تحلیل

فاجعه در میانمار، کج‌بحثی‌ها در افغانستان

در میانمار شاهد کشتار بی‌رحمانۀ مسلمانان به دست بوداییان استیم. کشتار گروهی مدتی است در آن‌جا جریان دارد و فاجعه و سونامی بزرگی را خلق کرده است. دیده می‌شود که تا حال اقدامی درخور برای توقف این کشتار از آدرس باصلاحیت صورت نگرفته است. سازمان ملل متحد، سازمان بین‌المللی حقوق بشر، نهادهای فعال حقوق بشری و کشورهای تاثیرگذار در مناسبات بین‌المللی، هیچ کدام به گونه بایسته در جلوگیری از این فاجعه اقدامی نکرده است.

مردم در سراسر جهان مراتب نگرانی‌شان را به شکلی در برابر این فاجعه کشتار جمعی نشان داده‌اند. به‌ویژه در کشورهای اسلامی و از جمله در افغانستان واکنش‌ها در برابر این کشتار بسیار گسترده بوده است. اما واکنش سازمانی در برابر این کشتار تا حال به گونه مطلوب به میان نیامده است.

دوام وضعیت و سکوت ممتد نهادهای باصلاحیت حقوق بشری و حتا عدم اقدام مرزبانان صلح ملل متحد در برقراری نظم در برمه و در کل سکوت شورای امنیت سازمان ملل در جلوگیری از کشتار، تنش‌های گستردۀ دینی را میان ادیان به وجود خواهد آورد. این‌که دامنه این تنش‌ها مرزهای برمه را عبور کند و خشونت‌ورزی‌های بیشتر را میان ادیان ساکن در کشورهای دیگر به وجود بیاورد محتمل است. می‌باید نهادهایی که از آن‌ها نام گرفته شد در مهار این فاجعه و توقف کشتار مسلمانان در برمه دست به کار شوند تا از پیامدهای احتمالی و گسترش خشونت جلوگیری شود.

نشانه‌هایی از بروز جنگ فراگیر با توجیه «انتقام‌گیری» را می‌توان به راحتی در واکنش‌های مسلمانان در برابر بوداییان مشاهده کرد. از این روی این بحث می‌تواند در مقیاس وسیع تطبیق‌پذیر باشد که نباید بیش از این در امر رسیدگی به این فاجعه و توقف کشتار تعلل صورت گیرد.

مصداق این حرف را می‌توان در واکنش‌های افغان‌ها که در شبکه‌های اجتماعی به مشاهده می‌رسد، جست‌وجو کرد. افغانستان پیش از این مساله هم از افراطیت و خشونت‌ورزی با توجیه دینی رنج می‌برد و این رویکرد از ما قربانی فراوانی گرفته است. ادامه کشتار و برانگیخته‌شدن احساسات اسلامی شهروندان ممکن است پای خشونت‌های تازه‌تر را در مقیاس وسیع به میان بکشد.

واکنش‌ها در افغانستان در برابر کشتار مسلمانان در میانمار به سه ردیف دسته‌بندی می‌شود. شماری از شهروندان از منظر حقوق بشری به موضوع نگاه کرده و اقدام بوداییان را نکوهش کرده‌اند. شماری دیگر به توجیه خشونت‌ورزی‌های مسلمانان در برابر دیگر ادیان پرداخته‌اند و مصداق این حرف می‌تواند پسندیدن تخریب مجسمه بودا در بامیان باشد که چندسال پیش از سوی گروه طالبان منهدم شد و در چنین شرایط که شاهد مواجهه بوداییان برمه با مسلمانان استیم، این عملکرد طالبان از سوی شماری از افغانان ستایش شده است. در عین حال برخی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی از گروه داعش که در خشونت‌ورزی نمونه دوران است طالب همکاری گردیده و از آنان خواستار کمک شده‌اند تا گویا به داد بوداییان برمه برسند و به شکلی پای انتقام‌گیری را به میان کشیده‌اند.

شکی نیست که کشتار انسان فارغ از خصوصیات آیینی –تباری- جغرافیایی امریست مردود و خلاف موازین حقوق بشری. می‌باید در برابر کشتار انسان خاموش نبود و برای توقف آن کاری کرد. اما نباید خشونت‌های متقدم را با خشونت متاخر خلط کرد و جنایات گذشته را در لفافه جنایات نو پوشانید.

ایجاب می‌کند پرونده‌های تمامی جنایات‌های بشری، از جمله مساله کشتار جمعی در برمه از سوی نهادهای حقوق بشری به شکل مستقل بررسی شود. سازمان ملل متحد باید برای متوقف شدن این کشتار بی‌رحمانه موضع روشن، قاطع و بازدارنده داشته باشد.

اما اگر کشتار جمعی مسلمانان در برمه یک جنایت است، به هیچ وجه دلیل نمی‌شود که کشتار داعش را در جای دیگر توجیه کنیم و یا در مورد جنایات طالبان اغماض صورت بگیرد. از این روی، افغان‌ها و مسلمانان باید یکصدا برای دادخواهی در برابر کشتار جمعی در میانمار بایستند، اما توجیه جنایات گرو‌ه‌های تروریستی یک کج‌بحثی و کار نادرست است که باید از آن پرهیز شود.

سرمقاله

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا