اسلایدشوتحلیل

بابرنامه یا بی‌برنامه؟

انتخابات برای سیاست‌مداران یک فرصت جهت ارایۀ برنامه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی‌شان است.

برای شرکت به‌عنوان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که قرار است سال آینده برگزار شود تعدادی از شخصیت‌های سیاسی کشور کمر بسته‌اند و تیم‌های مختلف با داعیه‌های متقاوت شکل گرفته‌اند.

اگر این تیم‌ها به‌صورت بی‌طرفانه و عاری از هرگونه غرض بررسی شود در وجود هیچ کدام از این‌ها خوش‌بختی قابل تاملی برای شهروندان افغانستان در انتظار نیست؛ زیرا اکثر این شخصیت‌ها که خود را کاندیدا نموده‌اند در هفده‌سال گذشته و حتا قبل از آن در ساختار و روندهای سیاسی کشور سهم بسیار فعال داشتند؛ اما با تاسف باید یادآور شد که آنان دست‌آورد قابل ملاحظه‌یی نداشته‌اند. آنان در قسمت بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی یادگار قابل ملاحظه‌یی به‌جا نگذاشته‌اند. بودجه‌هایی که جامعه جهانی برای توسعه افغانستان در نظر گرفتند اکثر این‌ها با شرکای‌شان به باد دادند و هم‌پیاله‌هایشان را چاق کردند و بر سرنوشت مردم افغانستان مسلط‌‌تر شدند.

با این حال اما در شرایط فعلی، مردم افغانستان گزینۀ بهتر جز انتخابات و رفتن به پای صندوق‌های رای ندارند و در مقابل امور انجام‌شده قرار گرفته‌اند؛ از میان تیم‌هایی که خود را ناجی مردم می‌دانند باید یکی را گزینش کنند تا این نظم حداقلی اداری به‌هم نخورد.

در میان این تیم‌ها اکثرشان نه ساکنان افغانستان‌اند و نه کدام تعلق عاطفی به این سرزمین دارند؛ زیرا فامیل، خانه، تجارت، محل تحصیل فرزندان، پارک‌های تفریحی و کافه‌های قهوه‌نوشی‌شان خارج از مرزهای این سرزمین زخم‌خورده قرار دارد.

ما شهروندانی که پیوند جوهری با این سرزمین داریم باید این منطق را داشته باشیم که انتظار بیش از حد از این سیاست‌مداران نداشته باشیم و به همین حداقل نظم اداری قناعت نماییم؛ زیرا بیشتر از آن سادگی خواهد بود.

حالا اگر نگاهی به این تکت‌ها و پلان‌های انتخابات ریاست جهموری‌شان انداخته شود، تفاوت‌های را بین آنان مشاهده می‌کنیم.

تیم انتخاباتی داکتر عبدالله با پشتیبانی قوی مردمی در انتخابات گذشته ریاست جمهوری و حمایت جامعه جهانی با تقسیم‌بندی 50درصدی حکومت نتوانست کاری انجام دهد.

وی ابهت خود و داعیه بلندمدت بخش بزرگی از مردم افغانستان را در انظار جامعه جهانی و مردم افغانستان بر باد داد. در ساختار نظام، وی به‌جز از شکایت دیگر هیچ گونه ابتکاری نتوانست به نمایش گذارد. این بار هم وی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری تیم ضعیفی را شکل داده است. با بودن بابر فرهمند و اسدالله سعادتی به عنوان معاونان وی، امکان بسیج رای در صندوق ایشان منتفی است. جنرال دوستم و آقای خلیلی به‌عنوان حامیان فرهمند و سعادتی امکان دارد که حمایت همه‌جانبه از این مهره‌های ضعیف خویش نکنند.

تیم دکتور غنی با شعارهای کلان در دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری نتوانست انتظارات مردم را فراهم سازد. بعضی از بانک‌های رای را از دست داده است و در مقابل بعضی از هم‌پیمانانش به گونه‌یی برخورد کرد که در شأن یک رییس‌جمهور نبود. بعضی از اقوام افغانستان را از خود ناراض ساخت؛ زیرا وی نتوانست بین رهبران و پیروان‌شان تفکیکی ایجاد کند.

دکتور غنی با توجه به سابقه کاری و تحصیلی‌اش توانست در عرصه فعالیت‌های اقتصادی موفقیت‌هایی داشته باشد؛ همانند پروژه تاپی، کاسا یک‌هزار، راه لاجورد، بندر چابهار و دهلیزهار هوایی. در بخش کنترول قدرت‌های خودسر نیز وی دست‌آوردهای قابل ملاحظه داشته است که با این کار توانست قدرت حکومت مرکزی را برای مردم به نمایش گذارد.

در بخش جوان‌سازی ادارات دولتی نیز پیشرفت‌هایی صورت گرفته است؛ هرچند این جوان‌سازی از یکی دو آدرس مشخص کانالیزه شده است که این آدرس‌ها در وسع خودشان برخورد تیم-‌شبکه‌یی داشته‌اند.

تیم انتخاباتی را که این بار دکتور غنی شکل داده است به ظاهر دارای حمایت‌های قوی مردمی و قومی دیده نمی‌شود، اما در این آشفته‌بازار سیاست افغانستان قابل تامل است. دکتور غنی با داشتن تحصیل و تجربه زندگی مدرن برای جامعه روشنفکری افغانستان یک فرصت است.

آقای دانش شخصیتی است که در مدت وزارت و معاونیت خویش حرکتی که مخالف ارزش‌های ملی و منافع ملی باشد انجام نداده است و از پروسه‌های ملی و فرهنگی حمایت نموده و از سوی دیگر در حوزه قانون و سیاست از آگاهی و اشراف کامل برخوردار است. با این حال اگر آقای دانش بتواند از لاک مشاوران تک‌حزبی بیرون شود، الگوی مناسبی در روند ملت‌سازی خواهد بود.

امرالله صالح هرچند سابقۀ تحصیلی‌اش زیاد روشن نیست، اما تجربۀ کاری‌اش در اداره امنیت ملی افغانستان از وی چهره‌یی ساخته که در بخش امنیت دارای طرح و برنامه است. وی در عرصه سیاست نیز کار نموده است که جریان روند سبز متعلق به اوست، اما در این بخش و در مدیریت افکار عمومی موفقیت چندانی نداشته است.

برنامه و استراتژی داکتر غنی مشخص است؛ تکمیل کارهای گذشته که این شعار از روشنی برخوردار بوده و برای همه قابل فهم است که بعضی از موارد در فوق تذکر داده شد.

تیم محمدحنیف اتمر نیز یکی از تیم‌های قدرت‌مند به نظر می‌رسد. مدیریت سیاسی و اداری آقای اتمر نیز ثابت شده است، اما مدیریت اجتماعی وی تا هنوز در ابهام قرار دارد.

آقای قانونی یکی از چهره‌های تاثیرگذار در عرصه سیاست افغانستان است، اما با تقسیم‌بندی که در حوزه رای آقای قانونی به وجود آمده، بازی برای وی سخت به نظر می‌رسد.

آقای محمد محقق در عرصه سیاست از ثبات و موفقیت ناچیزی برخوردار است. در کار سیاسی وی استراتژی وجود ندارد. بیشتر موضع‌گیری‌های واکنشی و احساسی دارد. به گونه نمونه او در یکی از مصاحبه‌های خویش اظهار داشت که «ما آقای اتمر را به ارگ می‌بریم.» این نشان می‌دهد که گویا آقای اتمر یک شخص ضعیف و هیچ‌کاره است. صحبت‌های آقای محقق بیش از آنکه برنامه‌محور باشد شخص‌محور و تک‌روانه است. خود را تعریف می‌کند؛ در صورتی که امروز وضعیت اجتماعی با دوره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری قبلی بسیار تفاوت کرده است.

عده‌یی از جزایر مخلوع قدرت توسط دکتور غنی نیز به خاطر اشتراک منافع در کنار آقای اتمر قرار گرفته‌اند که با همدیگر دارای سنخیت فکری زیاد نیستند. از سوی دیگر تیم آقای اتمر تاهنوز برنامۀ مشخصی برای دولت‌داری ارایه نکرده‌ است.

تیم انجنیر رحمت‌الله نبیل دارای فورمی خوب است. وی در گذشته به‌عنوان رییس امنیت ملی فعالیت‌های قابل قدر انجام داده و یکی از چهره‌های خوش‌نام در جامعه افغانستان به شمار می‌رود.

و اما در نهایت امر:

– احتمال زیادی وجود دارد که جنرال دوستم و کریم خلیلی با تیم داکتر عبدالله به خوبی راه نروند؛ زیرا آنان در مدت هفده‌سال با همدیگر نتوانسته‌اند کار مشترکی انجام دهند.

– در انتخابات قبلی یکی از شخصیت‌هایی که همراه آقای غنی بسیار موثر کار کرد، آقای اتمر بود. حتا به دستور رییس‌جمهور غنی موافقت‌نامه امنیتی با ایالات متحده امریکا را نیز امضا کرد. امکان رودرویی به این شدت که فعلا در افکار عمومی مطرح می‌باشد میان غنی و اتمر بعید به نظر می‌رسد.

– معلوماتی که از برخی جلسات سیاسیون به بیرون درز کرده، نشان می‌دهد که احتمال پیوست سیاسیونی چون جنرال دوستم، کریم خلیلی و حنیف اتمر در پایان بازی به تیم دکتور غنی وجود دارد.

با این همه، در این ‌آشفته‌بزنگاه سیاسی، توفیق کامل یک تیم هم قابل پیش‌بینی نیست.

جمال روستایی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا