تحلیل

نپوتیزم و جامعۀ در حال احتضار

  1. دکتور سید نصرت‌الله قبادی

نپوتیزم به‌معنای خویش‌سالاری‌ست. این مفهوم در برابر شایسته‌سالاری قرار دارد که برابر با انتصاب بهترین‌ها و باسوادترین‌ها برای اداره یک سازمان، یک نهاد و در نهایت یک کشور است.

نپوتیزم به فساد می‌انجامد و ‌شایسته‌سالاری به کارآمدی. نپوتیزم در جامعه افغانستان، همیشه یکی از موانع اصلی ناکارآمدی ساختارها بوده است.

ساختار مناسب و کارگزار متخصص، دو عامل اصلی در کارآمدی یک سازمان محسوب می‌شوند و ضعف در یک بخش، سبب ناکارآمدی و در نهایت ناکامی  در بخش دیگر نیز می‌گردد. امری که جامعه افغانستان درگیر آن است؛ اما توقع کارآمدی از آن را دارد. چون تمرکز بر خوب بودن افراد است نه توانمند بودن آنان. در حالی‌که این دو مساله از هم جداست، هر آدمی می‌تواند خوب باشد اما خوبی به معنای توانمندی نیست.

خوب بودن زمانی‌ که با تخصص نحوه تفکر، قدرت تصمیم‌گیری، آشنایی با ساختارها و قواعد همراه می‌شود، توانمندی ایجاد می‌کند و این توانمندی می‌تواند در قالب یک کارگزار، درون یک ساختار و سیستم کارایی ایجاد کند.

نقطۀ مقابل شایستگی، نپوتیزم و واسطه‌گرایی است. امری که از سالیان متمادی در مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان حکم‌فرما بوده و از این طریق، ژن‌های خوب و بستگان مقامات عالی‌رتبه، همواره برای یک پست قابل توجه انتخاب یا ابقا شده‌اند.

در چنین رویکردی نسبت به کارگزار، احتمالاً جامعه افغانستان در ردۀ نخست و عبرت‌انگیزی برای سایر جوامع قرار داشته باشد؛ زیرا تنها در این جامعه است که تعداد رهبران بیش از پیروان است! درجات نظامی در حد جنرالان، به جوانان بدون تجربه و فعالیت نظامی و شاید صرف به‌خاطر بازی‌های جنگی (کال اف دیوتی) در منزل اعطا می‌شود، جایگاه و شان اجتماعی وراثتی است و همین‌طور مناصب تخصصی مشخص برای افرادی که در زمینه‌یی غیر از آن دارای تخصصند داده می‌شود.

این موارد ‌و معلولات نشات گرفته از آن  باعث می‌گردد تا جامعه به‌سوی ایستایی، فسادپیشگی و اسطوره‌باوری جهت داده شود.

نپوتیست‌ها و یا همان واسطه‌گرایان، از طریق تبلیغات عوام‌فریبانه و القای برخی از شاخصه‌های کاذب در ضمیر خودآگاه افراد این تصوّر را در ذهنیات مردم ایجاد می‌کنند که آنان ناجیان بدون چون و چرای جامعه‌اند و در هر مقامی که قرار گیرند شایسته آن مقامند.

در حالی‌که منطق ایجاب می‌کند که در جامعه، اگر امور بر حسب تخصص نباشد همه بی‌کارند.

گذار از این آفت اجتماعی دشوار اما شدنی‌ست. ارتقای سطح آگاهی جامعه و فعالیت موثر و مستمر نخبه‌های فعال در بین شهروندان می‌تواند کاهش‌دهندۀ سیر بحران اجتماعی در ساختار‌های مدیریتی جامعه افغانستان باشد.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا