تحلیل

امریکا، روسیه و چین؛ استراتژی جدید نفوذ در جهان!

در قرن بیست‌ویک امریکا، روسیه و چین جهت نفوذ در جهان با هم در نبرد و رقابت‌های جدید هستند. امریکا به عنوان قدرت برتر جهان در نظر ندارد تا این مرتبه را با دیگران تقسیم کند. ‌

چین سیاست‌های برتری‌جویانۀ امریکا را به چالش کشیده و واشنگتن از نفوذ چین در داخل امریکا و جهان احساس خطر می‌کند.

مایک پمپئو، وزیر خارجۀ امریکا چین را تهدیدی خطرناک‌تر و بزرگ‌تر از روسیه علیه ایالات‌متحده  اعلام کرد.

روابط میان امریکا و چین بعد از شیوع کرونا در جهان که ترمپ بارها از آن به‌ نام کرونای چینی یاد می‌کند، منجر به تقابل تجارتی و دیپلوماتیک میان دو کشور شده است.

‌در امریکا روحیۀ ضد چینی به‌طور بی‌سابقه افزایش یافته است.

‌رییس پولیس فدرال امریکا “آف بی آی” فعالیت‌های ضد اطلاعاتی و جاسوسی اقتصادی بیجینگ را بزرگ‌ترین تهدید بلندمدت علیه اطلاع‌رسانی، مالکیت معنوی و نشاط اقتصادی امریکا عنوان کرد.

چین کمونیست تشنۀ تصاحب بازار جهانی و قدرت نظامی‌ است و برای رسیدن به اهدافش از هر روشی استفاده خواهد کرد.

مقامات بلندپایۀ امریکا «جاه‌طلبی‌های جهانی چین را مهم‌ترین مساله برای امریکا و جهان در قرن بیست‌ویکم می‌دانند.» ‌

مهم‌ترین نگرانی امریکا در آن است که چین به هدف سلطه بر اقتصاد جهانی و نشستن بر جایگاه امریکا به عنوان قدرت برتر جهان بروز نماید.

ترمپ می‌خواهد کلیه شرکت‌های بزرگ چین را در داخل امریکا مسدود و ممنوع کند. ‌ترمپ از دولت چین ناراضی است که در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری از دموکرات‌ها پشتیبانی می‌کند.

مطبوعات امریکا بحران‌های داخلی را نشانۀ ضعف امریکا در دوران زمامداری ترمپ در استراتژی نفوذ می‌دانند.

‌ترمپ در ناآرامی‌های اخیر، شورشیان و رنگین‌پوستان امریکا را که به خاطر عدالت و برابری اعتراض می‌کردند چون تروریست‌ها محکوم کرد و زنگ‌های خطر را به صدا درآورد که در صورت پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات، انقلاب در امریکا به وقوع خواهد پیوست.

ترمپ انعطاف دموکرات‌ها در مقابل چین را خیانت به حق کارگران امریکا می‌داند. ‌ادامۀ جنگ‌های دیپلوماسی و تجارتی با چین آیندۀ روابط جهانی را میان سایر کشور نیز نگران‌کننده کرده است.

اگرچه کارشناسان نظامی‌ به این باورند که جنگ‌های سرد میان دو کشور به جنگ گرم تبدیل نخواهد شد اما تیرگی روابط میان امریکا و چین از یک جانب و بی‌اعتمادی مملو با شک و تردید میان روسیه و امریکا بیانگر چرخش قاطعانۀ جدید در نظم بین‌المللی و تغییر فلسفه ژیوپولیتیک جهان خواهد بود.

ترمپ رییس‌جمهور امریکا تا هنوز به آدرس ولادیمیر پوتین از ابراز نظر‌های تند خودداری ورزیده، ولی ترمپ به تحریم‌های اقتصادی و از آن جمله اخراج دیپلومات‌های روسیه از امریکا ادامه داده است.

 روسیه‌ رسما از هر دو نامزد حمایت نمی‌کند، ولی رسانه‌های دولتی روسیه در جبهۀ خبری از ترمپ علیه دموکرات‌ها پشتیبانی می‌کند. ‌

دموکرات‌های امریکا هدف این حمایت روسیه از ترمپ را تشدید تفرقه‌افکنی در داخل امریکا تعبیر می‌نمایند که در بلندمدت امریکا را ضعیف و به نفع روسیه تمام می‌شود.

 کارشناسان و تحلیلگران روسیه ترمپ را مانند گورباچف آخرین رییس‌جمهور شوری سابق، پدر و مهندس بازسازی در امریکا می‌دانند و پنهان نمی‌کنند که ضعف امریکا به نفع روسیه می‌باشد.

 دولت روسیه طرفداری با امریکا را علیه چین نغمۀ اغواگرانه و تفرقه‌جویانه در روابط دوستانه دو متحد کلیدی در سازمان همکاری شانگهای، سازمان‌ملل و کشور‌های بریکس می‌داند.

‌چرا ترمپ با وجود ادامۀ تحریم‌ها علیه روسیه در مقابله‌جویی با چین علاقمند به جلب طرفداری روسیه است؟

 به باور صاحب‌نظران سیاسی، امریکا همزمان نمی‌تواند با دو رقیب زورآزمایی کند. ترمپ می‌داند که امریکا در مقابله با چین بدون روسیه با تهدید‌ها و چالش‌های بزرگ‌تر روبرو خواهد شد.

‌ترمپ می‌خواهد تا امریکا قدرت برتر جهان باشد و اقتدار برباد‌رفتۀ جهانی آن احیا شود. آیا امریکا می‌تواند قدرت برتر باقی بماند؟

مقامات بلندپایه امریکا اذعان می‌نمایند در صورتی امریکا می‌تواند قدرت اول در جهان باقی بماند تا به کمک سایر کشور‌ها مانع پیشرفت‌های رژیم کمونیست چین و احیای قدرت نظامی ‌و نفوذ روسیه در بازار جهانی شود.

 مقامات امریکایی چین را مهم‌ترین دشمن حاکمیت برتری امریکا برای نفوذ در جهان می‌دانند. «هدف خلق چین به گفتۀ مقامات بلندپایه امریکا نشستن به جای امریکا و گرفتن کار ازدست کارگران امریکاست.»

آیا امریکا خواهد توانست کشورهای آزاد را علیه خطر چین کمونیست متحد کند؟ کشور‌های اتحادیه اروپا و از آن جمله آلمان و فرانسه که نقش کلیدی را در اتحادیۀ اروپا دارند، از سیاست عملگرانه در روابط با روسیه طرفداری می‌کنند و امنیت اروپا را بدون همکاری با روسیه ناممکن می‌دانند. ‌روسیه از پیشرفت کشورهای ناتو در مرزهای خود ناراضی است و مخالف عضویت اوکراین و گرجستان به پیمان نظامی ‌ناتو است.

 اختلافات و رقابت میان بازیگران استراتژی نفوذ یک امر معمولی است، ولی این اختلافات در قرن بیست‌ویک، بیم و احتمال تصادمات را بیش‌تر کرده است.

روسیه بار‌ها هشدار داده از امنیت خاک خود در مقابل متجاوز از اسلحۀ اتمی ‌استفاده خواهد کرد. ‌چین در تمام بازار‌های جهان نفوذ کرده و مدعی می‌گردد که در مقابل قوی‌ترین دشمن از منافع خود دفاع خواهد کرد.

زمان به نفع امریکا حرکت نمی‌کند. ‌بحران‌های اقتصادی، انشعاب سیاسی و نارضایتی‌های اجتماعی حکم می‌کند تا امریکا در سیاست خارجی خود تجدید نظر کند.

امروزه هیچ قدرتی ولو بزرگ به تنهایی نخواهد توانست دنیا را اداره کند. تنها با طرفداری از سیاست عملی و رقابت‌های سالم و نه تحمیلگری می‌توان امنیت جهانی را تامین کرد.

دکتور علی احمد کریمی؛ ‌امریکا

نوشته‌های مشابه

یک دیدگاه

دکمه بازگشت به بالا