تحلیل

عمران خان؛ داعیه‌دار «پاکستان نوین» خواهد بود؟

عمران خان چهره جدید و چهره بیرون از حلقه‌های سنتی سیاست پاکستان، سیاست پاکستان را در دست گرفت. عمران خان که زاده شهر لاهور و از قوم پشتون است، خود را بیش از آنکه یک سیاست‌مدار نشنالیست تعریف کند، یک پاکستانی می‌داند. برای همین است که او در این انتخابات اقلیت‌های قومی بلوچ و هزاره را نیز با خود داشت.

عمران رهبر حزب «تحریک انصاف» پاکستان، در پی انتخابات سراسری پاکستان روز پنج‌شنبه 4 اسد اعلام کرد که پیروز میدان است. عمران خان در اولین بیانیه ویدیویی خود، نکات قابل توجهی را در سیاست داخلی و خارجی پاکستان خاطرنشان ساخت.

او تاکید کرد که قربانی سیاست نخواهد شد و در فرصت پیش‌آمده آرزوی «پاکستان نوین» را محقق خواهد ساخت. او علاوه کرد که اگر هند در بهبود روابط با پاکستان یک قدم بردارد، پاکستان دو قدم برخواهد داشت.

وی خطاب به مردم پاکستان تصریح کرد که من به شما تعهد می‌دهم که همان عمران خانی باشم که از دارایی‌های شما حفاظت خواهد کرد و سیستم حکومتی اریستوکراسی (اشرافی) را تغییر خواهد داد.

هرچند عمران خان هنوز حرف مشخصی در خصوص روابط افغانستان و پاکستان چیز نگفته، اما پیروزی او اینجا در کابل، چشم‌انداز نو را در مناسبات پیچیده و پر از تنش اسلام‌آباد-کابل گشوده است.

عمران خان تا کنون بارها سیاست امریکا در منطقه را انتقاد کرده و حضور نیروهای امریکایی در افغانستان را نیز مورد انتقادهای تند قرار داده است. او در جریان کمپین‌های انتخاباتی‌اش، بارها در برابر سیاست دونالد ترمپ در قبال پاکستان واکنش‌های تندی نشان داده است؛ اما نمی‌توان عوام‌فریبی‌های دوران کمپین و مسوولیت در کرسی سیاست کشور را یکی حساب کرد.

عمران خان بارها بر خاستگاه‌های تندروی در پاکستان نیز انتقاد کرده و اکنون برداشتن سیستم دوگانه آموزشی مدارس دینی و مکاتب مدرن را از اولویت‌های کاری خود توصیف کرده است.

آنچه در کابل مایۀ دلگرمی شده، این است که عمران خان دست کم در سه نکته با سیاست‌گذاران قبلی پاکستان دیدگاه متفاوت دارد.

1- عمران خان ساختن پاکستان نوین را در دستور کار خود دارد؛ ساختن پاکستان نوین بدون اصلاح و تغییرات گسترده در حوزه‌های داخلی و مناسبات منطقه‌یی و همسایگان یک ادعای بیهوده‌یی بیش نخواهد بود. او اگر بخواهد، اقتصاد ورشکسته‌شدۀ پاکستان را ترمیم کند، بعد از اصلاحات داخلی نیازمند بهبود روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای منطقه به‌خصوص با افغانستان و هند است.

امروزه پروژه‌های منطقه‌یی و چند ملیتی‌اند که بهبود اقتصادی و رفاه را به میان می‌آورندورآآآ. افغانستان در سال‌های اخیر با توجه به پروژه‌های کاسا 1000، تاپی و توتاپ و ممکن چندین پروژه دیگر ظرفیت فوق‌العادۀ را در بهبود اقتصاد منطقه‌یی پیدا کرده و  پاکستان بیش از هر کشور دیگری به اکمال و حمایت از این پروژه‌ها وابسته است.

2- پاکستان نمی‌تواند از شر تروریزم خلاصی یابد، مگر اینکه با ایتلاف منطقه‌یی و جهانی ضد تروریزم هم‌آهنگ شود و در این حوزه کسب اعتماد دو همسایه مهم پاکستان؛ افغانستان و هند لازم و ضروری است. شعار آقای عمران خان مبارزه با تندروی‌های مذهبی و مبارزه با خاستگاه‌های تندروی در خاک پاکستان است.

