تحلیل

سرنوشت رنج‌آور بازماندگان پتیال‌های وطن

تصویری میان کاربران فیسبوک دست به دست می‌شود که نشان می‌دهد طفل خوردسالی در جمع ده‌ها طفل دیگر کمک خیریه دریافت می‌کند. این طفل فرزند معاون پیشین ولایت کندهار آقای عبدالقدیم پتیال خوانده شده است.

به نقل از صفحۀ تواب غورزگ، محمدحنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی کشور؛ سه ماه معاش خود را به خانواده پتیال اختصاص داده و خواهان پرداخت وجه تقاعد آقای پتیال از حکومت شده است. آقای اتمر همچنان خواسته که برای خانوادۀ پتیال در کابل یا در قندهار خانه داده شود تا فرزندان وی به درستی شامل آموزش و پرورش گردند.

آقای پتیال در خزان 1393 پس از زخمی شدن در یک سوء‌قصد در قندهار جان باخت. گفته می‌شود اکنون فامیل آقای پتیال به لحاظ اقتصادی در وضعیت نامناسبی قرار دارد.

این وضعیت نشان می‌دهد که آقای پتیال در زمان مسوولیت‌اش در قندهار دست به فساد نبرده و چیز اضافه‌یی برای خود دست و پا نکرده بود.

شاید این اقدام آقای اتمر به لحاظ مقدار، کار چندانی به نظر نرسد، نفس توجه به چنین مسایلی اما ارزشمند است. خانواده‌یی که سرپرست خود را در راه خدمت به وطن از دست داده، حق دارد از کمک‌ها و حقوق قانونی خود مستفید گردد.

این کار آقای اتمر به لحاظ اخلاقی ارزشمند است، جدای از اینکه یک ارزش انسانی را به نمایش می‌گذارد، می‌تواند به فرهنگ توجه بیشتر به بازماندگان قربانیان حملات تروریستی در میان مسوولان، سیاست‌مداران، ماموران ارشد و افراد توانگر مبدل شود.

این مملکت چهار دهه است که به جغرافیای جنگ و خون مبدل شده است، روزی نیست که خونی در این سرزمین ریخته نشود و خانواده‌یی بی‌سرپرست و طفلی یتیم و زنی بیوه نگردد.

هرچند در این خاک همه به نحوی قربانی‌اند، اما نیروهای دفاعی کشور در خط مقدم قربانی دادن قرار دارند. دست کم در یک‌ونیم دهه پسین هزاران تن از سربازان نیروهای دفاعی کشور در راه خدمت به وطن جان‌های خود را از دست داده و از این رهگذر ده‌ها هزار طفل، بی‌پدر و بی‌پناه شده‌اند. اگر این اطفال و بازماندگان قربانیان نیروهای دفاعی، ماموران خدمات ملکی و در واقع همۀ کسانی که در جامعه ما، در این جنگ ناتعریف‌شده جان‌های خود را از دست داده‌اند در وضعیت مشابه خانوادۀ پتیال قرار نداشته باشند، به طور قطع می‌توان گفت که اکثریت آنان با چنین حالت اسفباری دست و پنجه نرم می‌کنند.

خانواده‌یی در افغانستان وجود ندارد که در 40سال پسین به لحاظ انسانی قربانی نداده باشد. اکثر خانواده‌ها در پانزده سال اخیر نیز آسیب شدید انسانی از جنگ دیده‌اند.

خانواده پتیال یک مصداق عینی از قربانیان جنگ در کشور ماست. آیا کسی می‌داند که اطفال بازمانده از سربازان شهید نیروهای امنیتی ما در چه وضعی قرار دارند؟

اصلن کسی از میان مقام‌های مسوول قادر خواهد بود فرزندان سربازان جان‌باخته در سنگرهای دفاع از خاک را حتا بشناسد؟ آیا مسوولان امور در جریان هستند که به قضیه‌های سواستفاده‌های جنسی از بیوه‌های نیروهای دفاعی و امنیتی کشور رسیدگی شد یا خیر. فرزندان سربازان گم‌نام وطن هم می‌توانند تقاعد پدران‌شان را دریافت کنند؟

اگر مکانیزمی شفاف برای کمک و استعانت برای تمام بازماندگان درمانده و مستحق قربانیان که در راه خدمت به میهن جان‌های خود را از دست داده‌اند، تحت نظر یکی از مسوولان ارشد دولتی سنجیده شود؛ نه از طریق اداره‌های مفسد نهادهای دفاعی، بدون شک رابطه ملت و دولت به وجه خوبی ترمیم خواهد شد و پس از آن خون هیچ سرباز و خادم میهن، در راه خدمت به وطن هدر رفته تلقی نخواهد نشد.

با این همه؛ اقدام آقای اتمر به عنوان یک مقام ارشد حکومتی، در خور ستایش است. امید می‌رود سایر مسوولان نیز بتوانند برای رسیدگی به خانواده‌های قربانیان جنگ از این الگوی اخلاق‌مدارانه و انسانی استفاده کرده و طرح‌های بنیادی و درازمدت را روی دست گرفته و عملی کنند.

سرمقاله

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا