تحلیل

از ناامنی‌های پیرامون تا جنگ مرکز

در حالی‌که اوضاع امنیتی هلمند وخیم‌تر ‌می‌شود، کندوز و ننگرهار اوضاع امنیتی ثابت ندارند و در نقاط مختلف کشور مردم از ناامنی‌ها رنج می‌برند، اینجا در مرکز نیز، کش‌وگیرهای سیاسی ادامه دارند و همه‌روزه شدت می‌یابند.
اگر چالش‌های سیاسی را کنار بگذاریم، کشور با چالش خطرناک افزایش ناامنی‌ها مواجه است. به نظر می‌رسد همین مشکلات امنیتی هم از توان این حکومت بزرگتر است، اما تنور جنجال‌های سیاسی و سلیقه‌های سیاسی چنان گرم است که مجال اندک فکر برای وضعیت ناگوار مردم باقی نمانده است.
اظهارات داکترعبدالله با لحن تندی که داشت نشانگر یک اختلاف سیاسی عمیقی‌ست که میان دو رهبر شدت گرفته و پیامد بس ناگواری سیاسی خواهد داشت.
از آنجایی‌ که جان کری وزیر خارجه‌ی امریکا طبیب حاذق این ملت، حیات و زنده است شاید باز هم دامنه‌ی این اختلاف‌ها را با فراست جمع کند، ولی آنچه برای مردم افغانستان سنگین تمام می‌شود وضعیت اسف‌بار امنیتی است.
گفته می‌شود در جنگ‌های سال جدید صدها خارجی در صفوف طالبان مشاهده شده‌ که در جمع پاکستانی‌ها نیز شناسایی شده‌اند. و این نخستین ‌بار نیست که پاکستانی‌ها در صف‌های مخالف نظام علیه نظام می‌جنگند، بل تا کنون به صدها مورد بازداشت شده‌اند.
موجودیت خارجی‌ها در میان طالبان و مخالفان تنها به سربازان خلاصه نمی‌شود که مستشاران نظامی خارجی به شمول نظامیان پاکستان نیز در جنگ‌های افغانستان به ثبوت رسیده است.
با این حقایق معلوم می‌شود که همسایه‌های ما به‌خصوص پاکستان هرگز دست روی دست نخواهد نشست تا این ملک سروسامانی بگیرد.
با چنین وضعی که دشمنان افغانستان، کمر به نابودی ما بسته‌اند و در واقع یک کمربند حلقوی جنگ در کشور ایجاد کرده‌اند، اینجا در مرکز جنگ میان دو رهبر از بست ۶ خدمات ملکی تا … ادامه و شدت دارد.
در ابتدای آغاز کار حکومت وحدت ملی مردم متوقع بودند که نه تنها امنیت خوب خواهد شد که در سایر عرصه‌ها نیز تحولات و تغییرات شگرفی خواهند آمد؛ اما اینک پس از دو سال نه‌تنها کار چندانی در اصلاحات و ریفارم‌های مورد نظر کاری نشده، که امنیت ـ نیاز اولیه‌ی مردمـ نیز به مخاطره‌های شدید مواجه شده است.
در هلمند عملن جنگ مساوی و برابر میان طالبان و قوای مسلح کشور جریان دارد. در برخی موارد حتا طالبان پرقدرت‌تر و تاکتیکی‌تر هم عمل می‌کنند. در کندوز نیز عین وضعیت جاری است و مردم دچار نگرانی‌های شدیدند. اینکه ناامنی برای مردم افغانستان نگرانی روزمره می‌باشد و کم‌کم عادت ما شده است بماند سرجایش؛ اما در ولایت‌های یاد شده زندگی‌کردن ناممکن شده است.
امنیت حق نخست هر شهروند است و باید حکومت‌ها اعم از دموکراتیک و دیکتاتوری به این وظیفه‌ی‌شان عمل کنند، که جای هیچ‌گونه طفره‌روی و شانه خالی‌کردن نیست، اما مردم با این‌که به پای صندوق‌های رای رفتند و به دو رهبر سیاسی رای دادند و توافق ایشان را نیز براساس مصالح کشور پذیرفتند، حالا چرا باید حق زندگی دور از خطرات جانی را نداشته باشند؟ در حالی‌که دو جناب در مرکز دور از هر دغدغه‌یی پس از دو سال هنوز توفیق نیافته‌اند که بر آنچه توافق کرده بودند عمل کنند.
حالا در دنیا همه‌چیز به شمول سیاست در خدمت انسان و جان آدمی است اما تا کی در کشور ما جان آدمی و انسانیت برای سیاست و منافع سیاستمداران قربانی می‌شود؟

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا