه سال گذشته به عنوان محقق و سخنران در کنفرانس‌های علمی و سیاسی، با روش‌های رفتاری گوناگونی مواجه شدم.

بی‌گمان نمی‌توان به صورت مطلق از فرهنگ و اجتماع سیاسی کشورها در دو و یا چند سفر به خوبی آگاه شد و نظر مطلق ارایه نمود، اما می‌توان به صورت نسبی نظری به آن‌ها انداخت.

در برخی موارد رفتار سیاسی بازیگران اجتماعی و فرهنگی کشورها در تعامل با بازیگران سیاسی دیگر؛ متاثر از برداشت‌های کوتاه‌مدت آن‌هاست که این موضوع مانع از دست‌یابی به یک برداشت مطلق از این بازیگران متغیر می‌گردد.

در سوی دیگر، نمونۀ مطالعاتی من و یا تجربه من نیز نمی‌تواند نمایندۀ کامل فرهنگ و اجتماع سیاسی آن کشور باشد. با این حال در یک رویکرد نسبی می‌توان به ویژگی‌هایی دست یافت که متفاوت از رفتار دیگر بازیگران سیاسی تلقی می‌گردد.

از این رو، بر اساس تجربه سفرهای تحقیقاتی‌ام به تبیین رفتار جامعه‌شناسانه و فرهنگ‌شناسانه سیاسی این کشورها در قالب یک سفرنامه فرهنگی و اجتماعی فارغ از هر گونه جهت‌گیری سیاسی در این نوشتار هرچند کوتاه می‌پردازم.

نشر این تجربه می‌تواند مورد استفاده دیپلماتان و محققانی که به صورت علمی و عملی خواهان برقراری ارتباطات با این کشورها هستند؛ قرار بگیرد.

چین

وقتی برای اولین بار بر روی دیوار چین قدم گذاشتم، این سوال برایم خلق شد که چرا چین دیواری به این طول و به این عظمت در برابر بیگانگان ساخته است.

پس از چند سفر، حالا این پاسخ در نظرم بیشتر درست می‌آید که درون‌خفتگی، انزوا، محافظه‌کاری در برابر بیگانگان مهم‌ترین ویژگی مردمان این سرزمین است که عامل ساخت دیواری به این عظمت شده است.

مردمان چین در رفتار آرامند، متواضع و بیشتر آن‌ها را می‌توان مهمان‌نواز یافت. تواضع و مهمان‌نوازی آن‌ها توام با دقت فراوان در گویش و محافظه‌کاری در دوستی بوده است. به گونه‌یی که حاضر به دوستی عمیق نبوده، بل بیشتر بر اساس نیاز، به خوش‌رویی و خوش‌رفتاری می‌پردازند.

دقت نظر آن‌ها در رفتار و محافظه‌کاری‌شان، اغلب بیشترین منافع را برایشان رقم می‌زند. تعریف منافع برای آن‌ها نیز، منافع اقتصادی است، غیر حساس‌ترین منافعی که کمتر موجب بروز حساسیت در میان کشورها می‌شود و اغلب مردمان عادی کشورهای منطقه به دیده مثبت به این کشور می نگرند.

توجه به اصل اقتصاد، مردم چین را در بازاریابی و تجارت؛ بیش از هر چیز دیگر توانمند ساخته است. از این رو، تجارت و تعامل اقتصادی با چین، ضرورت به تبحر و توانمندی لازم و آگاهی از چگونگی بازار این کشور را می‌طلبد.

در سوی دیگر، اولویت اقتصادی به معنای بی‌توجه بودن به مسایل سیاسی نیست. با گسترش توان اقتصادی؛ چین به عنوان یک بازیگر مهم سیاسی و امنیتی در حال ظهور است، اگرچه تاریخچه روابط سیاسی این کشور و فرهنگ سیاسی این کشور کمتر نشان از بروز جنگ و تعارض را می‌دهد، اما همچنان برخی از نشانه‌های ظهور غیر مسالمت‌آمیز چین نیز به چشم می‌خورد.

بر این اساس به نظر می‌رسد که مذاکره‌کنندگان در میز مذاکره با سیاست‌گذاران چین در موضوع‌های اقتصادی، باید قبلن به صورت جدی به مطالعه سابقه رفتاری بازیگران این کشور بپردازند.

هند و پاکستان

سیاست‌گذاران پاکستان را بیشتر متملق و کسانی که بیشتر در دل منازعه و یا همراه با بحران زندگی می‌کنند، یافتم. تملق و تعامل آن‌ها با بازیگران بزرگ، از آن‌ها سیاست‌بازان قوی ساخته است که از یک‌سو، از بازیگران بزرگ بهره می‌برند و از سوی دیگر ابزار مدیریت و یا تاثیرگذاری بر این بازیگران را در دست دارند.

شاید ویژگی تحمل و انعطاف‌پذیری آن‌ها در برابر بازیگران بزرگ از آن‌ها بازیگران توانمند در سیاست خارجی و بین‌المللی ساخته است. در تعامل با بازیگران این کشور کمتر می‌توان تطابق میان گفتار و رفتارشان پیدا نمود. سیاست‌گذاران این حوزه در گفتار به صورت متملقانه و به نرمی می‌توانند قناعت دیگران را جلب کنند، اما در حوزه غیر رسمی بر اساس منافع ملی خویش دست به اقدام‌های متفاوت می‌زنند.

روش و منش سیاسی پاکستان بیشتر از انگلستان سرچشمه گرفته شده است، در حالی که فرهنگ این کشور به صورت عمیق تحت تاثیر شبه قاره هند است. به خوبی می‌توان به این نتیجه رسید که مردمان این کشور صادق و قانع‌اند، در حالی که سیاست‌گذاران آن‌ها حریص، متملق و ناصادق‌اند.

در سوی دیگر، سیاست هند نیز بی‌تاثیر از فرهنگ سیاسی انگلستان نیست، اما با این حال ارزش‌های بودیسم در قالب تساهل و هم‌پذیری در سیاست این کشور نقش مهمی داشته است. تاریخچه سیاست خارجی هند نشان می‌دهد که به‌رغم سیاست تساهل، از نوعی انسجام رفتاری بر اساس ارزش‌های بودیسم برخودار است.

در یک جمع‌بندی کلان باید گفت که فرهنگ رفتاری-سیاسی حوزه جنوب آسیا به خصوص پاکستان از ویژگی انعطاف‌پذیری، تساهل و تملق برخوردار است که اغلب در عمل باید انتظار رفتار متقاوتی را داشت. در حالی که هند با وجود داشتن تساهل از ویژگی انسجام و هم‌سویی بیشتر میان گفتار و رفتار خویش برخوردار است.

روسیه

در چند دیدار با نمایندگان روسیه، آن‌ها را صریح، تند و خودرای یافتم. از رفتار عساکر میدان این کشور گرفته تا روش و منش سیاست‌گذاران این کشور، نوعی صراحت و تندخویی را می‌توان به وضوح مشاهده نمود. یکی از الزام‌های اساسی در مذاکره با این گروه، تحمل و توانمندی تدافع نرم است. مذاکره‌کنندگان با روس‌ها در میز مذاکره باید آمادگی این را داشته باشند که کنش صریح آن‌ها را با واکنش نرم مدیریت نمایند.

در سوی دیگر، از صراحت بیان روس‌ها می‌توان رفتار مشابه آن‌ها را انتظار داشت. شاید در مذاکره و تعامل با روس‌ها به آسانی نتوان به نتیجه مطلوب دست یافت، اما حداقل می‌توان به صورت نسبی انتظار داشت که رفتار آن‌ها مطابق به تعهد آن‌ها باشد. در عین حال قدرت اقناع نرم در مذاکره با روس‌ها و بردباری در واکنش می‌تواند نتایج مطلوب را به همراه داشته باشد.

این نوشتار خلاصه‌یی از برداشت‌هایی تحت عنوان سفرنامه سیاسی است که به رفتار سیاسی این سه حوزه فرهنگی پرداخته شده است. اینکه چرا رفتار سیاسی بازیگران در جغرافیاهای مختلف متفاوت است، دلایل گوناگونی وجود دارد که مجال این نوشتار اجازه نمی‌دهد به آن‌ها بپردازم.

با این حال به صورت خلاصه می‌توان گفت که در رفتار سیاسی، سیاست‌گذاران چین را محافظه‌کار و آرام، سیاست‌گذاران جنوب آسیا را انعطاف‌پذیر و متملق و سیاست‌گذاران روسیه را صریح و خودرای یافتم.

بی‌گمان نمی‌توان این سه نگرش را در مورد این سه جغرافیا مطلق پنداشت، اما زمانی که این ویژگی رفتاری-سیاسی این بازیگران را با واقعیت رفتار سیاسی آن‌ها مقایسه می‌کنم، مشابهت‌ فراوانی می‌توان یافت.

سید مهدی منادی؛ پژوهشگر امور بین‌المللی

نوشته‌های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. دانستن نوع رفتار بازیگران در سیاست بین الملل ما را کمک میکند تا مناسب ترین رفتار را در هنگام مذاکره داشته باشیم. رفتار احساساتی داوود خان با برژنف و رفتار صادقانه سیاست مردان افغانی با پاکستان و رفتار اخلاق محور با چین نشانه ناآگاهی ما از نوع رفتار این بازیگران است!

دکمه بازگشت به بالا