نبود فرهنگ استفاده از وسایل مدرن در وضعیتی که ما وارد دنیای متمدن میشویم، دشواریهای بسیاری را خلق نموده است.
بهطور قطع، شما نیز هر از گاهی در هر موقعیت از شهر، با صدای بلند هارن موتر مواجه شده‌اید که طنین صدای ناهنجار آن، تا مدتها پردههای گوش‌تان را آزار داده است. به‌همین سان، تمامی ما بارها شاهد بوده‌ایم که چه بسیار مردان و زنان سالمند، مادران باردار، کودکان معصوم و حتا بیماران خفته بر تخت شفاخانهها، از صدای ناگهانی هارن ممتد موترها، آژیر نابه‌جای موترهای پولیس که میخواهند با تیزرفتاری، بی‌موجب، از دیگران سبقت گیرند و سایر آلودگی‌های صوتی دچار آسیب‌های فراوان روحی و جسمی شده‌اند. بگذریم از این‌که صدای وحشتناک موسیقی که از بلندگوهای هوتل‌ها، مراکز فروش سی‌دی و کاست و… تا چه اندازه آزاردهنده است.
امروز، در نبود فرهنگ و ادب استفاده از وسایل مدرن، آسیب‌های جانبی آن در جامعۀ ما غیر قابل شمارش است. این صداهای ناهنجار و آزاردهنده، در طول ایام سال یکی از ویژگی‌های بارز کلان‌شهرهای کشور شده و با ورود تکنالوژیهای جدید، فرهنگ استفاده از آن هیچگاه به سراغ برخی از صاحبان موترها نیامده است!
امروز در کنار آلودگی‌های محیط زیست بحران‌زا، خصوصن آلودگی هوا، آلودگی صوتی نیز به یکی از معضلات عمده برای مردم تبدیل شده و اگر روزی از آسمان کم‌برکت امروزی، باران و برف ببارد و آلودگی هوا به حداقل برسد، آلودگی صوتی ناشی از هارن موترها و صدای موسیقی به حداکثر می‌رسد.
آلودگی صوتی به‌خصوص در شهر کابل به حدی است که هرکسی اگر به شکل طولانی‌مدت در مناطق مختلف شهری رفت و آمد کند، بدون شک از هجوم این صداهای ناهنجار گیج شده و سلامت قلب او به‌خطر خواهد افتاد. متاسفانه در این زمینه هیچ قانون و مقرراتی وجود ندارد؛ زیرا در کشور ما اهمیت مراقبت از اعصاب مردم، همانند مراقبت از سایر بخشهای زندگی آنان، مورد توجه قرار نمی‌گیرد و اگر به دقت بیندیشیم، اکنون در یک دنیای وانفسی قرار داریم که هرکسی به فکر سود و سیاست خویش میباشد. شاید کمتر کسی از ارگانهای مربوط و مسوولان محترم به فکرشان افتاده باشد که آلودگی‌های صوتی تا چه اندازه بر روان مردم ضرر وارد میکند. این در حالی است که طبق استندردهای رایج در زندگی شهری، ایجاد آرامش محیط در سطح شهرهای پرترافیک نیازمند فرهنگ شهروندی و قوانین حقوقی است. بنابراین، مراجع قانونگذاری می‌توانند با استفاده از قوانین موجود در بسیاری از کشورها، قوانین مفیدی در این زمینه تصویب کنند.
از سوی دیگر، نهادهای فرهنگی و دستگاه‌های تبلیغی کشور مو‌ظف‌اند تا در خصوص ترویج فرهنگ استفادۀ درست از وسایط نقلیه و ابزار آلات مدرن، فرهنگ استفاده از آن را برای مردم ترویج و توجیه کنند.
در نهایت، آن‌چه بسیار با اهمیت است؛ این‌که علاوه بر تمام دستگاه‌های قانونگذاری و اجرایی، همه شهروندان وظیفه دارند که نسبت به تقویت عوامل آرام‌کنندۀ محیط و آرامش‌بخش برای افراد ساکن در شهرهای پرتردد، تلاش گسترده‌یی انجام دهند؛ زیرا همانگونه که محیط آرام قریهها باعث آرامش روح و روان می‌شود و تمام آرامش حضور در محیط بی‌سروصدا را حتمن تجربه کرده‌ایم؛ باید یقین کنیم که حضور در محیط پرسروصدا بر آرامش روح و روان و جسم تمام ما تاثیر منفی می‌گذارد. اگرچه چند صباحی نخواهیم یا متوجه ویران‌گری این نوع آلودگی نشویم.