3- عمران از تباری است که تروریزم بیش از هرکس دیگری به آن آسیب زده است. وزیرستان شمالی سال‌هاست که لانه و پرورشگاه گروه‌های تندرو اسلامی شده است. این گروه‌ها به همان میزان که خساراتی را بر افغانستان و هند وارد کرده‌اند، به همان پیمان به امنیت ملی پاکستان آسیب زده و مناسبات پاکستان را با کشورهای همسایه تیره ساخته است.

همین دو هفته پیش (13 جون در بلوچستان) بود که یک حمله انتحاری در پاکستان در جریان کمپین‌های انتخاباتی بیش از 130 تن کشته به جا گذاشت.

هرچند در فعالیت‌های تروریستی سال‌های اخیر در یک محاسبه عام کشوری به‌نام پاکستان متضرر شده، ولی در یک محاسبه ریزبین‌تر، پشتون‌های پاکستان بیش از هر گروه قومی دیگر از تروریزم رنج برده و متحمل خسارات هنگفت جانی و مالی شده‌اند.

عمران خان یک چهره غیر نشنالیستی قومی از خود به نمایش گذاشته است، اما او نمی‌تواند در قبال هم‌تباران خود در داخل پاکستان و بیرون از خط دیورند بی‌اعتنا باشد. از این روی است که برخی از تحلیل‌گران باورمندند که پیروزی عمران خان بازار مذاکره افغانستان با طالبان را گرم‌تر خواهد ساخت و عرصه برای گروه‌های ترویستی درخاک پاکستان نیز تنگ خواهد شد.

در کنار دیدگاه‌های مثبت، دیدگاه منفی نیز در قبال پیروزی عمران وجود دارد؛ در حالیکه عمران خان به عنوان اولین پشتون (پشتون‌ها در پاکستان نسبتن اقلیت هستند) نخست‌وزیر پاکستان می‌شود، احزاب پشتون ملی‌گرای قومی پاکستان کرسی‌های زیادی را از دست داده‌اند. در عین حال عمران خان از چهره‌های جدید سیاست پاکستان از قوم پشتون است که داعیه ملی‌گرایی قومی ندارد و آن را مردود می‌داند. به این لحاظ برخی‌ به این باورند که رسیدن یک پشتون به کرسی نخست‌وزیری پاکستان بیش از آنکه یک امتیاز سیاسی باشد، تزویری است که به‌دست ISI برای سرکوب جنبش‌های پشتونی و خواست‌های سیاسی احزاب ملی‌گرای پشتون روی میدان آمده است.

با این اوصاف نمی‌توان بر بهبود روابط افغانستان و پاکستان دلی گرم داشت و از حکومت ملکی پاکستان ولو به رهبری عمران خان توقع مبارزه صادقانه با تروریزم را داشت؛ زیرا چهار دهه تجارب ثابت ساخته که خطوط اساسی سیاست داخلی و سیاست خارجی پاکستان در اختیار ارتش و سازمان اطلاعات مرکزی پاکستان قرار دارد. به خاطر داریم که در اواخر سال 2008 وقتی آصف علی زرداری به ریاست جمهوری پاکستان رسید نیز موجی از خوش‌بینی‌ها در میان سیاست‌مداران افغانستان و به‌خصوص تیم آقای کرزی ایجاد شده بود. در آن روزها به مردم چنین القا می‌شد که دیگر مشکلات افغانستان تمام است و آقای زرداری بنیان‌گذار بهبود روابط افغانستان و پاکستان خواهد بود و پس از این پاکستان به امور داخلی افغانستان به هیچ وجه مداخله نخواهد کرد.

اما تجربه خلاف همه این خوش‌باروی‌ها بود و درست در نیم دهه اخیر افغانستان و پاکستان سردترین رابطه خود را تجربه کرده است که در چند مورد به جنگ‌های خفیف مرزی انجامید و فوج پاکستان بر مناطق مرزی افغانستان هزاران راکت پرتاب کرد.

حالا با آمدن عمران خان به عنوان نخست‌وزیر پاکستان می‌توان بر صلح و بهبود روابط منطقه‌یی امیدوار بود و برنامه‌ها و تلاش‌های وی را حمایت کرد، اما تا زمانی که قدرت در دست فوج و سامان اطلاعات مرکزی پاکستان باشد، احتمال تطبیق داعیه اصلاحات داخلی پاکستان و توقع اصلاحات سیاست خارجی آن خیلی پایین به نظر  می‌رسد.

روزنامه راه مدنیت/ سرمقاله

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا